خاطره ای از حاج قاسم که اجازه انتشار نیافت!
آخرین بار قبل از مرگ مادرم که اینجا آمدم بالاخره سعادت پیدا کردم و کف پای مادرم را بوسیدم. با خود فکر می کردم حتما رفتنی ام که خدا توفیق داد و این حاجتم براورده شد.
به گزارش نوید شاهد کرمان، مادر بزرگوار سردار حاج قاسم سلیمانی که از دنیا رفتند پس از چند روز با جمعی از خبرنگاران تصمیم گرفتیم برای عرض تسلیت به روستای قنات ملک از توابع شهرستان رابر زادگاه ایشان برویم. با هماهنگی قبلی روزی که سردار هم در روستا حضور داشتند عازم شدیم. وقتی که رسیدیم ایشان را دیدم که کنار قبر مادرشان نشسته و فاتحه می خوانند.
بعد از سلام و احوالپرسی به ما گفت من به منزل می روم شما هم فاتحه بخوانید و بیایید. بعد از قرائت فاتحه به منزل پدری ایشان رفتیم. برایمان از جایگاه و منزلت مادر صحبت کرد و گفت: این مطلبی را که می گویم جایی منتشر نکنید. گفت: همیشه دلم می خواست کف پای مادرم را ببوسم ولی نمی دانم چرا این توفیق نصیبم نمی شد.
آخرین بار قبل از مرگ مادرم که اینجا آمدم بالاخره سعادت پیدا کردم و کف پای مادرم را بوسیدم. با خود فکر می کردم حتما رفتنی ام که خدا توفیق داد و این حاجتم براورده شد.
سردار در حالی که اشک جاری شده بر گونه هایش را پاک می کرد گفت: نمی دانستم دیگر این پاهای خسته را نخواهم دید تا فرصت بوسیدن داشته باشم.
- ۹۸/۱۰/۱۴