گوهرناب / پاستور و قدردانی از مادر
گوهرناب
پاستور و قدردانی از مادر
لوئی پاستور، شیمیدان معروف فرانسوی و صاحب کشف های مهم علمی، هنگامی که بر اثر نظریه های بدیع خود به اوج افتخار جهانی رسید، دولت فرانسه در صدد بر آمد خانه ای را که محل تولد او بود، به موزه تبدیل کند، پاستور در ضمن یک سخنرانی که در برابر آن خانه محقر ایراد کرد، مادر خود را فراموش ننمود و با صدایی که از فرط تأثّر می لرزید، چنین گفت:
ای مادر عزیز! ای گمشده دلبند، که سالیانی دراز در این خانه با من به سر بردی، توئی که اکنون همه چیز را مدیون تو می بینم.
مادر شجاع و دلدارم! تمام حس فداکاری و شور و هیجانی که در راه عظمت علم و بزرگی میهنم به کار بسته ام، و از این پس نیز به کار خواهم بست، تو به من آموخته ای و در وجودم رسوخ داده ای.....
گرچه در کشورهای غربی بر اثر حاکمیت تکنولوژی و صنعت روابط عاطفی ضعیف و کمرنگ است و روابط سالم اعضای خانواده ها متزلزل و گاهی اصلًا وجود ندارد. امّا از آن جائی که عاطفه و محبت امری خدادادی و فطری است در نهاد برخی افراد غربی به ویژه فطرت های سالم، عقلاء و نخبگان آنان این حس درونی و ندای وجدان خاموش نشده و گاهی شعله هایی از آن مشاهده می شود.
بلی از نظر اقتصادی و نظامی کشورهای غربی، پیشرفته و متمدن جلوه می کنند ولی به شدت در آتش فقر فرهنگی و عاطفی در رنج و عذابند.
لوئی پاستور، شیمیدان معروف فرانسوی و صاحب کشف های مهم علمی، هنگامی که بر اثر نظریه های بدیع خود به اوج افتخار جهانی رسید، دولت فرانسه در صدد بر آمد خانه ای را که محل تولد او بود، به موزه تبدیل کند، پاستور در ضمن یک سخنرانی که در برابر آن خانه محقر ایراد کرد، مادر خود را فراموش ننمود و با صدایی که از فرط تأثّر می لرزید، چنین گفت:
ای مادر عزیز! ای گمشده دلبند، که سالیانی دراز در این خانه با من به سر بردی، توئی که اکنون همه چیز را مدیون تو می بینم.
مادر شجاع و دلدارم! تمام حس فداکاری و شور و هیجانی که در راه عظمت علم و بزرگی میهنم به کار بسته ام، و از این پس نیز به کار خواهم بست، تو به من آموخته ای و در وجودم رسوخ داده ای.
کار مشقت باری که تو در خانه و در کارگاه کوچکمان پیش گرفته بودی، به من درس صبر و حوصله در تحقیقات علمی آینده ام داد.
از آن گاه که با وجود فقر و مسکنت مرا به مکتب فرستادی، عشق به میهن و خدمت به بشر را شب و روز به من آموختی.
اکنون از تو اجازه می خواهم، تمام سرافرازی که میهنم در جشن امروز به من اعطاء می کند، به پیشگاه عظمتت تقدیم کنم.
همین قدر بدان که فرزندت امروز که در میان امواج افتخار و سربلندی غوطه ور است باز هم خود را بدون تو، ای مادر عزیز! در این جهان بزرگ تنها و بی پناه می بیند![1]/ پایگاه اطلاع رسانی حوزه/ منبع : پاک نیا، عبدالکریم؛ پدر، مادر شما را دوست دارم، ص: 173
.................................
پی نوشت؛[1] مادر، ص 239.
- ۹۷/۰۱/۱۹