مادر شهیدان اسماعیلی در گفتوگو با دفاع پرس:
خدا را بابت شهادت سه فرزندم شاکرم
دست و پای آنها را خودم حنا گرفتم
منصور، حسین و ناصر اسماعیلی سه شهیدی بودند که مربی قرآن آنها مادرشان بود.
مادری که دست و پای شهیدانش را خود حنا گرفت.
به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس: منصور، حسین و ناصر اسماعیلی سه
شهیدی بودند که مربی قرآن آنها مادرشان بود. مادری که با شنیدن زمزمه تلاوت قرآنِ فرزندانش
در گوش خود زندگی میکند و مادری که دست و پای شهیدانش را خود حنا گرفت...مادر شهیدان
اسماعیلی از سه فرزند قرآنیش اینگونه سخن میگوید:
خدا را بابت شهادت سه فرزندم شاکرم/ دست و پای آنها را خودم حنا گرفتم
هیچوقت قرآن خواندن عزیزانم را فراموش نمیکنم
سه فرزند شهیدم اهل قرآن بودند و هر سه در جلسات قرآنی حضور فعال داشتند.
یکی از فرزندانم در این راه ترقی و پیشرفت کرد. ناصر بخاطر پیشرفتهایش قاری ممتاز
شد و در چندین مسابقه کسب عنوان کرد. هیچوقت قرآن خواندن عزیزانم را فراموش نمیکنم.
به ویژه ناصر که واقعا قرآن خواندش دلنشین و زیبا بود.
ناصر با شروع جنگ تحمیلی راهی جبههها شد، بعد از مدتی ناصر مجروح و مجبور
شد به تهران بازگردد. حدود 20 روز در تهران ماند، اما با وجود اینکه هنوز زخمهایش
خوب نشده بود، با همان حال دوباره به منطقه رفت. فرزند شهیدم در منطقه جلسات و آموزشهای
مختلف قرآنی برای رزمندگان برگزار میکرد. طی چندین بار حضورش در منطقه، بالاخره به
آرزوی دیرینهاش که شهادت بود رسید و در کربلای 5 شهید شد.
فرزندان شهیدم در همین منزل رشد کردند و به جبهه رفتند و شهید شدند. وقتی
پیکر آنها را برای من آوردند، اگر چه برای یک مادر داغ فرزند سختترین داغ است، اما
خدا را شکر کردم و دست و پای شهیدانم را حنا گرفتم. آن روز با مردم صحبت کردم و از
همه خواستم مصیبت و زاری نکنند و در رثای مصیبت امام حسین (ع) اشک بریزند و صبر پیشه
کنند.
در محل سکونتمان بنده خبر شهادت شهدا را به خانوادههایشان میدادم. این بخاطر
این بود که اهل محل وقتی دیده بودند که من برای از دست دادن فرزندانم بی تابی نکردم.
خدا را بابت شهادت سه فرزندم شاکرم/ دست و پای آنها را خودم حنا گرفتم
ناصر میگفت: جای خوابم نرم باشد، برای نماز بیدار نمیشوم
هر سه پسر من اهل مسجد، نماز و بسیار مهربان و دلسوز بودند. ناصرگاهی بدون
اینکه به ما بگوید روزه میگرفت و وقتی از وی سؤال میکردم، چرا نگفتی روزه هستی، میگفت:
ریا میشود. برخی شبها در کیسه خواب میخوابید و میگفت: اگر جای خوابم گرم و نرم
باشد برای نماز نمیتوانم بیدار شوم.
خدا را شاکرم که مادر سه شهید هستم و افتخار میکنم این مدال را خدا به من
داد. فرزندانی که با قرآن، ولایت، مسجد و بسیج مانوس بودند و هیچگاه از خدا و اهل
بیت (ع) دور نبودند.
بر این اساس، شهید منصور اسماعیلی سال ۱۳۴۸ چشم به جهان گشود و ۲۳ خرداد
۶۷ در عملیات بیتالمقدس ۷ در منطقه عملیاتی شلمچه به شهادت رسید.
شهید حسین اسماعیلی پسر بزرگتر خانواده، سال ۱۳۴۱ به دنیا آمد و هفتم مرداد
۶۱ در منطقه عملیاتی کوشک طی عملیات رمضان به شهادت رسید.
ناصر اسماعیلی نیز متولد ۱۳۴۶ بود و نهم بهمن ۶۵ در عملیات کربلای ۵ در منطقه
عملیاتی شلمچه به خیل شهیدان پیوست.