@ daneshamozishal: کانال بسیج دانش آموزی شهید فهمیده منطقه شال در سروش خاطره ای از همسایه استاد علامه جعفری :: بسیج دانش آموزی شهید فهمیده منطقه شال

بسیج دانش آموزی شهید فهمیده منطقه شال

مذهبی،فرهنگی، ادبی،علمی، سیاسی ...

بسیج دانش آموزی شهید فهمیده منطقه شال

مذهبی،فرهنگی، ادبی،علمی، سیاسی ...

بسیج دانش آموزی شهید فهمیده منطقه شال

بسم الله الرّحمن الرّحیم ؛ سلام ، همـکاران محترم ! دانش آموزان عزیز!هدف از راه اندازی ایـن وبسایت ارائــه مطالب علمـی، اخـلاقـی، ادبی ،سیاسی و گـزارش ها و مراسم مربوط به آموزش وپرورش، بسیج دانش آموزی...... می باشد. امیدواریم بتــوانیم بــا ارائـه مطالب مفید و سودمند اوقـات پـرباری را بــــرای شما عزیزان فراهم آوریم.
درضمن منتظردریافت مطالب علمی ، اخلاقی و نظـــرات و پیشنهادهای سازنده شما نیــــز می باشیم. باتشکر بسیج دانش آموزی شال


خاطره ای از همسایه استاد علامه جعفری

چهارشنبه, ۲ اسفند ۱۳۹۶، ۱۰:۰۶ ب.ظ

خاطره ای از همسایه استادعلامه جعفری

جعفری

ما افتخار داشتیم چند سال در همسایگی استاد جعفری واقع در فلکه دوم صادقیه ، بلوار آیت الله کاشانی سکونت داشته باشیم . در همسایگی ما و ایشان، پیرمردی آهنگر وجود داشت که در منزل خود کار می کرد.

من در یک روز گرم تابستانی ـ حدود ساعت 5 بعد از ظهرـ با هماهنگی قبلی برای طرح موضوعی به خدمت او رسیدم . ایشان طبق معمول در کتابخانه خود، مشغول مطالعه و نوشتن بودند. در حین طرح سؤالم ، صدای پتک همسایه که به آهنگری مشغول بود، به گوش می رسید. به ایشان عرض کردم : اگر صدای پتک و چکش این شخص مزاحم کار شماست ، من می توانم بروم و به ایشان تذکر بدهم تا حال شما را مراعات کند.

وی در جواب این سخن من گفت: نه ، مبادا به او چیزی بگویید. چون من وقتی در کتابخانه ام از مطالعه و نوشتن احساس خستگی می کنم ، صدای پُتک و چکش این پیرمرد، نهیب می زند و به من قدرت می دهد، و با خود می گویم : آن پیرمرد در مقابل کوره گرم آهنگری چکش می زند و خسته نمی شود، اما تو که نشسته ای و مطالعه می کنی و می نویسی ، خسته شده ای؟ بنابراین ، صدای کار این پیرمرد نه تنها مایه اذیت نیست ، بلکه با شنیدن صدای چکش او، قدرت مجدّد می گیرم و دوباره مشغول مطالعه یا نوشتن می شوم .

  • بسیج دانش آموزی شال

نظرات  (۲)

  • گرافیست ارشد
  • به به ، بسیار عالی ..
    این عکس وبلاگ هم خودتون هستید استاد ؟
  • جـــــــــــواد عــــــــــــلوی
  • تکان دهنده بود 
    من هم همیشه با خودم در مورد کارگران و تاکسی ران ها و آن هایی که صبح تا شب کار میکنند فکر میکنم و به خودم تلنگری میزنم

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی