گاهشمار دفاع مقدس/۱۸ بهمن ماه؛ سالروز عملیات والفجر مقدماتی
رزمندگان بسیاری در عملیات والفجر مقدماتی آسمانی شدند
گروه جهاد و حماسه: عملیات والفجر مقدماتی عملیاتی پر تلفات برای ایران در
جنگ ایران و عراق بر علیه مواضع نیروهای نظامی عراق در منطقه عماره در ۲۰۰ کیلومتری
جنوب غرب بغداد انجام شد؛ این عملیات با رمز یا الله در محور فکه - چزابه به صورت گسترده
در تاریخ ۱۷ بهمن ۱۳۶۱ با فرماندهی سپاه انجام شد. لشکرهای نیروهای ایرانی درگیر در
این عملیات شامل لشکر عاشورا، لشکر ۵ نصر و لشکر حضرت رسول بودند.
به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، در حالی که عدم موفقیت در عملیات
رمضان، دورنمای پیشروی در شرق بصره را دور از دسترس نشان میداد، پیروزی در عملیات
محرم و تسلط بر زمینهای تخت استان میسان، دستیابی به شهر العماره عراق – که به عنوان تهدید هم زمان
علیه دو شهر بصره و بغداد محسوب میشد – را امکان پذیر کرده بود. به همین منظور و نیز از آن جایی
که فرماندهان جنگ ناگزیر بودند در مقابل تجهیزات برتر عراق، زمین سخت را گزینش کرده
و درگیری در وضعیت دشوار را به دشمن تحمل کنند، منطقه رملی غرب ارتفاعات میشداغ – حدفاصل فکه تا چزابه – برای انجام عملیات سرنوشت سازوالفجر
انتخاب شد.
اولین هدف تصرف پل غزیله بود و چنانچه این مرحله از عملیات با موفقیت انجام
میشد، تصرف شهر العماره به عنوان دومین هدف در دستور کار قرار میگرفت.
منطقه عملیاتی از جنوب به هورالهویزه از شرق به چزابه و شهر بستان و از غرب
به شهرالعماره عراق و رودخانه دجله منتهی میشد. بعد از عملیات محرم، سپاه پاسداران
در صدد گسترش سازمان رزم خودی برآمد. بر همین اساس لشکر فتح به سپاه ۳ صاحب الزمان
(عج) تبدیل شد و سازمان تمامی تیپ های تابع آن به جز تیپ ۴۴ قمر بنی هاشم (ع) نیز به
لشکر تغییر یافت.
لشکر ظفر نیز سپاه ۱۱ قدر را تشکیل داد و در نتیجه دو تیپ ۲۷ و ۳۱ آن به لشکر
تبدیل شدند و سه تیپ جوادالائمه(ع)، امام رضا (ع) و امام صادق (ع) نیز لشکر نصر۵ را
به وجود آوردند. هم چنین، یک تیپ مستقل به نامتیپ ۱۰ سید الشهدا (ع) تشکیل شده و تحت
امر این سپاه در آمد.
لشکر فجر هم با تیپ های المهدی (عج)، امام سجاد (ع) و ثارالله بهسپاه هفتم
حدید تبدیل شد. در این میان لشکر فجر با همان سازمان لشکر باقی ماند تیپ ثارالله نیز
که به لشکر تبدیل شده بود، به اتفاق لشکر قدس (شامل: لشکر ۷ ولی عصر و تیپ ۱۵ امام
حسن) و لشکر ۸ نجف تحت امر سپاه هفتم قرار گرفتند.
در طراحی عملیات مقرر شد قوای دو
قرارگاه کربلا و نجف به طرف العماره تک نمایند. در مرحله اول، قوای قرارگاه نجف در
محور طاووسیه تا رشیده، حد فاصل خط تا کانال های آخر را تصرف کرده و در مرحله دوم و
در ادامه تک، جناح راست تا حاشیه جنوبی دویرج(پشت جاده آسفالت فکه و در غرب بزرگراه
و سرپل حلفائیه) را تصرف نمایند. نیروهای قرارگاه کربلا نیز می بایست با استفاده از
معابر وصولی جای پای تصرف شده توسط قرارگاه نجف را تا چزابه ادامه داده و در پشت کانال
پدافند نمایند. در مرحله دوم منطقه شرق غزیله و شمال هورالهویزه پاکسازی شده و سرپل
غزیله تأمین گردد. هم چنین با احداث خاکریز، جناح قوای کربلا می بایست تامین شود تا
چنانچه ماموریت قوای نجف در رسیدن به جاده با مشکل مواجه شد، جناح قوای کربلا از تعرض
و آسیب دشمن مصون بماند.
در صورتی که اهداف مراحل اول و دوم عملیات تحقق می یافت، چنین پیش بینی شده
بود که با بازسازی یگان ها و ایجاد شرایط مناسب و نیز با توجه به وضعیت دشمن، عملیات
در مرحله سوم به سمت العماره ادامه یابد. هم چنین مقرر شد در منطقه چیلات و طیب تک
فریب انجام شود. لشکر ۱۴ امام حسین (ع) نیز ماموریت داشت تا در منطقه فاو عملیات فریب
انجام دهد.
در ساعت ۲۱:۳۰ روز هفدهم بهمن ماه سال ۶۱ پس از اعلام رمز مبارک یاالله، یاالله،
یاالله عملیات از پنج محور شمال و جنوب رشیده، صفریه و ارتفاعات چرمر و خاک آغاز شد
و نیروها در تاریکی مطلق شب به منظور پاکسازی میادین مین و شکستن خطوط دفاعی دشمن و
رخنه در این خطوط پیشروی کردند. وسعت و عمق موانع و استحکامات دشمن و وجود کانال های
متعدد که دشمن برای ایجاد آن ها تلاش بسیاری متحمل شده بود، سرعت لازم را از نیروها
گرفت. در نتیجه، اگر چه خط اول دشمن شکسته شده بود، لیکن به دلیل عدم پاکسازی منطقه
– در حالی که تاریکی شب رو به
پایان بود – طبیعی به نظر می رسید که امکان
استقرار کامل وجود نداشته باشد. در واقع تاریکی مطلق شب، عدم الحاق نیروها و پاکسازی
منطقه، عمق و وسعت زیاد میادین مین، هوشیاری و اطلاع قبلی دشمن نسبت به وقوع عملیات،
عوامل بازدارنده ای بودند که به عدم تامین کامل اهداف مرحله اول عملیات منجر شدند.
به رغم وضعیت موجود به خاطر موقعیت خاصی که به تبع آغاز عملیات در میان مردم
ایجاد شده بود و از طرفی به دلیل امیدواری مسئولین و نیز تبلیغات سوء دشمن و ... مرحله
دوم عملیات در ساعت ۲۱ روز ۲۰ بهمن ماه سال ۶۱ به منظور انهدام نیرو و تجهیزات دشمن
آغاز گردید. اما این بار نیز عدم هماهنگی در نیروهای عمل کننده و هم چنین هوشیاری دشمن
و احاطه او بر راه کارهای خودی، مانع از پیشرفت رزمندگان گردید.
از ابتدای پیشروی نیروهای خودی از نقطه رهایی تا رسیدن به خط دوم دشمن بیش
از ۱۶ نوع مانع از سوی دشمن تعبیه و ایجاد شده بود و یا به صورت عارضه طبیعی منطقه
وجود داشت. دشمن با این اقدامات در واقع آن چه را به صورت تجربه از عملیات های گذشته
به دست آورده بود، تقریبا به صورت کامل در منطقه عملیاتی والفجر مقدماتی اجرا کرد.
ارتش عراق سعی داشت با موانع یاد شده تا حد امکان در پیشروی نیروهای ایرانی تاخیر بیاندازد.
از این رو، موانع مزبور به منزله زنگ خطر و عامل هشدار دهنده محسوب می شد. و از طرفی
به طور طبیعی توان نیروها را جهت تامین اهداف در شب می گرفت، علاوه بر این، گرفتن جناح
و به کارگیری نیروی احتیاط دو موضوع قابل توجه بود که در تاکتیک های دشمن در عملیات
والفجر مقدماتی مشاهده گردید.
موضوع دیگر این که در گذشته نیروهای هجومی و اصلی دشمن در خطوط حضور داشتند
و به طور طبیعی در معرض آسیب پذیری نیروهای مهاجم بودند؛ لیکن در این عملیات نظر به
این که دشمن شکستن خط را برای خود مفروض می دانست، نیروهای هجومی اش را در احتیاط قرار
داد و با گذاردن نیروهای پدافندی در خط و عمق بخشیدن به میادین مین و ایجاد موانع دیگر
عملا سعی بر این داشت که پس از گرفتن توان نیروهای مهاجم با وارد کردن نیروهای اصلی
خود مناطق تصرف شده را باز پس گیرد.