به مناسبت 18 آذر / شناخته شدن صدام به عنوان متجاوز جنگی
به مناسبت 18 آذر
شناخته شدن صدام به عنوان متجاوز جنگی
بصیرت ؛ قطعنامهها دیگر مانند روزهای اول جنگ دیر به دیر و با فاصله زیاد صادر نمیشدند. حالا که دیگر میدان به دست سپاهیان و ارتشیان و جوانان ایرانی افتاده بود زود به زود تصویب می شدند و تمام هم و غمشان نجات عراقِ صدام از فرو رفتن در باتلاقی بود که خودش به وجود آورده بود...
جنگ صدام علیه جمهوری اسلامی نوپا و جوانی شکل گرفت که از عمرش حتی کمتر از دو سال سپری شده بود. اینکه گاهی گفته میشود این جنگ، جنگ بین جمهوری اسلامی و قدرتهای جهان بود سخن گزافه ای بر زبان رانده نشده است. در چنین شرایطی که حداقل می بایستی سازمانهایی که در جهان ظاهرا برای دفاع از حقوق مردم جهان شکل گرفته اند طرفدار حق باشند اما شاهد آن هستیم که حتی از ابتدای و تا پایان جنگ با آن که بیش از ده قطعنامه با موضوع جنگ میان ایران و قدرتهای جهانی به نمایندگی رژیم بعث صادر میشود اما در هیچ یک از آنها به اینکه متجاوز جنگ چه کسی است پرداخته نمیشود.
در اولین قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل که تنها یک هفته پس از تجاوز رسمی صدام حسین به مرزهای قانونی جمهوری اسلامی شکل می گیرد نه تنها محکومیت متجاوز در آن دیده نمیشود بلکه چنین برداشت میشود که این قطعنامه با این دید که صدام به زودی کار را جمهوری اسلامی را یکسره خواهد کرد صادر شده است. البته تا زمانی که جمهوری اسلامی با عملیات های عظیمی که انجام داده و توان خود را به نمایش می گذارد و باعث آن میشود که قدرت های حامی رژیم بعث عراق احساس خطر کنند قطعنامه هایی برای ایجاد آتش بعث و توقف جنگ البته باز هم بدون معرفی متجاوز صادر میشود که نشان از استیصال آن ها در برابر ایران قدرتمند دارد. در اولین و دومین قطعنامه ای که در رابطه با جنگ ایران و عراق صادر میشود نکاتی که خیلی مورد توجه تصویب کنندگان این قطعنامه هاست به شرح ذیل است:
نگرانی از طولانی شدن درگیری بین دو کشور و کشته شدن انسانهای بی گناه، آسیب رسیدن به اماکن و تاسیسات و درخطر بودن صلح و امنیت جهانی، خودداری از هر گونه اقدامی که به تداوم یا تشدید جنگ بینجامد.
اما پس از آن که جمهوری اسلامی با تکیه بر توانایی غیور مردان خود زمانی که موفق میشود دو عملیات بزرگ رمضان و مسلم ابن عقیل را با هدف عبور از مرزها با هدف تنبیه متجاوز و تسلط بر بخشی ازخاک عراق به پایان برساند تلاش های دیپلماتیک قدرت های منجر به صدور قطعنامه ای میشود که در آن صریحا خواستار برقراری آتش میشوند. هرچند در این قطعنامه بازهم به متجاوز و آغازگر جنگ اشاره ای نمیشود.
پس از استفاده عراق از سلاح شیمیایی بر علیه غیرنظامیان بی دفاع در شهرها و پس از آنکه جمهوری اسلامی در خواست اعزام کارشناسان را به مناطق مورد حمله بمب شیمیایی به سازمان ملل انجام میدهد و پس از محرز شدن حقیقت ماجرا بازهم قطعنامه ای صادر میشود. جالب اینجاست در این قطعنامه هم اشاره ای به طرف استفاده کننده از این سلاح کشتار جمعی نمیکند و تنها نفس استفاده از چنین سلاح هایی را محکوم میکند.
شناخته شدن صدام به عنوان متجاوز جنگی
جمهوری اسلامی توانست طی عملیات والفجر 8 از اروندرود عبور کرده و شبه جزیره فاو را تصرف کند. این تصرف برای قدرت های جهانی گران آمد و در قطعنامه بعدی چنین حرکتهایی از قبیل تصرف زمین با توسل به زور را محکوم کردند. نکته ای که تا پیش از این و تا زمانی که صدام در حال تصرف بخش هایی از خاک ایران بود خیلی توجه کسی را جلب نکرده بود.
قطعنامهها البته کم کم شکل و قالب جدیدتری پیدا میکنند و از آن حالتی که از آنها برداشت می شد صرفا در حال ایجاد فرصت برای صدام حسین هستند تبدیل به در خواست برای پایان جنگی شده بودند که دیگر پیروزی صدام حتی محتمل هم نبود و این تنها یک دلیل داشت و آن هم این بود که جمهوری اسلامی توانسته بود قدرت دفاعی خود را بالا ببرد و با تمام توان به مقاومت در برابر متجاوزین پرداخته و پیروزی های عظیمی را به دست آورند. حامیان صدام که احساس خطر کرده بودند و حالا ترس آن داشتند که بازنده میدان باشند تلاش می کردند تا زودتر قائله را پایان دهند.
قطعنامهها دیگر مانند روزهای اول جنگ دیر به دیر و با فاصله زیاد صادر نمیشدند. حالا که دیگر میدان به دست سپاهیان و ارتشیان و جوانان ایرانی افتاده بود زود به زود تصویب می شدند و تمام هم و غمشان نجات عراقِ صدام از فرو رفتن در باتلاقی بود که خودش به وجود آورده بود.
مشهور ترین قطعنامه ای که در مرداد ماه 1367 از سوی ایران مورد پذیرش قرار گرفت و البته بیش از دو سال از صدورش می گذشت همان قطعنامه 598 بود که امام خمینی(ره) پذیرش آن را همچون سرکشیدن جام زهر تعبیر کردند.
این قطعنامه با قطعنامه های پیشین شورا متفاوت بود. مهمترین تفاوت آن از نظر شکلی قرار گرفتن آن در قالب فصل 7 منشور ملل متحد بود که آن را از حالت توصیه خارج و برای دو طرف لازم الاجرا می کرد. از نظر محتوایی نیز این قطعنامه از قطعنامه های پیشین جامعتر بود و در آن سعی شده بود تا دیدگاه ها و خواسته های ایران مورد توجه قرار گیرد عنوان قطعنامه 598 مانند دیگر قطعنامه ها نه وضعیت ما بین ایران و عراق بلکه تصمیم برخواسته از اعتقاد شورای امنیت بود که با واژه های مصمم خواستار مصرانه عنوان شده بود. این قطعنامه از نظر کمی و تعداد واژه های به کار گرفته شده مفصل ترین از نظر محتوا اساسی ترین و از نظر ضمانت اجرا قوی ترین قطع نامه شورای امنیت بود.
در قطعنامه 598 نقش صلح با استناد به ماده 39 منشور احراز شد و اعضای شورای امنیت قصد شورا را برای دخالت عملی و ایفای نقش فعال در پایان دادن جنگ و حل و فصل اختلافات نشان دادند همین جامعیت نسبی از دبیر کل سازمان ملل تقاضا کرده بود تا پس از مشورت با دو طرف درگیر گروه منصف و بی طرفی را بر تحقیق در مورد مسئولیت آغاز و ادامه جنگ و همچین گروهی از کارشناسان را برای برآورد میزان خرابی ها و خسارات وارده به دو طرف درگیر و هزینه بازسازی آنها با کمک های بین المللی تعیین و به شورای امنیت معرفی کند.
این قطعنامه مورد پذیرش ایران قرار می گیرد و البته این پایان قطعنامه هایی نیست که در خصوص جنگ ایران و عراق صادر شده اند.
اما پس از آن که جنگ صدام با ایران به پایان می رسد، او تصمیم می گیرد با حمله به کویت و تصرف آن دست به کشورگشایی بزند غافل از آن که آمریکا و قدرت های جهانی دیگر همچون جنگ با ایران حامی صدام نیستند. چنین شد که اعضای شواری امنیت که اغلب با نظر ایالات متحده فعالیت خود را انجام می دهند بر آن شدند که انتقام سختی از رژیم صدام بگیرند. آنها در کنار 14 قطعنامه ای که علیه صدام – با آنکه جنگ صدام علیه ایران 8 سال طول کشید و علیه کویت 7 ماه، اما تعداد قطعنامه ها برای هردو جنگ مساوی بود به اضافه آنکه رویکرد قطعنامه ها هم در دو جنگ مزبور بسیار متفاوت بود- صادر کردند که در تمامی آنها به متجاوز بودن او به صراحت اشاره شده بود، قطعنامه دیگری هم در تاریخ 18 آذر 1370 و در خصوص جنگ ایران و عراق صادر میشود و در آن صریحا حمله عراق به ایران را نقض حقوق بینالملل و اصول اخلاقی دانسته و توضیحات عراق را برای جامعه بینالمللی قابل قبول و کافی نمی دانند.
هر چند پیگیری های دیپلماتهای جمهوری اسلامی در به ثمر نشستن اهداف و منجر به صدور چنین قطعنامه ای را نباید نادیده گرفت اما عامل مهم آن همان چیزی بود که بدان اشاره شد.
منبع: سایت بصیرت /پایگاه بصیرت / حمیدرضا حیدری
- ۹۶/۰۹/۱۸