- ۰ نظر
- ۱۳ مرداد ۹۷ ، ۱۲:۲۲
زندگی گاهی اوقات بیش از حد خسته کننده میشود. زمانی که سعی میکنیم برای تمام اطرافیان خوب و دلسوز باشیم و نیازهایشان را برآورده کنیم اغلب خودمان را فراموش میکنیم. مشغله زیاد در محل کار، انجام وظایف مادرانه، پدرانه و همسرانه معمولا سبب میشود خودمان را فراموش کنیم. اما ما به شما میگوییم علیرغم مشغلههای روحی و جسمی و کاری فراوان چگونه با این ۴۰ ایده خودمراقبتی ذهن و بدنی سالم داشته باشید تا با قدرت هر چه تمامتر از زندگی لذت ببرید.
امام سجاد علیه السلام در فرازی از دعای بیست و دوم صحیفه سجادیه: خدایا! به فضل خود بی نیازم کن و بدست عظمتت زیر بازویم را بگیر و به توانگری خود دستم را گشاده ساز و به رحمتت بی نیازم کن.
حضرت زین العابدین امام سجاد علیه السلام:
خدایا مرا بر مشقت طاقت، و بر بلا صبر و بر فقر قدرت نیست، پس روزیم را باز
مدار، و مرا به خلق خود وا مگذار. بلکه تو خود به تنهائی حاجتم را بر آور.
و کار مرا بعهده گیر، و مرا منظور نظر خود ساز، و در همه کارهایم با چشم
لطف بنگر. زیرا اگر مرا به نفس خود وا گذاری از اداره آن فرو مانم و آنچه
را که صلاح نفس من در آن است بر پا ندارم، و اگر مرا به خلق خود وا گذاری
روی بر من ترش کنند و اگر بر عهده خویشانم موکول کنی محرومم سازند. و اگر
عطا کنند عطائی کم و بی برکت دهنده و منتی فراوان نهند. و نکوهشی بسیار
کنند.
خدایا پس به فضل خود بی نیازم کن، و بدست عظمتت زیر بازویم را بگیر، و بر
پایمدار و به توانگری خود دستم را گشاده ساز. و به رحمتت بی نیازم کن.
خدایا بر محمد و آلش رحمت فرست و مرا از حسد برهان و از گناهان بازدار، و
از کارهای حرام توفیق پرهیز بخش و بر ارتکاب معاصی دلیرم مکن و مرغ دلم را
در شاخسار لطف و رحمت خود به پرواز دار و به هر شهد و شرنگ که از جام تقدیر
تو به کامم در آید شادم ساز.
متن دعا:
اللّهُمّ لَا طَاقَةَ لِی بِالْجَهْدِ، وَ لَا
صَبْرَ لِی عَلَی الْبَلَاءِ، وَ لَا قُوّةَ لِی عَلَی الْفَقْرِ، فَلَا
تَحْظُرْ عَلَیّ رِزْقِی، وَ لَا تَکِلْنِی إِلَی خَلْقِکَ، بَلْ تَفَرّدْ
بِحَاجَتِی، وَ تَوَلّ کِفَایَتِی.
وَ انْظُرْ إِلَیّ وَ انْظُرْ لِی فِی جَمِیعِ أُمُورِی، فَإِنّکَ إِنْ
وَکَلْتَنِی إِلَی نَفْسِی عَجَزْتُ عَنْهَا وَ لَمْ أُقِمْ مَإ؛پپّّ
فِیهِ مَصْلَحَتُهَا، وَ إِنْ وَکَلْتَنِی إِلَی خَلْقِکَ تَجَهّمُونِی، وَ
إِنْ أَلْجَأْتَنِی إِلَی قَرَابَتِی حَرَمُونِی، وَ إِنْ أَعْطَوْا
أَعْطَوْا قَلِیلًا نَکِداً، وَ مَنّوا عَلَیّ طَوِیلًا، وَ ذَمّوا
کَثِیراً.
فَبِفَضْلِکَ، اللّهُمّ، فَأَغْنِنِی، وَ بِعَظَمَتِکَ فَانْعَشْنِی، وَ بِسَعَتِکَ، فَابْسُطْ یَدِی، وَ بِمَا عِنْدَکَ فَاکْفِنِی.
اللّهُمّ صَلّ عَلَی مُحَمّدٍ وَ آلِهِ، وَ خَلّصْنِی مِنَ الْحَسَدِ، وَ
احْصُرْنِی عَنِ الذّنُوبِ، وَ وَرّعْنِی عَنِ الْمَحَارِمِ، وَ لَا
تُجَرّئْنِی عَلَی الْمَعَاصِی، وَ اجْعَلْ هَوَایَ عِنْدَکَ، وَ رِضَایَ
فِیمَا یَرِدُ عَلَیّ مِنْکَ، وَ بَارِکْ لِی فِیمَا رَزَقْتَنِی وَ فِیمَا
خَوّلْتَنِی وَ فِیمَا أَنْعَمْتَ بِهِ عَلَیّ، وَ اجْعَلْنِی فِی کُلّ
حَالَاتِی مَحْفُوظاً مَکْلُوءاً مَسْتُوراً مَمْنُوعاً مُعَاذاً مُجَاراً.
شهید تورج قیداری در وصیتنامه خود نوشت: «من آنقدر خواهم کوشید که لایق این رهبر و این لباس مقدس باشم وقتی امام میفرمایدای کاش من هم یک پاسدار بودم، از خجالت رویم سرخ میشود.»
تورج قیداری در مردادماه سال ۱۳۴۱ چشم به جهان گشود. بیش از ۲ سال نداشت که در اثر ابتلا به یک بیماری، یکی از پاهایش فلج شد. وی پس از اخذ دیپلم، به عضویت سپاه پاسداران درآمد.
اقتصاد مقاومتی
اقتصاد مقاومتی معنایش این است که ما یک اقتصادی داشته باشیم که هم روند
رو به رشد اقتصادی در کشور محفوظ بماند؛ هم آسیبپذیریاش کاهش پیدا کند؛
یعنی وضع اقتصادی کشور و نظام اقتصادی جوری باشد که در مقابل ترفندهای
دشمنان که همیشگی و به شکلهای مختلف خواهد بود، کمتر آسیب ببیند و اختلال
پیدا کند. ۱۳۹۱/۰۶/۰۲
سند چشمانداز
چشمانداز بیست سالهی ابلاغ شده به مسؤولان سیاستگذاری و برنامهریزی، یک
امر عملی و منطقی و قابل تحقق است. نباید تصور شود کلماتی که در چشمانداز
بیستساله پشت سر هم نوشته میشود، صرفا یک آرزوست و بدون محاسبهی عملی
است. به فضل پروردگار، ملت ایران و کشور عزیز ما میتواند در طول بیست سال
به این آینده برسد. این یک آیندهی مطلوب و یک گام بلند در راه رسیدن به
آرمانهای والای اسلامی است که در آن، پیشرفت مادی، پیشرفت اقتصادی، پیشرفت
فرهنگی، تعالی معنوی و اخلاقی و هویت اسلامی وجود دارد. امروز نظام جمهوری
اسلامی در سایهی کار و تلاشی که در سالهای گذشته شده است، به عنوان یک
چشمانداز روشن برای آینده، میتواند این را مشخص و ترسیم کند. خود این یک
پیشرفت است که جمهوری اسلامی بتواند با توجه به واقعیات کشور و واقعیات
جهانی، آیندهی بیست ساله را به شکل منطقی و محاسبه شده ترسیم کند. به فضل
پروردگار این آینده محقق خواهد شد. تصمیم داریم با همکاری مسؤولان دلسوز،
این آینده تحقق پیدا کند و انشاءالله تحقق پیدا خواهد کرد. ۱۳۸۲/۰۸/۲۳
حماسه اقتصادی
ما عرض کردیم «حماسهی سیاسی» و «حماسهی اقتصادی». حماسهی اقتصادی فقط
دست دولت نیست؛ البته برنامهریزیهای دولت مؤثر است. حماسه یعنی واقعهی
جهادگونه و پرشور؛ این را باید ملت ایران و مسئولان کشور مورد نظر قرار
دهند؛ ضعفها را، خلأها را پُر کنند؛ اول بشناسند. در همهی برنامهریزیها
باید زندگی و معیشت طبقات ضعیف مورد توجه قرار گیرد؛ بعد برای آنها
برنامهریزی کنند. این میشود حماسه. آحاد مردم، چه در مصرفشان، چه در
تولیدشان؛ بخشهای مولّد یک جور، بخشهای مصرفکننده یک جور، بخشهای خدمات یک
جور؛ بدانند که برای پیشرفت کشور حرکتِ جهشگونه لازم است، خلق حماسه لازم
است؛ آن وقت کشور پیش خواهد رفت، استقرار پیدا خواهد شد. حماسهی سیاسی و
حماسهی اقتصادی، دو توأمانند؛ هر کدامی دیگری را تقویت میکند و حفظ میکند و
نگه میدارد. ۱۳۹۲/۰۲/۰۷
البتّه حماسهی اقتصادی کارِ شش ماه و یک سال و دو سال نیست؛ حرکت
بلندمدّت لازم است. از دولت کنونی هم نه مردم، نه ما و نه هر انسان منصفی
انتظار ندارد که حالا در کوتاهمدّت همهی این مشکلات را حل کند؛ نه،
انتظار دارند که حرکت به سوی حل آغاز بشود و این را احساس کنند که یک حرکتی
به سمت حلّ مشکلات هست و نگاه حکیمانهای و مدبّرانهای پشت سر قضایا هست.
۱۳۹۲/۰۶/۰۶
الگوی اقتصاد بومی
ما باید بتوانیم قدرت نظام اسلامی را در زمینهی حل مشکلات اقتصادی به
همهی دنیا نشان دهیم؛ الگو را بر سر دست بگیریم تا ملتها بتوانند ببینند
که یک ملت در سایهی اسلام و با تعالیم اسلام چگونه میتواند پیشرفت کند. ۱۳۹۰/۰۱/۰۱
اقتصاد پیشرو
ملت ایران این استعداد را دارد که آنقدر پیشرفت کند که بتواند در جهات
گوناگون به عنوان یک الگوئی در دنیا خودش را نشان دهد. چرا ما به خودمان
بدبین باشیم؟ چرا با نظر تحقیر به خودمان و ملت خودمان و آیندهی خودمان
نگاه کنیم؟ دشمن میخواهد این را به ملت ما تلقین کند و در طول سالهای
متمادی تلقین کرده است. اینجور باوراندند که حتماً عنصر غربی پیشرو است و
باید دنبال او حرکت کرد؛ نه، یک روزی تاریخ ما به ما نشان میدهد که قضیه
بعکس بوده است. ما در دنیا پیشرو بودیم؛ پیشرو در علم بودیم، پیشرو در صنعت
بودیم، پیشرو در تمدنسازی بودیم، پیشرو در فرهنگ بودیم؛ دیگران از ما یاد
میگرفتند، میآموختند؛ چرا امروز همان طور نشود؟ همت جوانان ما و نگاه
آنها به مقولهی پیشرفت باید آنجور باشد که ما آن آینده را در نظر بگیریم. ۱۳۹۱/۰۷/۲۲
اقتصاد مولد و درونزا
ما گفتهایم «ساخت درونی نظام» باید استحکام پیدا کند؛ ما گفتهایم «علم»
بایستی رشد پیدا کند؛ ما گفتهایم «تولید داخلی» بایستی اساس کار باشد؛ ما
گفتهایم «نگاه خوشبینانه به استعداد بومی کشور» بایستی جدّی باشد،
استعدادها پرورش پیدا کند؛ اینها پایههای اصلی کار است. وقتی کشوری با
تکیهی به استعدادهای درونی، با تکیهی به ابتکار نیروی انسانی خود، با
تکیهی به علم و دانش خود، با تکیهی به ایمان خود و با اتّحاد حرکت میکند،
قطعاً به نتایج مطلوب خواهد رسید. ۱۳۹۲/۰۶/۲۶
بعضی از کشورها ممکن است تولیدات زیرزمینیِ خودشان را، نفت خودشان را،
بشکههای نفت را، منتقل کنند به صاحبان ثروت و علم در دنیا، محصولات آنها
را بخرند، یک ظاهرِ پیشرفتی هم ممکن است بهوجود بیاید امّا این پیشرفت
نیست؛ پیشرفت آنوقتی است که "درونزا" باشد، آنوقتی است که متّکی به
استعداد درونی یک ملّت باشد. وزن و اعتبار کشورها و دولتها و ملّتها هم
وابستهی به همین درونزایی است. اگر چنانچه از درون، یک حرکتی، جهشی، رشدی
بهوجود آمد، به یک کشور، به یک ملّت، وزن میدهد، اعتبار میدهد، ارزش
میدهد، ابّهت میدهد. ۱۳۹۲/۰۷/۱۷
بعضی میخواهند مشکلات را با کمک دیگران، با تکیهی به دیگران، با رشوه
دادن به دیگران، با تذلّل در مقابل دیگران حل کنند؛ بعضیها هم نه،
میخواهند مشکلات را با نیروی خودشان، با توان داخلی خودشان حل کنند -
اعتقادمان این است که باید به تقویت ساخت درونی نظام اهمّیّت بدهیم؛ این
اساس کار است. از درون، خودمان را باید تقویت کنیم. تقویت درونی با
اندیشهی کامل، با نگاه عاقلانه و خردمندانه چیزی است ممکن؛ چه بهوسیلهی
پیشرفت علمی، چه بهوسیلهی ساخت و مدیریّت درست اقتصادی؛ اینها کارهایی
است که به نظر ما ممکن است. ۱۳۹۲/۰۶/۱۴
اقتصاد عدالتبنیان
اگر کشوری در علم و فناوری و جلوههای گوناگون تمدن مادی پیشرفت کند، اما
عدالت اجتماعی در آن نباشد، این به نظر ما و با منطق اسلام پیشرفت نیست.
امروز در بسیاری از کشورها علم پیشرفت کرده است، صنعت پیشرفت کرده است،
شیوههای گوناگون زندگی پیشرفت کرده است، اما فاصلهی طبقاتی عمیقتر و
شکاف طبقاتی بیشتر شده است؛ این پیشرفت نیست؛ این پیشرفتِ سطحی و ظاهری و
بادکنکی است. وقتی که در یک کشوری، جمعیت معدودی بیشترین بهرهی مادی را از
آن کشور میبرند و در همان کشور، در خیابانها مردم از سرما و گرما میمیرند،
عدالت اینقدر نامفهوم و غیر عملی در آن کشور است.۱۳۹۱/۰۷/۲۲
تنظیم همه فعالیتهای مربوط به رشد و توسعه اقتصادی بر پایه عدالت اجتماعی
و کاهش فاصله میان درآمدهای طبقات و رفع محرومیت از قشرهای کم درآمد با
تأکید بر موارد زیر: جبران نابرابریهای غیرموجه درآمدی از طریق سیاستهای
مالیاتی، اعطای یارانههای هدفمند و ساز و کارهای بیمهای. تکمیل بانک
اطلاعات مربوط به اقشار دو دهک پایین درآمدی و به هنگام کردن مداوم
آن.هدفمند کردن یارانههای آشکار و اجرای تدریجی هدفمند کردن یارانههای
غیرآشکار. تأمین برخورداری آحاد جامعه از اطلاعات اقتصادی. ۱۳۸۷/۱۰/۲۱
اقتصاد دانشبنیان
اگر ما انشاءالله بتوانیم بنیانگذاری کارهای اقتصادی بر پایهی دانش
را پیش ببریم و به وجه غالب اقتصاد کشور تبدیل کنیم، این نه تنها به کشور
قدرت اقتصادی خواهد داد، بلکه قدرت سیاسی هم خواهد داد، قدرت فرهنگی هم
خواهد داد. وقتی یک کشوری احساس کرد که با علم خود، با دانش خود میتواند
زندگی خود را و ملت خود را اداره کند و به دیگر ملتها خدمت برساند، احساس
هویت میکند، احساس شخصیت میکند؛ این درست همان چیزی است که ملتهای مسلمان
امروز به آن احتیاج دارند. ۱۳۹۱/۰۵/۰۸
اقتصاد بدون نفت
امروز شما ملاحظه کنید، وقتی روی نفتِ ما فشار میآورند، ما دچار مشکل
میشویم، این ناشی از چیست؟ ناشی از این است که ما تکیهمان را به نفت از
بعد از دورهی جنگ و پایان جنگ تا امروز، نتوانستیم کم کنیم، اگر ما
تکیهمان را به نفت کم میکردیم، فشار بر روی نفت اینقدر برای ما سخت تمام
نمیشد. ۱۳۹۲/۰۶/۱۴
اقتصاد ما دچار این اشکال است که وابستهی به نفت است. ما باید اقتصاد
خودمان را از نفت جدا کنیم؛ دولتهای ما در برنامههای اساسیِ خودشان این را
بگنجانند. من هفده هجده سال قبل به دولتی که در آن زمان سر کار بود و به
مسئولان گفتم کاری کنید که ما هر وقت اراده کردیم، بتوانیم درِ چاههای نفت
را ببندیم. آقایانِ به قول خودشان "تکنوکرات" لبخند انکار زدند که مگر
میشود؟! بله، میشود؛ باید دنبال کرد، باید اقدام کرد، باید برنامهریزی
کرد. وقتی برنامهی اقتصادی یک کشور به یک نقطهی خاص متصل و وابسته باشد،
دشمنان روی آن نقطهی خاص تمرکز پیدا میکنند. ۱۳۹۲/۰۱/۰۱
قطع وابستگی هزینههای جاری دولت به درآمدهای نفت و گاز تا پایان برنامه. ۱۳۸۷/۱۰/۲۱
سیاستهای کلی اصل ۴۴ قانون اساسی
روح اصل ۴۴ این بود که ما بتوانیم اولاً سرمایههای مردم و بعد مدیریت
مردم را وارد عرصهی اقتصاد کنیم. باید سرمایههای مردم و مدیریت مردم -
بخش خصوصی - وارد عرصهی اقتصاد بشود؛ والّا اگر مدیریتها دولتی باقی ماند،
آن مقصود حاصل نخواهد شد.
یک خط متعادلی وجود دارد. خط متعادل همین است: سرمایهی مردم و مدیریت
مردم اقتصاد را بر دوش بگیرد و کنترل و هدایت به عهدهی دولت باشد. اگر
چنانچه انشاءاللَّه این کار بخوبی انجام بگیرد - که البته در کوتاهمدت هم
انجام نمیگیرد؛ این جزو کارهای میانمدت و بلندمدت است و زحمت هم دارد -
واقعاً یک فرجی برای اقتصاد کشور خواهد شد. ۱۳۸۹/۰۶/۰۸
ما در نگرشهایمان در مسئلهی اقتصاد کشور، در رفتارهامان و در ساختارهای
تشکیلاتی و اداریمان، قوانینمان و قواعد موضوعهمان، نقشها و سهمهایی که هر
کدام از دستگاهها دارند، باید تغییراتی بدهیم و بر اساس این سیاستگذاری و
این سیاستها، آیندهی خودمان را شکل بدهیم. این جزو وظایف حتمیِ همهی
دستگاههای کشور است. بودجه بر اساس این سیاستها بایستی تنظیم و تصویب بشود؛
باید فعالیتهای اقتصادیِ بیرون از بودجه، بر اساس این سیاستها تنظیم بشود.
در این زمینه هم مجلس، هم دولت، هم قوهی قضائیه وظائف بسیار مهمی دارند،
که باید انجام بدهند. ۱۳۸۵/۱۱/۳۰
توانمندسازی بخش خصوصی
بخش خصوصی را باید توانمند کرد؛ هم به فعالیت اقتصادی تشویق بشوند، هم
سیستم بانکی کشور، دستگاههای دولتی کشور و دستگاههائی که میتوانند کمک
کنند - مثل قوهی مقننه و قوهی قضائیه - کمک کنند که مردم وارد میدان
اقتصاد شوند. ۱۳۹۱/۰۵/۰۳
مسئله فقط این نیست که ما بنگاههای اقتصادی را واگذار کنیم و بگوئیم
واگذار شد، خودمان را خلاص کردیم؛ در کنار این واگذاری، کارهای دیگری لازم
است: بایستی بخش خصوصی توانمند بشود، باید امکان مدیریتِ خوب پیدا کند. ۱۳۹۰/۰۵/۲۶
تقویت و حمایت از توسعه سرمایهگذاری بخش خصوصی و تعاونی در فعالیتهای
اقتصادی کشور برابر با سیاستهای ابلاغی اصل ۴۴ قانون اساسی. ۱۳۸۹/۱۱/۲۹
توانمند سازی بخشهای خصوصی و تعاونی در اقتصاد و حمایت از آن جهت رقابت کالاها در بازارهای بین المللی. ۱۳۸۵/۰۴/۱۱
مصرف تولیدات داخلی
ما باید عادت کنیم، برای خودمان فرهنگ کنیم، برای خودمان یک فریضه بدانیم
که هر کالائی که مشابه داخلی آن وجود دارد و تولید داخلی متوجه به آن است،
آن کالا را از تولید داخلی مصرف کنیم و از مصرف تولیدات خارجی بجد پرهیز
کنیم؛ در همهی زمینهها: زمینههای مصارف روزمرّه و زمینههای عمدهتر و
مهمتر. ۱۳۹۱/۰۱/۰۱
به نظر من یکی از قلمهای مجاهدت اقتصادی مردم این است که بروند سراغ کالای
ساخت داخل؛ آن را بخواهند. البته این طرف قضیه هم این است که کالای ساخت
داخل بایستی قانعکننده باشد؛ بایستی دوامش، استحکامش، مرغوبیتش جوری باشد
که مشتری را قانع کند؛ این هر دو در کنار هم، یک کار لازم و واجبی است. ۱۳۹۰/۰۲/۰۷
اهداف تحریم اقتصادی
هدف آنها از این تحریمها این بود که ملت را در راه خودشان مردد کنند؛ بین
ملت ایران و نظام اسلامی جدائی بیندازند؛ مردم را دلسرد کنند، ناامید کنند.
۱۳۹۲/۰۱/۰۱
دشمن با تحریم و با فشار اقتصادیِ گوناگون سعی کرد مردم را از میدان خارج
کند. میگویند که ما با مردم دشمن نیستیم. دروغ میگویند؛ راحت، با وقاحت!
بیشترین فشار برای این است که مردم ناراحت شوند، مردم در تنگنا قرار
بگیرند، مردم زیر فشار قرار بگیرند، شاید بتوانند به این وسیله بین مردم و
نظام اسلامی فاصله ایجاد کنند. هدف، فشار بر مردم است. ۱۳۹۲/۰۲/۰۷
آنچه که دشمنان ما هدف گرفته بودند، صحنهها و عرصههای مختلف بود؛ عمدتاً
عرصهی اقتصاد و عرصهی سیاست بود. در عرصهی اقتصاد، گفتند و تصریح کردند
که میخواهند ملت ایران را بهوسیلهی تحریم فلج کنند؛ اما نتوانستند ملت
ایران را فلج کنند و ما در میدانهای مختلف، به توفیق الهی و به فضل
پروردگار، به پیشرفتهای زیادی دست پیدا کردیم. ۱۳۹۱/۱۲/۳۰
جهاد اقتصادی
به نظر صاحبنظران، امروز در این برههی از زمان، مسئلهی اقتصادی از همهی
مسائل کشور فوریت و اولویت بیشتری دارد. اگر کشور عزیز ما بتواند در
زمینهی مسائل اقتصادی، یک حرکت جهادگونهای انجام بدهد، این گام بلندی را
که برداشته است، با گامهای بلند بعدی همراه کند، بلاشک برای کشور و پیشرفت
کشور و عزت ملت ایران تأثیرات بسیار زیادی خواهد داشت. ما باید بتوانیم
قدرت نظام اسلامی را در زمینهی حل مشکلات اقتصادی به همهی دنیا نشان
دهیم؛ الگو را بر سر دست بگیریم تا ملتها بتوانند ببینند که یک ملت در
سایهی اسلام و با تعالیم اسلام چگونه میتواند پیشرفت کند. ۱۳۹۰/۰۱/۰۱
آنچه که در عرصهی مجموعهی مسائل کشور انسان مشاهده میکند، که در سال ۹۰
باید ما آن را وجههی همت خودمان قرار بدهیم، این است که از جملهی
اساسیترین کارهای دشمنان ملت ما و کشور ما در مقابلهی با کشور ما، مسائل
اقتصادی است. البته در عرصهی فرهنگی هم فعالند، در عرصهی سیاسی هم
فعالند، در عرصهی انحصارات علمی هم فعالند، اما در عرصهی اقتصادی فعالیت
بسیار زیادی دارند. همین تحریمهائی که دشمنان ملت ایران زمینهسازی کردند
یا آن را بر علیه ملت ایران اعمال کردند، به قصد این بود که یک ضربهای بر
پیشرفت کشور ما وارد کنند و آن را از این حرکت شتابنده باز بدارند. البته
خواستهی آنها برآورده نشد و نتوانستند از تحریمها آن نتیجهای را که
انتظار داشتند، بگیرند و تدابیر مسئولان و همراهی ملت بر ترفند دشمنان فائق
آمد؛ اما دنبال میکنند. لذا این سال جاری را که از این لحظه آغاز میشود،
ما بایستی متوجه کنیم به اساسیترین مسائل کشور، و محور همهی اینها به نظر
من مسائل اقتصادی است. لذا من این سال را «سال جهاد اقتصادی» نامگذاری
میکنم و از مسئولان کشور، چه در دولت، چه در مجلس، چه در بخشهای دیگری که
مربوط به مسائل اقتصادی میشوند و همچنین از ملت عزیزمان انتظار دارم که در
عرصهی اقتصادی با حرکتِ جهادگونه کار کنند، مجاهدت کنند. حرکت طبیعی کافی
نیست؛ باید در این میدان، حرکت جهشی و مجاهدانه داشته باشیم. ۱۳۹۰/۰۱/۰۱
فرهنگ و روحیه جهادی
روحیّهی جهادی لازم است. ملّت ما از اوّل انقلاب تا امروز در هر جایی که
با روحیّهی جهادی وارد میدان شده، پیش رفته؛ این را ما در دفاع مقدّس
دیدیم، در جهاد سازندگی دیدیم، در حرکت علمی داریم مشاهده میکنیم. اگر ما
در بخشهای گوناگون، روحیّهی جهادی داشته باشیم؛ یعنی کار را برای خدا، با
جدّیّت و به صورت خستگیناپذیر انجام دهیم - نه فقط به عنوان اسقاط تکلیف -
بلاشک این حرکت پیش خواهد رفت. ۱۳۹۰/۰۱/۰۱
حمایت از تولید ملّی
یک بخش مهم از مسائل اقتصادی برمیگردد به مسئلهی تولید داخلی. اگر به
توفیق الهی و با اراده و عزم راسخِ ملت و با تلاش مسئولان، ما بتوانیم
مسئلهی تولید داخلی را، آنچنان که شایستهی آن است، رونق ببخشیم و پیش
ببریم، بدون تردید بخش عمدهای از تلاشهای دشمن ناکام خواهد ماند. پس بخش
مهمی از جهاد اقتصادی، مسئلهی تولید ملی است. اگر ملت ایران با همت خود،
با عزم خود، با آگاهی و هوشمندی خود، با همراهی و کمک مسئولان، با
برنامهریزیِ درست بتواند مشکل تولید داخلی را حل کند و در این میدان پیش
برود، بدون تردید بر چالشهائی که دشمن آن را فراهم کرده است، غلبهی کامل و
جدی پیدا خواهد کرد. بنابراین مسئلهی تولید ملی، مسئلهی مهمی است.
اگر ما توانستیم تولید داخلی را رونق ببخشیم، مسئلهی تورم حل خواهد شد؛
مسئلهی اشتغال حل خواهد شد؛ اقتصاد داخلی به معنای حقیقی کلمه استحکام
پیدا خواهد کرد. اینجاست که دشمن با مشاهدهی این وضعیت، مأیوس و ناامید
خواهد شد. وقتی دشمن مأیوس شد، تلاش دشمن، توطئهی دشمن، کید دشمن هم تمام
خواهد شد.
سهم دولت در این کار، پشتیبانی از تولیدات داخلیِ صنعتی و کشاورزی است.
سهم سرمایهداران و کارگران، تقویت چرخهی تولید و اتقان در کار تولید است.
و سهم مردم - که به نظر من از همهی اینها مهمتر است - مصرف تولیدات داخلی
است. ۱۳۹۱/۰۱/۰۱
مدیریت مصرف
مسئلهی مدیریت مصرف، یکی از ارکان اقتصاد مقاومتی است؛ یعنی مصرف متعادل و
پرهیز از اسراف و تبذیر. هم دستگاههای دولتی، هم دستگاههای غیر دولتی،
هم آحاد مردم و خانوادهها باید به این مسئله توجه کنند؛ که این واقعاً
جهاد است. ۱۳۹۱/۰۵/۰۳
مصرف هم باید مدیریت شود. این قضیهی اسراف و زیادهروی، قضیهی مهمی
در کشور است. خب، حالا چگونه باید جلوی اسراف را گرفت؟ فرهنگسازی هم لازم
است، اقدام عملی هم لازم است. فرهنگسازیاش بیشتر به عهدهی
رسانههاست. واقعاً در این زمینه، هم صدا و سیما در درجهی اول و بیش از
همه مسئولیت دارد، هم دستگاههای دیگر مسئولیت دارند. باید فرهنگسازی
کنید. ما یک ملت مسلمانِ علاقهمند به مفاهیم اسلامی هستیم، اینقدر در
اسلام اسراف منع شده، و ما متأسفانه در زندگیمان اهل اسرافیم! بخش
عملیاتیاش هم به نظر من از خود دولت باید آغاز شود. در گزارشهای شماها من
خواندم، حالا هم بعضی از دوستان اظهار کردند که دولت درصدد صرفهجوئی است
و میخواهد صرفهجوئی کند؛ بسیار خوب، این لازم است؛ این را جدی بگیرید.
دولت خودش یک مصرفکنندهی بسیار بزرگی است. شما از بنزین بگیرید تا
وسائل گوناگون، یک مصرفکنندهی بزرگ، دولت است. حقیقتاً در کار مصرف،
صرفهجوئی کنید. صرفهجوئی، چیز بسیار لازم و مهمی است. ۱۳۹۱/۰۶/۰۲
مبارزه با مفاسد اقتصادی
امروز کشور ما تشنهی فعالیّت اقتصادی سالم و ایجاد اشتغال برای جوانان و
سرمایهگذاری مطمئن است. و این همه به فضائی نیازمند است که در آن،
سرمایهگذار و صنعتگر و عنصر فعال در کشاورزی و مبتکر علمی و جویندهی کار و
همهی قشرها، از صحّت و سلامت ارتباطات حکومتی و امانت و صداقت متصدیان
امور مالی و اقتصادی مطمئن بوده و احساس امنیت و آرامش کنند. اگر دست
مفسدان و سوءاستفادهکنندگان از امکانات حکومتی، قطع نشود، و اگر
امتیازطلبان و زیادهخواهان پرمدّعا و انحصارجو، طرد نشوند، سرمایهگذار و
تولید کننده و اشتغالطلب، همه احساس ناامنی و نومیدی خواهند کرد و کسانی
از آنان به استفاده از راههای نامشروع و غیرقانونی تشویق خواهند شد. ۱۳۸۰/۰۲/۱۰
شفافسازی
بایستی فعالان بخش خصوصی بدانند فرصتهای سرمایهگذاری کجاهاست، کدامهاست؛
همه مطلع باشند، استفادههای ویژهخوارانه نشود. محصور بودن اطلاعات، محدود
بودن اطلاعات به بعضی از افراد، دون بعضی، موجب ویژهخواریهای عجیبی
میشود؛ که گاهی ثروتهای بادآوردهی یکشبه را برای افرادی که سوء استفادهچی
هستند، فراهم میکند؛ به خاطر اینکه اطلاع دارند که بناست فلان کالا بیاید،
فلان کالا تولید بشود، فلان کالا جلویش گرفته بشود، قیمت فلان کالا بالا
برود یا پائین بیاید، یا فلان قانون تصویب بشود. اینهائی که مطلعند،
سوءاستفاده میکنند. اطلاعات باید عمومی بشود. باید شفافسازی اطلاعات صورت
بگیرد. البته این در دولتهای قبل مطرح بود، در دولت نهم و دهم هم
فعالیتهائی انجام گرفته؛ لیکن کافی نیست. بایستی در این زمینه کار بیشتری
انجام بگیرد. ۱۳۹۰/۰۵/۲۶
هدفمندی یارانهها
اهداف مهم این کار، در درجهی اول، توزیع عادلانهی یارانههاست. دستگاه
مدیریت کشور یارانههائی را بین مردم تقسیم میکند. با شکل قبلی، این
یارانهها به کسانی که بیشتر پول داشتند، بیشتر مصرف میکردند، بیشتر
میرسید؛ اما به کسانی که کمتر پول داشتند، کمتر مصرف میکردند، این
یارانهها کمتر میرسید. با هدفمند کردن یارانهها، توزیعِ عادلانه انجام
میگیرد؛ یعنی به همه، به نسبت واحدی میرسد. این، یک گام بلند در جهت ایجاد
عدالت اجتماعی است. ۱۳۹۰/۰۱/۰۱
خودکفایی
کشور در مسائل حیاتی و اساسی باید خودکفا باشد. نه اینکه از دیگران
بهکلّی بینیاز باشد، نه؛ امّا اگر به کسی یا کشوری، در چیزی احتیاج دارد،
طوری روابطش را تنظیم کند که اگر خواست آن را به دست آورد، دچار مشکل
نشود؛ او هم چیزی داشته باشد که مورد نیاز آن کشور است؛ خودکفایی یعنی این.
۱۳۸۵/۰۸/۱۸
استقلال اقتصادی
استقلال اقتصادی، یعنی ملّت و کشور، در تلاش اقتصادی خود روی پای خود
بایستد و به کسی احتیاج نداشته باشد. معنایش این نیست که ملّتی که استقلال
اقتصادی دارد، با هیچکس در دنیا داد و ستد نمیکند؛ نه. داد و ستد، دلیل
ضعف نیست. چیزی را خریدن، چیزی را فروختن، معامله کردن، گفتگوی تجاری کردن،
اینها دلیل ضعف نیست. امّا باید طوری باشد که یک ملّت، اوّلاً نیازهای
اصلی خودش را بتواند خودش فراهم کند. ثانیاً، در معادلات اقتصادی دنیا و
مبادلات جهانی، وزنهای باشد. نتوانند او را به آسانی کنار بگذارند؛
نتوانند او را به آسانی محاصره کنند؛ نتوانند او را به آسانی فرو دهند و هر
چه میخواهند به او املا کنند. ۱۳۷۲/۰۲/۱۵
امنیت غذایی
این ملت عزیز و سربلند، در امر تغذیه و تهیه مواد غذایی اصلی خود، نباید
به بیرون مرزها هیچ احتیاجی داشته باشد. از اوّل انقلاب تا امروز، تکیه بر
مسأله کشت و زرع، برای تأمین این منظور بوده است.
ما برای گندم و برنج و روغن و لبنیات و خوراک دام و بقیه مصارف عمده و اصلی کشورمان نباید نیازمند دیگران باشیم. ۱۳۸۰/۱۰/۱۲
امنیت غذایی برای کشوری بزرگ، پُرجمعیت و دارای هدفهای بلند، بسیار مهم
است؛ لذا بخش کشاورزی و دامداریِ ما یک بخش ویژه و استثنایی است و همه باید
برای آن تلاش کنند. ۱۳۸۲/۱۰/۱۴
ارتباط صنعت و دانشگاه
با توجه به نیاز مبرم صنایع به فنآوری روز و رفع نیازهای کشور در
زمینههای مختلف، متأسفانه هنوز شاهدیم ارتباط سازمانیافتهای میان صنعت و
دانشگاه برقرار نشده است. برقراری نظام صحیح میان صنعت و دانشگاه، علاوه
بر حل معضل بیکاری و ایجاد اشتغال، باعث صرفهجویی ارزی و استقلال صنعتی
خواهد شد. ۱۳۸۲/۰۲/۲۲
ارتباط مؤثر بین دانشگاهها و مراکز پژوهشی با صنعت و بخشهای مربوط جامعه. ۱۳۸۷/۱۰/۲۱
نقشه جامع علمی
ما باید بدانیم نقشهی جامع علمی کشور چیست. کدام علم، به چه اندازه، در
کجای این نقشه جا دارد. اینجور نباشد که مثل یک ورزشکاری که فقط روزی بازو
کار میکند و بازوهایش میشود اینقدر، در حالیکه پا و سینه و شانهاش مثل یک
آدم لاغر است، باشیم! این، فایدهای ندارد.
نقشهی جامع علمی، چیزِ لازمی است: جایگاه علوم گوناگون، هرکدام؛ مقدار
دانشجو، نوع دانشجو، جنس دانشجویان - دختر، پسر - مناطق گوناگون؛ اینها
باید روشن بشود؛ ما بدانیم چهکار میخواهیم بکنیم. این کارها البته شروع
شده، لکن باید جدیت بکنید دنبال بشود. ۱۳۸۶/۰۶/۱۲
بعد از آنکه نقشهی جامع علمی تهیه و فراهم شد، کارهای دیگری هم بایستی
انجام بگیرد؛ از جمله: ایجاد نظام مهندسی این نقشه، تبدیل نقشهی جامع علمی
به صدها پروژهی علمی، و سپردن این پروژهها به پیمانکاران امینی که
عبارتند از همین دانشگاهها و اساتید و مراکز تحقیقاتی دانشگاهها. بعد،
ایجاد شبکهی نظارت بر این پیشرفت علمی؛ حسن اجراء. و درگیر کردن استاد،
دانشجو، محقق، اینها حتما باید در این طرح مهندسی نقشهی جامع علمی دیده
شود. ۱۳۸۷/۰۹/۲۴
نظام ملی نوآوری
یک خلأیی وجود دارد - و همین خلأ موجب شده نقشهی جامع علمی هم آنچنان که
باید و شاید عملیاتی نشود - و آن عبارت است از همین خلأ نظام ملیِ نوآوری،
که عبارت است از یک شبکهای از فعالیتها، تعاملهای زنجیرهای، در سطحهای
کلان و میانی و خرد، بین دستگاههای علمی کشور؛ چه در درون محیط علمی، چه
بیرون محیط علمی. یک تعامل اینچنینی باید به وجود بیاید، که این به عنوان
نظام ملیِ نوآوری شناخته شود؛ کارش هم عبارت است از این که جریان دانش و
نوآوری را مدیریت کند، رصد کند، ارزیابی کند، هدایت کند. این امروز یک چیز
لازمی است و به نظر من مسئولان و مدیران باید به این مسئله فکر کنند. ۱۳۹۱/۰۵/۲۲
تجارت جهانی و جهانی شدن
جهانیشدن، اسم خیلی قشنگی است و هر کشوری فکر میکند بازارهای جهانی به
رویش باز میشود. امّا جهانی شدن به معنای تبدیل شدن به یک پیچ و مهرهای در
ماشین سرمایهداری غرب، نباید مورد قبول هیچ ملّت مستقلی باشد. اگر قرار
است جهانی شدن به معنای درست کلمه تحقّق پیدا بکند، باید کشورها استقلال
خودشان - استقلال اقتصادی و استقلال سیاسی - و قدرت تصمیمگیری خودشان را
حفظ کنند؛ والّا جهانی شدنی که دهها سال پیش از طریق بانک جهانی و صندوق
بینالمللی پول و سازمان تجارت جهانی و امثال اینها - که همه ابزارهای
امریکایی و استکباری بودند - به وجود آمده، ارزشی ندارد؛بنابراین، یک اصل
مهم، مسئلهی استقلال است؛ که اگر این نباشد پیشرفت نیست، سرابِ پیشرفت
است. ۱۳۸۸/۰۲/۲۷
مدیریت واردات
من نسبت به مسئلهی مدیریت واردات به دولتیها سفارش کردم؛ الان هم تأکید
میکنم. من نمیگویم واردات متوقف بشود؛ چون یک جاهائی لازم است که واردات
انجام بگیرد؛ اما واردات باید مدیریت بشود. یک جائی واردات مطلقاً نباید
بشود؛ یک جاهائی باید انجام بگیرد. با مدیریت، واردات انجام بگیرد. البته
مسئولین محترم دولتی به من گفتند که قوانینی که مجلس تصویب کرده، به ما
اجازه نمیدهد جلوی واردات را بگیریم؛ من خواهش میکنم این قضیه را حل کنند.
اگر واقعاً قانونی وجود دارد که دولت را ممنوع میکند از جلوگیری از واردات،
این قانون را اصلاح کنند؛ جوری باشد که مدیریت بشود. باید تولید ملی بالا
برود. ۱۳۸۹/۰۵/۲۷
سرمایههای انسانی
این ملت، ملتی با شصت میلیون نیروی انسانی و با ذخیره بسیار باارزشی از
تجربهها و سرمایهها - سرمایههای مادّی، سرمایههای انسانی، سرمایههای
معنوی و دانش و تجربه است. این ملت، خیلی چیزها را در درون خود دارد. ما
اگر همهی دروازههایمان را هم ببندیم، از پا نخواهیم افتاد. ۱۳۷۶/۰۱/۲۷
مسأله اشتغال، مسأله جوانها، مسأله این همه سرمایه انسانی انباشته بر روی
هم، یکی از مسائل بسیار مهمّ است. مسؤولان کشور باید به فکر این باشند. ۱۳۸۰/۰۲/۱۱
توانمندسازی نیروی کار
باید کاری کنیم که کالای ایرانی به عنوان یک کالای محکم، مطلوب، زیبا،
همراه با سلیقه و بادوام در ذهن مصرف کنندهی ایرانی و غیر ایرانی باقی
بماند. این باید همت مجموعهی کارآفرینی و کارگری و متصدیان این امر باشد.
البته این کار، پیشنیازهائی دارد. ممکن است آموزش مهارتهای لازم، دورههای
ایجاد مهارت لازم باشد - که اینها کار دستگاههای دولتی و امثال دولتی است
- لیکن باید هدف این باشد. ۱۳۹۰/۰۲/۰۷
به تربیت نیرو، بخصوص در صنایع دانشبنیان - همان طور که دوستان گفتند -
بایست خیلی اهمیت داد. در بعضی از بخشها خوشبختانه این کار شده است. در بخش
انرژی هستهای ما اطلاع داریم، در بخش رویان از نزدیک اطلاع داریم که
تربیت نیروی ماهر، نیروی کارآمد، نیروی دانشمند و محقق انجام گرفته. بایست
به این در بخشهای مختلف توجه کرد. ۱۳۸۹/۰۶/۱۶
کیفیت کالای داخلی
یک نکتهی اساسیای که در باب کار وجود دارد و کارآفرینان باید به او توجه
کنند، مسئلهی مرغوبیت تولید داخلی است؛ کیفیت تولید داخلی است؛ این خیلی
مهم است. البته بخشی از این، ارتباط پیدا میکند به همان قضایای مالی و
نمیدانم مقررات و غیرذلک، و پشتیبانیهای دولت؛ اما بخشی هم ارتباط پیدا
میکند به عزم و ارادهی مسئولین، کارآفرین و کنندهی کار. فرمود: «رحم
اللَّه امرا عمل عملا فاتقنه»؛ رحمت خدا بر آن انسانی که کاری را انجام
بدهد و آن را متقن انجام بدهد، درست انجام بدهد. این آیندهنگری است، غیر
از امروز. شما امروز ببینید در دنیا کمپانیهائی هستند صد سال است اینها
دارند کار میکنند، صد و پنجاه سال است دارند کار میکنند و محصولاتشان در
دنیا فروش میرود. اسم اینها کافی است که جنس را تو بازار رائج کند؛ به خاطر
اینکه درست کار کردند، خوب کار کردند، مشتری مطمئن است به اینها. شما
میگوئید که ما سفارش کنیم به مردم که تولیدات داخلی را مصرف کنند. من که خب
چند سال است دارم سفارش میکنم؛ بنده که بارها گفتهام، منتها این با شعار
درست نمیشود. خب، بله یک مقداری مردم حالا یک اعتمادی بکنند، یک اعتنائی
بکنند به حرف ما، به خاطری که مثلًا ما گفتیم، بروند یک مقداری چه کنند؛
این یک بخشی از قضیه است. یک بخش دیگر هم مربوط به کیفیت است. خب کیفیت را
باید بالا برد؛ کیفیتها را باید بالا برد. ۱۳۸۹/۰۶/۱۶
رقابتپذیری
ما باید به ایجاد مزیتهای رقابتی توجه کنیم. ما میگوئیم تولید داخلی.
البته امروز خوشبختانه در زمینهی تولید داخلی پیشرفتهای زیادی به وجود
آمده. مطمئناً آن مقداری که در ذاکرهی عمومی مردم هست، کمتر است از آن
مقداری که کار انجام گرفته... در خصوص برجسته کردن تولید ملی، مسئلهی
کیفیت خیلی مهم است؛ که مدیریتهای تولیدی و کارگرهای عزیز باید به این
مسئله توجه کنند. مسئلهی قابل رقابت بودن قیمت تمامشده مهم است و باید به
آن توجه کنند؛ که این البته کمک دولت را میخواهد. اینها کارهای فراوانی
است که باید انجام بگیرد. این کارها فقط بر عهدهی دولت هم نیست؛ دولت،
مجلس شورای اسلامی، دستگاههای گوناگون مدیریتی، بخش خصوصی، آحاد مردم،
فرهنگسازان جامعه - آن کسانی که با بیاناتِ خودشان برای مردم فرهنگ
میسازند - تبلیغات صدا و سیما، همهی اینها باید در خدمت تولید ملی قرار
بگیرد. ۱۳۹۱/۰۲/۱۰
صندوق توسعه ملی
براساس قانون برنامه پنجم باید حداقل ۲۰ درصد درآمد نفتی هر سال به این
صندوق واریز و صرف تولید و صنعت شود که خوشبختانه این کار، شروع شده و باید
ادامه یابد. ۱۳۹۰/۱۲/۲۲
تغییر نگاه به نفت و گاز و درآمدهای حاصل از آن، از منبع تأمین بودجه
عمومی به «منابع و سرمایههای زاینده اقتصادی» و ایجاد صندوق توسعه ملی با
تصویب اساسنامه آن در مجلس شورای اسلامی در سال اول برنامه پنجم و برنامه
ریزی برای استفاده از مزیت نسبی نفت و گاز در زنجیره صنعتی و خدماتی و
پایین دستی وابسته بدان با رعایت:
ـ واریز سالانه حداقل ۲۰ درصد از منابع حاصل از صادرات نفت و گاز و فرآوردههای نفتی به صندوق توسعه ملی.
ـ ارائه تسهیلات از منابع صندوق توسعه ملی به بخشهای خصوصی، تعاونی و
عمومی غیردولتی با هدف تولید و توسعه سرمایه گذاری در داخل و خارج کشور با
در نظر گرفتن شرایط رقابتی و بازدهی مناسب اقتصادی. ۱۳۸۷/۱۰/۲۱
اشتغالزایی
مسئلهی اشتغال هم مسئلهی مهمی است. طرحهائی که از چند سال پیش به این
طرف برای اشتغال پیشبینی شده، آنچنان که انسان انتظار داشت، نشد. اگرچه
حالا کارهائی انجام گرفت و خوب بود، بد نیست؛ لیکن ما را مستغنی نمیکند از
اینکه نسبت به مسئلهی اشتغال یک اهتمام ویژهای داشته باشیم. ۱۳۸۹/۰۶/۰۸
وقتی اشتغال بود، مفاسد ناشی از بیکاری هم به خودی خود جمع خواهد شد؛ چون
بیکاری به دنبال خود مفاسدی را میآورد - مفاسد اخلاقی، مفاسد اجتماعی،
مفاسد امنیتی؛ انواع و اقسام مفاسد - اشتغال که به وجود آمد، همهی اینها
به خودی خود جمع میشود؛ هزینهها از دوش دولت برداشته میشود. خب، اگر
بخواهیم این اشتغال با همین شکلی که مسئولین محترم تصمیمگیری کردند، تحقق
پیدا کند، کار لازم دارد. ۱۳۹۰/۰۷/۲۸
کاهش تورم
بخشی از این مشکلات، ناشی از تورم است. ما در کشور کمبود کالا نداریم؛
خوشبختانه کالاهای گوناگونِ مورد نیاز مردم در کشور فراوان یافت میشود؛
لیکن مسئلهی گرانی و کاهش قدرت خرید وجود دارد؛ این را باید علاج کنید؛
این به عهدهی بخشهای مختلف اقتصادی است؛ یعنی هم بخشهای ستادیِ اقتصادی،
هم بخشهای عملیاتیِ اقتصادی - مثل وزارت صنعت و معدن و تجارت، وزارت جهاد
کشاورزی، بخشهای دیگر - که باید به طور جد انشاءالله این را دنبال کنند.
باید راهی پیدا کنید که نقدینگیِ افزایشیافته کنترل شود. خب، این روشن
است؛ اگر در مقابل نقدینگی تولید وجود داشته باشد، کالا وجود داشته باشد،
کمبود وجود نداشته باشد، مشکلی را ایجاد نمیکند؛ اگر چنانچه نه، نقدینگی
بیش از تولید کالا در داخل یا به شکل درستِ واردات بود، طبعاً مشکل ایجاد
میکند. ۱۳۹۱/۰۶/۰۲
اگر ما توانستیم تولید داخلی را رونق ببخشیم، مسئلهی تورم حل خواهد شد؛
مسئلهی اشتغال حل خواهد شد؛ اقتصاد داخلی به معنای حقیقی کلمه استحکام
پیدا خواهد کرد. ۱۳۹۱/۰۱/۰۱
طرحهای اقتصاد مقاومتی
به نظر ما طرحهای «اقتصاد مقاومتی» جواب میدهد. همین مسئلهی سهمیهبندی
بنزین که اشاره کردند، جواب داد. اگر چنانچه بنزین سهمیهبندی نمیشد، امروز
مصرف بنزین ما از صد میلیون لیتر در روز بالاتر میرفت. توانستند این را
کنترل کنند؛ که خب، امروز در یک حد خیلی خوبی هست. حتّی باید جوری باشد که
هیچ به بیرون نیازی نباشد، که الحمدللّه نیست. تحریم بنزین را در برنامه
داشتند؛ اقتصاد مقاومتی تحریم بنزین را خنثی کرد. و بقیهی چیزهائی که مورد
نیاز کشور است. ۱۳۹۱/۰۵/۰۳
ایجاد ثبات در اقتصاد ملی
حرکت بر اساس برنامه، یکی از کارهای اساسی است. تصمیمهای خلقالساعه و
تغییر مقررات، جزو ضربههائی است که به «اقتصاد مقاومتی» وارد میشود و به
مقاومت ملت ضربه میزند. این را، هم دولت محترم، هم مجلس محترم باید توجه
داشته باشند؛ نگذارند سیاستهای اقتصادی کشور در هر زمانی دچار تذبذب و
تغییرهای بیمورد شود. ۱۳۹۱/۰۵/۰۳
ثبات و شفافیت و انسجام سیاستها و مقررات اقتصادی انجام بشود - مقررات
اقتصادیای که امروز یک چیزی بگوییم، فردا عوضش بکنیم، فایدهای ندارد -
مقررات اقتصادی و قوانین ما باید هم ثبات داشته باشند که مردم بتوانند روی
آن برنامهریزی کنند، هم باید منسجم باشد و با هم بخواند و شفاف باشد.۱۳۸۵/۰۳/۲۹
تقویت همکاریهای دوجانبه و منطقهای و سازمانهای بینالمللی
من بارها - یعنی از زمان ریاستجمهوری - این مسأله را دائماً به
وزارتخارجه گفتهام و تکرار کردهام که ما باید در ارتباطات دوجانبه،
ارتباطات منطقهیی و در مجامع جهانی حضور فعال داشته باشیم و نباید هیچ
مجمع جهانی را که در آن عضو هستیم، دست کم بگیریم. اینکه ما مأیوس بشویم و
بگوییم فایدهیی ندارد، گوش نمیکنند؛ غلط است. همه چیز فایده دارد؛ همهی
تلاشها فایده دارد... شماها میتوانید تغییرات محیطی را کاملاً رصد کنید؛
ظرفیتهای ممکن، فرصتهای ممکن و تهدیدها را منعکس کنید؛ باید هم بکنید.
البته اینطور هم نباشد که همهاش تهدیدها منعکس شود؛ بعضیها کارشان فقط
منعکس کردن تهدیدهاست، که نتیجهاش - نمیگویم آنها قصدشان این است - مرعوب
کردن مسؤولان بالاست؛ اگر قابل مرعوب شدن باشند. ۱۳۸۳/۰۵/۲۵
پرداختن به همکاریهای منطقهای - همین کارهایی که الان انجام میگیرد؛
اکو، شانگهای و... - چیزهای لازمی است. ما این چیزها را باید با جدیت دنبال
کنیم و همت بگماریم. ۱۳۸۵/۰۳/۲۹
تقویت صادرات
این پنجاه، شصت میلیاردی که ما از طریق فروش نفت به دست میآوریم، با نهصد
میلیارد دلار صادرات و معامله و تجارت به دست میآید؛ این خیلی مهم است. ۱۳۸۵/۰۳/۲۹
دولت وظیفه دارد به صادرات و صادرکننده کمک کند. خوشبختانه - همان طور که
یکی از آقایان گزارش دادند - صادرات غیرنفتی رشد خیلی خوبی داشته؛ بعد از
این هم رشد بیشتری خواهد داشت؛ انتظار هم داریم که در آینده بتواند رشد
متناسب خودش را داشته باشد؛ به طوری که معادلهی صادرات و واردات حتماً
مثبت باشد. ما باید به اینجا برسیم و بتوانیم خودمان را از درآمد نفت
واقعاً بینیاز کنیم.
از آن طرف هم خود بخش صادرکنندگان و مسئولین این کار وظائفی دارند. همین
کشورهائی که اشاره کردند صادرات عمدهی ما به این کشورهاست، بازخورد سوء
عمل بعضی از صادرکنندگان، اینجا به ما میرسد. ارسال جنس نامرغوب، جنس بد،
بستهبندی نامطلوب، تأخیر در رساندن، اینها بد است. آن شرکتهائی در دنیا
موفقند که صد سال است، صد و پنجاه سال است دارند محصول تولید میکنند و
توانستهاند مشتری را راضی نگه دارند. فرض بفرمائید یک شرکت آلمانی یا یک
شرکت سوئیسی از صد و پنجاه سال، صد و شصت سال قبل دارد یک جنسی را تولید
میکند و میفرستد و همچنان در کشور ما و کشورهای دیگر مشتری دارد. چرا؟ چون
از جنس راضی هستند؛ به وقت میرسد، استحکام لازم را دارد، دوام لازم را
دارد، زیبائی لازم را دارد، تنوع و تطور لازم را به تناسب پیشرفت زمان
دارد. صادر کننده باید اینها را ملاحظه کند. این احتیاج به یک فرهنگ دارد؛
فرهنگ حسن عمل در تولیدی که میخواهد به خارج از کشور و خارج از مرزها برود.
۱۳۹۰/۰۵/۲۶
تحول نظام اداری
ما واقعاً در زمینهی مسائل اداری و نظام اداری دچار مشکلات و آسیبهای
دیرپا و مزمن هستیم. این سیاستها مطرح شده، در مجمع تشخیص مورد بررسی قرار
گرفته و ابلاغ شده، به نظر من سیاستهای بسیار خوبی است، باید برای اینها
برنامهی اجرایی گذاشت و عملیاتی کرد که از جملهی چیزهای بسیار مهم است که
متأسّفانه مانده، تأخیر هم شده است و به جریان نیفتاده. ۱۳۹۲/۰۶/۰۶
از جمله زمینههایی که بعد از انقلاب تا امروز، با همه تلاشی که شده است،
نتوانستهایم در آن پیشرفت شایستهای را بهدست آوریم، زمینه نظام اداری
متناسب با هدفهای جمهوری اسلامی است.
ما نمیتوانیم بگوییم در این زمینه کمکاری داشتهایم - شاید هم خیلی کار
کردهاند - اما به هر حال کم پیشرفت داشتهایم. الان هم با این که مکرّر
گفته میشود و همه هم میگویند، اما انسان عمل و تلاشِ بایسته را مشاهده
نمیکند. این از نقایص ماست؛ مسؤولان ذیربط باید در این زمینه کار کنند.
آن مقداری که به نصیحت و تذکّر ارتباط پیدا میکند، این چیزی است که من
حالا عرض میکنم؛ که البته این کافی هم نیست؛ این فقط نصحیت و تذکّر به
خودم و به شماست. ۱۳۷۸/۱۰/۰۴
گفتمانسازی
گفتمان یک جامعه مثل هواست، همه تنفسش میکنند؛ چه بدانند، چه ندانند؛ چه
بخواهند، چه نخواهند. باید این گفتمانسازی انجام بگیرد؛ که البته نقش
رسانهها و بالخصوص نقش روحانیون و نقش بزرگان و اساتید دانشگاهی حتماً نقش
بارز و مهمی است. ۱۳۹۰/۱۰/۱۴
یکی از مهمترین تأثیرات همین فکر کردنها این است که شما فضاسازی میکنید،
گفتمانسازی میکنید. در نتیجه، در یک فضای معتقد به یک مبنای فکری یا عملی،
رئیس جمهور هم همان جور فکر میکند، وزیر هم همان جور فکر میکند، مدیرکل هم
همان جور فکر میکند، کارکنان هم همه همان جور فکر میکنند؛ این خوب است. و
شما این کار را انجام میدهید. فکر کنید، بگوئید، بنویسید، در مجامعِ خودتان
منعکس کنید؛ آن کرسیهای آزاداندیشی را که من صد بار - با کم و زیادش -
تأکید کردم، راه بیندازید و اینها را هی آنجا بگوئید؛ این میشود یک فضا.
وقتی یک فضای گفتمانی به وجود آمد، همه در آن فضا فکر میکنند، همه در آن
فضا جهتگیری پیدا میکنند، همه در آن فضا کار میکنند؛ این همان چیزی است که
شما میخواهید. بنابراین اگر چنانچه این کاری که شما مثلاً در فلان نشستتان،
در فلان مجموعهی دانشجوئیتان کردید، فکری که کردید، ترجمهی عملیاتی
نشد، به صورت یک قانون یا به صورت یک دستورالعمل اجرائی درنیامد، شما مأیوس
نشوید؛ نگوئید پس کار ما بیفایده بود؛ نخیر.
إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصَادِ
منافقین عملیات خود را، "فروغ جاویدان" نام نهادند اما رزمندگان اسلام، در عملیاتی متقابل با عنوان "مرصاد"، عناصر گروهک نفاق را در کمین خود گرفتار کرده و با وارد کردن ضربات سهمگین بر آنها غروب جاویدان منافقین را رقم زدند.
"عملیات
مرصاد" آخرین عملیات رزمى ایران در جنگ تحمیلى هشت ساله است، با این تفاوت
که این بار نیروهای دشمن تنها جناح عراقی نبود، بلکه منافقینی بودند که در
قالب نیروهاى شبه نظامى، تحت رهبرى مسعود رجوی و با حمایت رژیم بعث عراق
به مرزهاى ایران حمله کرده بودند. "عملیات فروغ جاویدان" توسط گروهک
تروریستی منافقین مستقر در عراق طراحى و اجرا و از پشتیبانى کامل صدام
برخوردار بود که با هدف فتح "تهران" طى یک برنامه زمانبندى شده ۳۳ ساعته
طراحی و تدارک یافته بود.
لازم به ذکر است که پیش از "عملیات فروغ
جاویدان"، منافقین دو عملیات به نامهاى "آفتاب" و "چلچراغ" را نیز در
مرزهای ایران انجام داده بودند.
"عملیات آفتاب" در نیمه شب هفتم
فروردین ۱۳۶۷ در مرزهاى جنوبى کشور، در چهل کیلومترى شهر شوش و "عملیات
چلچراغ" هم در ساعت ۱۲ شب ۲۸ خرداد ۱۳۶۷ در غرب کشور انجام شد که این دو
عملیات نیز برای منافقین هیچگونه موفقیتی را در پی نداشت.
"عملیات فروغ جاویدان" به غروب جاویدان منافقین انجامید
زمینه این عملیات را میتوان در تصور و تحلیل نادرست گروهک منافقین از اوضاع سیاسی نظامی جمهوری اسلامی ایران جست.
تحلیل
آنان بر این پایه بود که پذیرش قطعنامه 598 از سوی ایران و برتری نظامی
نیروهای عراقی، نشان از ضعف و عقبنشینی رزمندگان اسلام و سرخوردگی مردم
از جنگ و جدایی ملت از دولت است.
آنان بر این اعتقاد بودند که پذیرش
قطعنامه از سوی ایران امری غیرممکن بوده و تنها در صورتى جمهورى اسلامى
قطعنامه را خواهد پذیرفت که به لحاظ سیاسى- نظامى و اقتصادى به بنبست کامل
برسد.
به عقیده آنان اقدام به پذیرش قطعنامه از سوی ایران به منزله
فروپاشى نظام خواهد بود و با سرنگونى قطعى نظام حاکم، زمینه براى انتقال
قدرت به منافقین فراهم خواهد شد.
با توجه به این تحلیل، منافقین
فرصت را غنیمت شمرده و برای تحقق اهداف خود عملیاتی را که برای شهریور67
پیش بینی کرده بودند، دو ماه به جلو انداخته و اواخر تیر ماه 1367 با یورش
به مرزهای غربی عملیات خود را آغاز کردند.
منافقین بر اساس یک
برنامه زمانبندی شده 33 ساعته، در طرحریزی خود قصد رسیدن به تهران را
داشتند و امیدوار بودند با بهرهگیری از 25 تیپ طی پنج مرحله، از شهرهای
"سر پل سرذهاب"، "اسلام آباد"، "همدان" و "قزوین" عبور کرده و خود را به
تهران برسانند و نظام جمهوری اسلامی را سرنگون کنند.
ادوات گروهک تروریستی منافقین
در
این عملیات، منافقین با در اختیار داشتن 25 تیپ که مجموعاً چهار الی پنج
هزار نفر را در بر میگرفت و همچنین با بهرهگیری از مساعدت رژیم بعثی، 120
دستگاه تانک، 400 دستگاه نفربر، 90 قبضه خمپاره انداز 80 میلیمتری، 30
قبضه توپ 122 میلیمتری، 150 قبضه خمپاره 400 میلیمتری، هزار قبضه تیربار
کلاشینکف، 30 قبضه توپ 106 میلیمتری و 1000 دستگاه کامیون و خودرو به
مرزهای غربی کشور حمله کردند.
نحوه هجوم منافقین
ستون
نظامى منافقین در ساعت 15 و سی دقیقه روز 3 مرداد ماه سال 67 با حمایت
کامل ارتش عراق و با عبور از مرز در محور "سرپل ذهاب"، حمله خود را از
"گردنه پاتاق" به سوى "کرند" آغاز کرده و با پیشروى به سمت "اسلام آباد"
برای ساعاتی کنترل این شهر را به دست گرفتند،
منافقین در ادامه تا
"گردنه حسنآباد" در شرق شهر "اسلام آباد"، پیش رفتند و براى تجدیدقوا در
آنجا مستقر و منتظر شکست مقاومت بازدارنده رزمندگان اسلام در "تنگه
چهارزبر" شدند تا به سمت "کرمانشاه" پیشروى کنند.
پس از ورود
نیروهاى منافقین به "کرند" و "اسلامآباد"، درگیرىها تا چندین ساعت در شهر
ادامه داشت و شمارى از نیروهاى مردمى و سپاه با منافقین درگیر شدند که به
دلیل غافلگیر شدن و عدم آمادگى تلاش نیروهای مردمی راه به جایی نبرد.
منافقین که از پیروزی مقدماتی خود خرسند بودند، راهی "باختران" شده و به خیال خام خود به سمت "تهران" حرکت کردند.
رادیو
منافقین نیز با ارسال پیام به مردم "باختران" از آنها خواست که زمینه را
برای ورود ارتش منافقین مهیا کرده و آماده جذب در گردانها و لشکرها باشند.
منافقین
که با عنوان ارتش آزادیبخش پا به خاک ایران گذاشته بودند بارها با
رفتارهای وحشیانه خود دروغ بودن ادعاهایشان را به اثبات رساندند. کشتار
غیرنظامیان بویژه کشتار دسته جمعی بیماران و پرسنل بیمارستان اسلامآباد از
جمله اقدامات جنایتکارانه این گروهک تروریستی در این راستا است.
بانوان اسوه
1 - آرامش روانی:
2 - پایداری خانواده:
3 - استواری جامعه:
4 - حفظ ارزش و مقام زن:
بانوان اسوه
1 - آرامش روانی:
2 - پایداری خانواده:
3 - استواری جامعه:
4 - حفظ ارزش و مقام زن:
بانوان اسوه
1 - آرامش روانی:
2 - پایداری خانواده:
3 - استواری جامعه:
4 - حفظ ارزش و مقام زن:
بانوان اسوه
1 - آرامش روانی:
2 - پایداری خانواده:
3 - استواری جامعه:
4 - حفظ ارزش و مقام زن:
بانوان اسوه
1 - آرامش روانی:
2 - پایداری خانواده:
3 - استواری جامعه:
4 - حفظ ارزش و مقام زن:
بانوان اسوه
1 - آرامش روانی:
2 - پایداری خانواده:
3 - استواری جامعه:
4 - حفظ ارزش و مقام زن: