@ daneshamozishal: کانال بسیج دانش آموزی شهید فهمیده منطقه شال در سروش بایگانی مرداد ۱۳۹۷ :: بسیج دانش آموزی شهید فهمیده منطقه شال

بسیج دانش آموزی شهید فهمیده منطقه شال

مذهبی،فرهنگی، ادبی،علمی، سیاسی ...

بسیج دانش آموزی شهید فهمیده منطقه شال

مذهبی،فرهنگی، ادبی،علمی، سیاسی ...

بسیج دانش آموزی شهید فهمیده منطقه شال

بسم الله الرّحمن الرّحیم ؛ سلام ، همـکاران محترم ! دانش آموزان عزیز!هدف از راه اندازی ایـن وبسایت ارائــه مطالب علمـی، اخـلاقـی، ادبی ،سیاسی و گـزارش ها و مراسم مربوط به آموزش وپرورش، بسیج دانش آموزی...... می باشد. امیدواریم بتــوانیم بــا ارائـه مطالب مفید و سودمند اوقـات پـرباری را بــــرای شما عزیزان فراهم آوریم.
درضمن منتظردریافت مطالب علمی ، اخلاقی و نظـــرات و پیشنهادهای سازنده شما نیــــز می باشیم. باتشکر بسیج دانش آموزی شال


۳۲ مطلب در مرداد ۱۳۹۷ ثبت شده است

اردوی جهادی یک روزه بسیج فرهنگیان در روستای سخص آباد


اردوی جهادی یک روزه بسیج فرهنگیان منطقه شال در روستای سخص آباد
ایستگاه سلامت ؛تست قند خون .فشار خون.ونمونه گیری جهت تست چربی خون.
مشاوره روانشناسی خانواده و اختلالات یادگیری کودکان
آسیبهای اجتماعی و خطرات فضای مجازی برای خانواده ها
مشاوره حقوقی








  • بسیج دانش آموزی شال

زندگی گاهی اوقات بیش از حد خسته کننده می‌شود. زمانی که سعی می‌کنیم برای تمام اطرافیان خوب و دلسوز باشیم و نیازهای‌شان را برآورده کنیم اغلب خودمان را فراموش می‌کنیم. مشغله زیاد در محل کار، انجام وظایف مادرانه، پدرانه و همسرانه معمولا سبب می‌شود خودمان را فراموش کنیم. اما ما به شما می‌گوییم علیرغم مشغله‌های روحی و جسمی و کاری فراوان چگونه با این ۴۰ ایده خود‌مراقبتی ذهن و بدنی سالم داشته باشید تا با قدرت هر چه تمام‌تر از زندگی لذت ببرید.


خود‌مراقبتی یعنی چه؟
در سال‌های اخیر واژه «خود‌مراقبتی» در زمینه حفظ سلامت جسمی و روانی بسیار شنیده می‌شود. در حقیقت «خود‌مراقبتی» به مجموعه اعمال و رفتاری گفته می‌شود که هر فردی برای پیشگیری از ابتلا به بیماری‌های روانی و جسمی و درمان مناسب در صورت ابتلا به آن‌ها انجام می‌دهد. آگاهی از این این اعمال و رفتار برای افرادی که شغل‌های مهم و استرس‌زا دارند، دانش‌آموزان و دانشجویان و افرادی که از سالمندان و بیماران مراقبت می‌کنند اهمیت فراوانی دارد.
توجه به خود یا «خود‌مراقبتی» به معنای داشتن یک رابطه سالم با خود یا به عبارتی دوست داشتن خود است. گاهی اوقات ما به کوچک‌ترین خواسته اطرافیان توجه می‌کنیم اما خودمان را فراموش می‌کنیم. اما نکته اینجاست که شما باید در درجه اول به خودتان توجه کنید، خوب غذا بخورید، به طور منظم ورزش کنید، مدیتیشن را فراموش نکنید، مطالعه کنید و در یک کلام مراقب خودتان باشید. تنها به این وسیله است که شما می‌توانید کیفیت زندگی روحی و جسمی خودتان را بالا ببرید و از پس کارها و وظایفی که به عهده‌تان گذاشته شده است به خوبی بربیایید و به این ترتیب هم به خودتان و هم به دیگران کمک کنید.

۱۰ ایده خود‌مراقبتی برای سلامت بدن
۱-نفس عمیق بکشید.هوا را به داخل شکم بفرستید و نفس‌تان را از قفسه سینه و معده بیرون بدهید.
۲-زیر نور خورشید کمی پیاده‌روی کنید. البته این کار را در روزهای سرد سال انجام دهید. نور گرم خورشید در روزهای سرد سبب می‌شود که احساس بهتری داشته باشید.
۳-چند دقیقه بدوید. اجازه بدهید کمی عرق کنید. بهترین ورزش برای کسانی که مشغله زیادی دارند دویدن است.
۴-یک چرت کوتاه بزنید. یک چرت کوتاه روزانه بین ۱۰ تا بیست دقیقه حال‌تان را بهتر می‌کند.
۵-بخندید. یک فیلم طنز ببینید یا با نزدیکان‌تان جک تعریف کنید.
۶-به رنگ‌های سبز و آبی نگاه کنید. نگاه کردن به طبیعت سبز و آبی دریا هم برای تقویت چشمان‌تان خوب است و هم بدن‌تان را آرام و ریلکس می‌کند.
۷-ساعت ۶ صبح از خواب بیدار شوید. طلوع آفتاب را ببینید و کمی آهسته قدم بزنید.
۸-رژیم غذایی‌تان را کمی اصلاح کنید. آب زیاد بخورید. دتوکس (مخلوط آب و برش‌های مختلف میوه) بنوشید و بیشتر غذاهای گیاهی بخورید.
۹-ماساژ بگیرید. انتخاب روغن‌های صحیح برای ماساژ هم بدن‌تان را آرام می‌کند و هم سبب می‌شود پوست بدن‌تان بهتر نفس بکشد.
۱۰-چند دقیقه آرام بنشینید. اجازه دهید بدن‌تان استراحت کند. یک جا بنشینید، آرام نفس بکشید و آرام حرکت کنید.

۱۰ خود‌مراقبتی برای سلامت ذهن
۱-روش کار کردن‌تان را عوض کنید. تغییرات کوچک در نحوه کار کردن و انجام وظیفه روزتان را منحصر‌به‌فرد می‌کند.
۲-کمی در شهر گردش کنید. گوشه و کنار شهری را که در آن زندگی می‌کنید کشف کنید. دنبال زیبایی‌هایی که هیچوقت به آن‌ها توجه نکرده‌اید بگردید.
۳-برای یک‌ ساعت از تکنولرژی فاصله بگیرید. موبایل‌تان در حالت پرواز بگذارید و لپ‌تاپ، تبلت و کامپیوتر را خاموش کنید.
۴-از منطقه امن‌تان بیرون بیایید. کاری را انجام بدهید که تا به حال انجام نداده‌اید ،مثلا با یک غریبه صحبت کنید.
۵-یک دفتر وقایع روزانه داشته باشید. اتفاقات جذابی را که در طول روز رخ می‌دهد را ثبت کنید.
۶-زمانی را به خودتان اختصاص دهید. زمانی را به انجام کاری اختصاص دهید که واقعا به آن علاقه دارید. فیلم ببینید، به موزه بروید یا زمانی را در طبیعت سپری کنید.
۷-به تنهایی شام بخورید. گاهی لازم است به تنهایی در رستوران شام بخورید و هر چه که میل‌تان می‌کشد سفارش بدهید. چند لحظه کالری و رژیم را فراموش کنید و از محیط اطراف‌تان لذت ببرید.
۸-یک وسیله تازه برای منزل بخرید. فضای خانه را تازه کنید. می‌توانید یک وسیله دکوری بخرید و اتمسفر خانه را تازه کنید.
۹-به آسمان نگاه کنید. ریلکس کنید و آسمان را تماشا کنید. اگر همزمان یک لیوان آب میوه تازه بنوشید هم که نور علی نور است.
۱۰-وسایل اضافی را دور بریزید. منزل‌تان را کمی خلوت کنید و وسایلی را که از آن‌ها استفاده نمی‌کنید به انباری ببرید یا بفروشید.

۱۰ ایده خود‌مراقبتی برای ایجاد توازن در زندگی کاری
۱-حتما یک روز تعطیل داشته باشید. منظور از روز تعطیل یک روز آرام بدون هیچ برنامه‌ریزی یا مشغله کاری و صرفا برای استراحت است.
۲-برای آخر هفته برنامه‌ریزی داشته باشید. کمی به زندگی تنوع بدهید و سعی کنید در صورت امکان یک مسافرت کوتاه یا پیک‌نیک و دورهمی در آخر هفته داشته باشید.
۳-در محل کارتان به موقع حاضر شوید. وقت‌کشی نکنید و طوری برنامه‌ریزی کنید که به موقع و بدون استرس و عجله در محل کارتان حاضر شوید. به این ترتیب مجبور نیستید برای انجام کارها تا دیروقت در محل کارتان بمانید و به موقع به منزل می‌رسید.
۴-به موقع از شرکت خارج شوید. به این ترتیب هنوز هوا روشن است و می‌توانید از ادامه روز لذت ببرید.
۵-اگر ممکن است خارج از شرکت ناهار بخورید. کمی به خودتان استراحت بدهید و هوای تازه تنفس کنید.
۶-کمی با همکاران‌تان صحبت متفرقه بکنید. به این ترتیب کمتر احساس خستگی می‌کنید.
۷-برای یک ساعت ایمیل‌های کاری را نادیده بگیرید و آلارم‌شان را روی حالت سکوت بگذارید.
۸- با لباس مرتب و تمیز در محل کارتان حاضر شوید. کمی تغییر در ظاهر و تمیز بودن سرحال‌تان می‌کند.
۹-برای میان وعده اسنک‌های سالم بخورید. برای این‌که انرژی لازم را برای انجام وظایف‌تان داشته باشید همیشه در کشوی کارتان خوراکی‌های سالم مثل آجیل و میوه و اسنک‌های کم چرب و بدون نمک داشته باشید.
۱۰-اگر برای انجام کارتان نیاز به تمرکز دارید با هندزفری یک موسیقی ملایم گوش کنید. به این ترتیب استرس‌تان هم کمتر می‌شود.

۱۰ ایده خود‌مراقبتی برای داشتن روابط سالم
۱-در مورد افکارتان صحبت کنید. اصلا از این‌که افکار و نظرتان را به زبان بیاورید واهمه نداشته باشید. تا زمانی که صحبت نکنید کسی نمی‌تواند شما را درک کند و بشناسد و این مسئله برای خود‌مراقبتی در روابط سالم بسیار حیاتی است.
۲-انتظارات‌تان را به دیگران بگویید. اطرافیان ممکن است با شما موافق نباشند اما حسن این مسئله در این است که می‌توانید با هم هماهنگ شوید و کمتر دلخوری پیش می‌آید.
۳-گاهی اوقات «نه» بگویید. همیشه پاسخ مثبت دادن به انتظارات اطرافیان سبب می‌شود احساس بدی نسبت به خودتان پیدا کنید.
۴-به احساسات‌تان احترام بگذارید. هیچ‌گاه سعی نکنید احساسات‌تان را مخفی کنید، آن‌ها یک نعمت برای شما هستند.
۵-همیشه قرار نیست اطرافیان‌تان را از خودتان راضی و خشنود نگه دارید. فارغ از این‌که چه کاری می‌خواهید انجام دهید، شما همیشه مسئول راضی و خشنود نگه داشتن اطرافیان‌تان نیستید. کمی توقع آن‌ها را از خودتان پایین بیاورید.
۶-اجازه ندهید دیگران شما را کنترل و محدود کنند. شما خودتان مسئول ذهن و بدن‌تان هستید، اجازه ندهید کسی به شما امر و نهی کند و کنترل شما را در دست بگیرد.
۷-از تغییر نترسید. از این نترسید که تغییر و اصلاح ممکن است شخصیت دیگری از شما بسازد. شاید تغییرات شخصیت بهتری از شما بسازند.
۸-از گذشته فرار نکنید. مهم نیست که گذشته درخشان یا نا‌امید کننده‌ای داشته‌اید، درس گرفتن از گذشته سبب شده که انسان امروز باشید.
۹-صبور باشید. در برابر خودتان و دیگران صبور باشید. هر کاری و تغییری زمان‌بر است. برای ترک یک عادت غلط یا تغییر شرایط زمان لازم است. عجله نکنید و صبور باشید.
۱۰-گاهی برای خودتان باشید. فرقی نمی‌کند که در چه رابطه‌ای هستید، مجرد هستید یا ازدواج کرده‌اید، فرزند دارید یا فرزندی ندارید، تنها زندگی می‌کنید یا با همسر یا پدر و مادرتان؛ لازم است که حتما زمانی برای خودتان باشید، فراموش نکنید که این قضیه در بهبود شخصیت و رابط شما بسیار تاثیرگذار است.

  • بسیج دانش آموزی شال

امام سجاد علیه السلام در فرازی از دعای بیست و دوم صحیفه سجادیه: خدایا! به فضل خود بی ‏نیازم کن و بدست عظمتت زیر بازویم را بگیر و به توانگری خود دستم را گشاده ساز و به رحمتت بی‏ نیازم کن.


حضرت زین العابدین امام سجاد علیه السلام: خدایا مرا بر مشقت طاقت، و بر بلا صبر و بر فقر قدرت نیست، پس روزیم را باز مدار، و مرا به خلق خود وا مگذار. بلکه تو خود به تنهائی حاجتم را بر آور.

و کار مرا بعهده گیر، و مرا منظور نظر خود ساز، و در همه کارهایم با چشم لطف بنگر. زیرا اگر مرا به نفس خود وا گذاری از اداره آن فرو مانم و آنچه را که صلاح نفس من در آن است بر پا ندارم، و اگر مرا به خلق خود وا گذاری روی بر من ترش کنند و اگر بر عهده خویشانم موکول کنی محرومم سازند. و اگر عطا کنند عطائی کم و بی‏ برکت دهنده و منتی فراوان نهند. و نکوهشی بسیار کنند.

خدایا پس به فضل خود بی ‏نیازم کن، و بدست عظمتت زیر بازویم را بگیر، و بر پایم‏دار و به توانگری خود دستم را گشاده ساز. و به رحمتت بی‏ نیازم کن.

خدایا بر محمد و آلش رحمت فرست و مرا از حسد برهان و از گناهان بازدار، و از کارهای حرام توفیق پرهیز بخش و بر ارتکاب معاصی دلیرم مکن و مرغ دلم را در شاخسار لطف و رحمت خود به پرواز دار و به هر شهد و شرنگ که از جام تقدیر تو به کامم در آید شادم ساز.



متن دعا:

اللّهُمّ لَا طَاقَةَ لِی بِالْجَهْدِ، وَ لَا صَبْرَ لِی عَلَی الْبَلَاءِ، وَ لَا قُوّةَ لِی عَلَی الْفَقْرِ، فَلَا تَحْظُرْ عَلَیّ رِزْقِی، وَ لَا تَکِلْنِی إِلَی خَلْقِکَ، بَلْ تَفَرّدْ بِحَاجَتِی، وَ تَوَلّ کِفَایَتِی.

وَ انْظُرْ إِلَیّ وَ انْظُرْ لِی فِی جَمِیعِ أُمُورِی، فَإِنّکَ إِنْ وَکَلْتَنِی إِلَی نَفْسِی عَجَزْتُ عَنْهَا وَ لَمْ أُقِمْ مَإ؛پ‏پّ‏ّ فِیهِ مَصْلَحَتُهَا، وَ إِنْ وَکَلْتَنِی إِلَی خَلْقِکَ تَجَهّمُونِی، وَ إِنْ أَلْجَأْتَنِی إِلَی قَرَابَتِی حَرَمُونِی، وَ إِنْ أَعْطَوْا أَعْطَوْا قَلِیلًا نَکِداً، وَ مَنّوا عَلَیّ طَوِیلًا، وَ ذَمّوا کَثِیراً.

فَبِفَضْلِکَ، اللّهُمّ، فَأَغْنِنِی، وَ بِعَظَمَتِکَ فَانْعَشْنِی، وَ بِسَعَتِکَ، فَابْسُطْ یَدِی، وَ بِمَا عِنْدَکَ فَاکْفِنِی.
اللّهُمّ صَلّ عَلَی مُحَمّدٍ وَ آلِهِ، وَ خَلّصْنِی مِنَ الْحَسَدِ، وَ احْصُرْنِی عَنِ الذّنُوبِ، وَ وَرّعْنِی عَنِ الْمَحَارِمِ، وَ لَا تُجَرّئْنِی عَلَی الْمَعَاصِی، وَ اجْعَلْ هَوَایَ عِنْدَکَ، وَ رِضَایَ فِیمَا یَرِدُ عَلَیّ مِنْکَ، وَ بَارِکْ لِی فِیمَا رَزَقْتَنِی وَ فِیمَا خَوّلْتَنِی وَ فِیمَا أَنْعَمْتَ بِهِ عَلَیّ، وَ اجْعَلْنِی فِی کُلّ حَالَاتِی مَحْفُوظاً مَکْلُوءاً مَسْتُوراً مَمْنُوعاً مُعَاذاً مُجَاراً.

  • بسیج دانش آموزی شال

شهید تورج قیداری در وصیت‌نامه خود نوشت: «من آنقدر خواهم کوشید که لایق این رهبر و این لباس مقدس باشم وقتی امام می‌فرماید‌ای کاش من هم یک پاسدار بودم، از خجالت رویم سرخ می‌شود.»



تورج قیداری در مردادماه سال ۱۳۴۱ چشم به جهان گشود. بیش از ۲ سال نداشت که در اثر ابتلا به یک بیماری، یکی از پاهایش فلج شد. وی پس از اخذ دیپلم، به عضویت سپاه پاسداران درآمد.


وی با وجود تحمل مشقات ناشی از معلولیت جسمی در اکثر عملیات‌ها مصرانه و پرتلاش شرکت کرد و چندین مرتبه مجروح شد. قیداری سرانجام در هشتم مرداد ماه ۶۶ ندای حق را لبیک گفت و به فیض شهادت که آرزوی دیرینه­‌اش بود، نائل آمد.

در فرازی از وصیت‌نامه شهید تورج قیداری آمده است: «برادران و خواهران، اینک اسلام به یاری شما نیازمند است. امید است امام امت را تنها نگذارید و در تمامی لحظات در صحنه با امام باشید. بر تمامی جوانان است که تا حد توانایی اسلام و امام امت و امت حزب الله را یاری دهند.

امام پلی است برای گذشتن از زشتی­‌ها و رسیدن به تمام خوبی‌­ها، ایثار مقاومت، گذشت و خلاصه پلی است برای رساندن امت حزب الله به معبودشان ایزد متعال. با امام باشید تا دنیا و آخرت خود را بیمه کنید.

در این جبهه‌­ها وقتی خلوص یک برادر بسیجی را می‌­بینم، وقتی وقار برادر پاسداری را در مقابل کفر می­‌بینم، وقتی ایثار پیرمردان جوانمرد را می­‌بینم آن موقع است که حس می­‌کنم این «لباس» به تن من برازنده نیست، ولی امام می­‌گوید باید به این لباس افتخار کنید و من آنقدر خواهم کوشید که لایق این رهبر و این لباس مقدس باشم. وقتی امام می‌­فرماید‌ای کاش من هم یک پاسدار بودم، از خجالت رویم سرخ می­‌شود و می­‌کوشم در مقابل این سخن همچون دیگر یاران امام باشم.»




  • بسیج دانش آموزی شال

* اقتصاد مقاومتی
اقتصاد مقاومتی معنایش این است که ما یک اقتصادی داشته باشیم که هم روند رو به رشد اقتصادی در کشور محفوظ بماند؛ هم آسیب‌‌پذیری‌اش کاهش پیدا کند؛ یعنی وضع اقتصادی کشور و نظام اقتصادی جوری باشد که در مقابل ترفندهای دشمنان که همیشگی و به شکلهای مختلف خواهد بود، کمتر آسیب ببیند و اختلال پیدا کند. ۱۳۹۱/۰۶/۰۲

* سند چشم‌انداز
چشم‌انداز بیست ساله‌ی ابلاغ شده به مسؤولان سیاستگذاری و برنامه‌ریزی، یک امر عملی و منطقی و قابل تحقق است. نباید تصور شود کلماتی که در چشم‌انداز بیست‌ساله پشت سر هم نوشته می‌شود، صرفا یک آرزوست و بدون محاسبه‌ی عملی است. به فضل پروردگار، ملت ایران و کشور عزیز ما می‌تواند در طول بیست سال به این آینده برسد. این یک آینده‌ی مطلوب و یک گام بلند در راه رسیدن به آرمانهای والای اسلامی است که در آن، پیشرفت مادی، پیشرفت اقتصادی، پیشرفت فرهنگی، تعالی معنوی و اخلاقی و هویت اسلامی وجود دارد. امروز نظام جمهوری اسلامی در سایه‌ی کار و تلاشی که در سالهای گذشته شده است، به عنوان یک چشم‌انداز روشن برای آینده، می‌تواند این را مشخص و ترسیم کند. خود این یک پیشرفت است که جمهوری اسلامی بتواند با توجه به واقعیات کشور و واقعیات جهانی، آینده‌ی بیست ساله را به شکل منطقی و محاسبه شده ترسیم کند. به فضل پروردگار این آینده محقق خواهد شد. تصمیم داریم با همکاری مسؤولان دلسوز، این آینده تحقق پیدا کند و ان‌شاءالله تحقق پیدا خواهد کرد. ۱۳۸۲/۰۸/۲۳

* حماسه اقتصادی
ما عرض کردیم «حماسه‌ی سیاسی» و «حماسه‌ی اقتصادی». حماسه‌ی اقتصادی فقط دست دولت نیست؛ البته برنامه‌ریزی‌های دولت مؤثر است. حماسه یعنی واقعه‌ی جهادگونه و پرشور؛ این را باید ملت ایران و مسئولان کشور مورد نظر قرار دهند؛ ضعفها را، خلأها را پُر کنند؛ اول بشناسند. در همه‌ی برنامه‌ریزی‌ها باید زندگی و معیشت طبقات ضعیف مورد توجه قرار گیرد؛ بعد برای آنها برنامه‌ریزی کنند. این میشود حماسه. آحاد مردم، چه در مصرفشان، چه در تولیدشان؛ بخشهای مولّد یک جور، بخشهای مصرف‌کننده یک جور، بخشهای خدمات یک جور؛ بدانند که برای پیشرفت کشور حرکتِ جهش‌گونه لازم است، خلق حماسه لازم است؛ آن وقت کشور پیش خواهد رفت، استقرار پیدا خواهد شد. حماسه‌ی سیاسی و حماسه‌ی اقتصادی، دو توأمانند؛ هر کدامی دیگری را تقویت میکند و حفظ میکند و نگه میدارد. ۱۳۹۲/۰۲/۰۷
البتّه حماسه‌ی اقتصادی کارِ شش ماه و یک سال و دو سال نیست؛ حرکت بلندمدّت لازم است. از دولت کنونی هم نه مردم، نه ما و نه هر انسان منصفی انتظار ندارد که حالا در کوتاه‌مدّت همه‌ی این مشکلات را حل کند؛ نه، انتظار دارند که حرکت به سوی حل آغاز بشود و این را احساس کنند که یک حرکتی به سمت حلّ مشکلات هست و نگاه حکیمانه‌ای و مدبّرانه‌ای پشت سر قضایا هست. ۱۳۹۲/۰۶/۰۶

* الگوی اقتصاد بومی
ما باید بتوانیم قدرت نظام اسلامی را در زمینه‌ی حل مشکلات اقتصادی به همه‌ی دنیا نشان دهیم؛ الگو را بر سر دست بگیریم تا ملتها بتوانند ببینند که یک ملت در سایه‌ی اسلام و با تعالیم اسلام چگونه میتواند پیشرفت کند. ۱۳۹۰/۰۱/۰۱

* اقتصاد پیشرو
ملت ایران این استعداد را دارد که آنقدر پیشرفت کند که بتواند در جهات گوناگون به عنوان یک الگوئی در دنیا خودش را نشان دهد. چرا ما به خودمان بدبین باشیم؟ چرا با نظر تحقیر به خودمان و ملت خودمان و آینده‌ی خودمان نگاه کنیم؟ دشمن میخواهد این را به ملت ما تلقین کند و در طول سالهای متمادی تلقین کرده است. اینجور باوراندند که حتماً عنصر غربی پیشرو است و باید دنبال او حرکت کرد؛ نه، یک روزی تاریخ ما به ما نشان میدهد که قضیه بعکس بوده است. ما در دنیا پیشرو بودیم؛ پیشرو در علم بودیم، پیشرو در صنعت بودیم، پیشرو در تمدن‌سازی بودیم، پیشرو در فرهنگ بودیم؛ دیگران از ما یاد میگرفتند، می‌آموختند؛ چرا امروز همان طور نشود؟ همت جوانان ما و نگاه آنها به مقوله‌ی پیشرفت باید آنجور باشد که ما آن آینده را در نظر بگیریم. ۱۳۹۱/۰۷/۲۲

* اقتصاد مولد و درونزا
ما گفته‌ایم «ساخت درونی نظام» باید استحکام پیدا کند؛ ما گفته‌ایم «علم» بایستی رشد پیدا کند؛ ما گفته‌ایم «تولید داخلی» بایستی اساس کار باشد؛ ما گفته‌ایم «نگاه خوشبینانه به استعداد بومی کشور» بایستی جدّی باشد، استعدادها پرورش پیدا کند؛ اینها پایه‌های اصلی کار است. وقتی کشوری با تکیه‌ی به استعدادهای درونی، با تکیه‌ی به ابتکار نیروی انسانی خود، با تکیه‌ی به علم و دانش خود، با تکیه‌ی به ایمان خود و با اتّحاد حرکت میکند، قطعاً به نتایج مطلوب خواهد رسید. ۱۳۹۲/۰۶/۲۶
بعضی از کشورها ممکن است تولیدات زیرزمینیِ خودشان را، نفت خودشان را، بشکه‌های نفت را، منتقل کنند به صاحبان ثروت و علم در دنیا، محصولات آنها را بخرند، یک ظاهرِ پیشرفتی هم ممکن است به‌وجود بیاید امّا این پیشرفت نیست؛ پیشرفت آن‌وقتی است که "درون‌زا" باشد، آن‌وقتی است که متّکی به استعداد درونی یک ملّت باشد. وزن و اعتبار کشورها و دولتها و ملّتها هم وابسته‌ی به همین درون‌زایی است. اگر چنانچه از درون، یک حرکتی، جهشی، رشدی به‌وجود آمد، به یک کشور، به یک ملّت، وزن میدهد، اعتبار میدهد، ارزش میدهد، ابّهت میدهد. ۱۳۹۲/۰۷/۱۷
بعضی میخواهند مشکلات را با کمک دیگران، با تکیه‌ی به دیگران، با رشوه دادن به دیگران، با تذلّل در مقابل دیگران حل کنند؛ بعضی‌ها هم نه، میخواهند مشکلات را با نیروی خودشان، با توان داخلی خودشان حل کنند - اعتقادمان این است که باید به تقویت ساخت درونی نظام اهمّیّت بدهیم؛ این اساس کار است. از درون، خودمان را باید تقویت کنیم. تقویت درونی با اندیشه‌ی کامل، با نگاه عاقلانه و خردمندانه چیزی است ممکن؛ چه به‌وسیله‌ی پیشرفت علمی، چه به‌وسیله‌ی ساخت و مدیریّت درست اقتصادی؛ اینها کارهایی است که به نظر ما ممکن است. ۱۳۹۲/۰۶/۱۴

* اقتصاد عدالت‌بنیان
اگر کشوری در علم و فناوری و جلوه‌های گوناگون تمدن مادی پیشرفت کند، اما عدالت اجتماعی در آن نباشد، این به نظر ما و با منطق اسلام پیشرفت نیست. امروز در بسیاری از کشورها علم پیشرفت کرده است، صنعت پیشرفت کرده است، شیوه‌های گوناگون زندگی پیشرفت کرده است، اما فاصله‌ی طبقاتی عمیق‌تر و شکاف طبقاتی بیشتر شده است؛ این پیشرفت نیست؛ این پیشرفتِ سطحی و ظاهری و بادکنکی است. وقتی که در یک کشوری، جمعیت معدودی بیشترین بهره‌ی مادی را از آن کشور میبرند و در همان کشور، در خیابانها مردم از سرما و گرما میمیرند، عدالت اینقدر نامفهوم و غیر عملی در آن کشور است.۱۳۹۱/۰۷/۲۲
تنظیم همه فعالیت‌های مربوط به رشد و توسعه اقتصادی بر پایه عدالت اجتماعی و کاهش فاصله میان درآمدهای طبقات و رفع محرومیت از قشرهای کم درآمد با تأکید بر موارد زیر: جبران نابرابری‌های غیرموجه درآمدی از طریق سیاستهای مالیاتی، اعطای یارانه‌های هدفمند و ساز و کارهای بیمه‌ای. تکمیل بانک اطلاعات مربوط به اقشار دو دهک پایین درآمدی و به هنگام کردن مداوم آن.هدفمند کردن یارانه‌های آشکار و اجرای تدریجی هدفمند کردن یارانه‌های غیرآشکار. تأمین برخورداری آحاد جامعه از اطلاعات اقتصادی. ۱۳۸۷/۱۰/۲۱

* اقتصاد دانش­‌بنیان
اگر ما ان‌‌‌شاءالله بتوانیم بنیانگذاری کارهای اقتصادی بر پایه‌‌‌ی دانش را پیش ببریم و به وجه غالب اقتصاد کشور تبدیل کنیم، این نه تنها به کشور قدرت اقتصادی خواهد داد، بلکه قدرت سیاسی هم خواهد داد، قدرت فرهنگی هم خواهد داد. وقتی یک کشوری احساس کرد که با علم خود، با دانش خود میتواند زندگی خود را و ملت خود را اداره کند و به دیگر ملتها خدمت برساند، احساس هویت میکند، احساس شخصیت میکند؛ این درست همان چیزی است که ملتهای مسلمان امروز به آن احتیاج دارند. ۱۳۹۱/۰۵/۰۸

* اقتصاد بدون نفت
امروز شما ملاحظه کنید، وقتی روی نفتِ ما فشار می‌آورند، ما دچار مشکل میشویم، این ناشی از چیست؟ ناشی از این است که ما تکیه‌مان را به نفت از بعد از دوره‌ی جنگ و پایان جنگ تا امروز، نتوانستیم کم کنیم، اگر ما تکیه‌مان را به نفت کم میکردیم، فشار بر روی نفت این‌قدر برای ما سخت تمام نمیشد. ۱۳۹۲/۰۶/۱۴
اقتصاد ما دچار این اشکال است که وابسته‌ی به نفت است. ما باید اقتصاد خودمان را از نفت جدا کنیم؛ دولتهای ما در برنامه‌های اساسیِ خودشان این را بگنجانند. من هفده هجده سال قبل به دولتی که در آن زمان سر کار بود و به مسئولان گفتم کاری کنید که ما هر وقت اراده کردیم، بتوانیم درِ چاههای نفت را ببندیم. آقایانِ به قول خودشان "تکنوکرات" لبخند انکار زدند که مگر میشود؟! بله، میشود؛ باید دنبال کرد، باید اقدام کرد، باید برنامه‌ریزی کرد. وقتی برنامه‌ی اقتصادی یک کشور به یک نقطه‌ی خاص متصل و وابسته باشد، دشمنان روی آن نقطه‌ی خاص تمرکز پیدا میکنند. ۱۳۹۲/۰۱/۰۱
قطع وابستگی هزینه‌های جاری دولت به درآمدهای نفت و گاز تا پایان برنامه. ۱۳۸۷/۱۰/۲۱

* سیاست‌های کلی اصل ۴۴ قانون اساسی
روح اصل ۴۴ این بود که ما بتوانیم اولاً سرمایه‌های مردم و بعد مدیریت مردم را وارد عرصه‌ی اقتصاد کنیم. باید سرمایه‌های مردم و مدیریت مردم - بخش خصوصی - وارد عرصه‌ی اقتصاد بشود؛ والّا اگر مدیریتها دولتی باقی ماند، آن مقصود حاصل نخواهد شد.
یک خط متعادلی وجود دارد. خط متعادل همین است: سرمایه‌ی مردم و مدیریت مردم اقتصاد را بر دوش بگیرد و کنترل و هدایت به عهده‌ی دولت باشد. اگر چنانچه ان‌شاءاللَّه این کار بخوبی انجام بگیرد - که البته در کوتاه‌مدت هم انجام نمیگیرد؛ این جزو کارهای میان‌مدت و بلندمدت است و زحمت هم دارد - واقعاً یک فرجی برای اقتصاد کشور خواهد شد. ۱۳۸۹/۰۶/۰۸
ما در نگرشهایمان در مسئله‌ی اقتصاد کشور، در رفتارهامان و در ساختارهای تشکیلاتی و اداریمان، قوانینمان و قواعد موضوعه‌مان، نقشها و سهمهایی که هر کدام از دستگاهها دارند، باید تغییراتی بدهیم و بر اساس این سیاستگذاری و این سیاستها، آینده‌ی خودمان را شکل بدهیم. این جزو وظایف حتمیِ همه‌ی دستگاههای کشور است. بودجه بر اساس این سیاستها بایستی تنظیم و تصویب بشود؛ باید فعالیتهای اقتصادیِ بیرون از بودجه، بر اساس این سیاستها تنظیم بشود. در این زمینه هم مجلس، هم دولت، هم قوه‌ی قضائیه وظائف بسیار مهمی دارند، که باید انجام بدهند. ۱۳۸۵/۱۱/۳۰

* توانمندسازی بخش خصوصی
بخش خصوصی را باید توانمند کرد؛ هم به فعالیت اقتصادی تشویق بشوند، هم سیستم بانکی کشور، دستگاه‌های دولتی کشور و دستگاه‌هائی که میتوانند کمک کنند - مثل قوه‌ی مقننه و قوه‌ی قضائیه - کمک کنند که مردم وارد میدان اقتصاد شوند. ۱۳۹۱/۰۵/۰۳
مسئله فقط این نیست که ما بنگاه‌های اقتصادی را واگذار کنیم و بگوئیم واگذار شد، خودمان را خلاص کردیم؛ در کنار این واگذاری، کارهای دیگری لازم است: بایستی بخش خصوصی توانمند بشود، باید امکان مدیریتِ خوب پیدا کند. ۱۳۹۰/۰۵/۲۶
تقویت و حمایت از توسعه سرمایه‌گذاری بخش خصوصی و تعاونی در فعالیت‌های اقتصادی کشور برابر با سیاست‌های ابلاغی اصل ۴۴ قانون اساسی. ۱۳۸۹/۱۱/۲۹
توانمند سازی بخشهای خصوصی و تعاونی در اقتصاد و حمایت از آن جهت رقابت کالاها در بازارهای بین المللی. ۱۳۸۵/۰۴/۱۱

* مصرف تولیدات داخلی
ما باید عادت کنیم، برای خودمان فرهنگ کنیم، برای خودمان یک فریضه بدانیم که هر کالائی که مشابه داخلی آن وجود دارد و تولید داخلی متوجه به آن است، آن کالا را از تولید داخلی مصرف کنیم و از مصرف تولیدات خارجی بجد پرهیز کنیم؛ در همه‌ی زمینه‌ها: زمینه‌های مصارف روزمرّه و زمینه‌های عمده‌تر و مهمتر. ۱۳۹۱/۰۱/۰۱
به نظر من یکی از قلمهای مجاهدت اقتصادی مردم این است که بروند سراغ کالای ساخت داخل؛ آن را بخواهند. البته این طرف قضیه هم این است که کالای ساخت داخل بایستی قانع‌کننده باشد؛ بایستی دوامش، استحکامش، مرغوبیتش جوری باشد که مشتری را قانع کند؛ این هر دو در کنار هم، یک کار لازم و واجبی است. ۱۳۹۰/۰۲/۰۷

* اهداف تحریم اقتصادی
هدف آنها از این تحریمها این بود که ملت را در راه خودشان مردد کنند؛ بین ملت ایران و نظام اسلامی جدائی بیندازند؛ مردم را دلسرد کنند، ناامید کنند. ۱۳۹۲/۰۱/۰۱
دشمن با تحریم و با فشار اقتصادیِ گوناگون سعی کرد مردم را از میدان خارج کند. میگویند که ما با مردم دشمن نیستیم. دروغ میگویند؛ راحت، با وقاحت! بیشترین فشار برای این است که مردم ناراحت شوند، مردم در تنگنا قرار بگیرند، مردم زیر فشار قرار بگیرند، شاید بتوانند به این وسیله بین مردم و نظام اسلامی فاصله ایجاد کنند. هدف، فشار بر مردم است. ۱۳۹۲/۰۲/۰۷
آنچه که دشمنان ما هدف گرفته بودند، صحنه‌ها و عرصه‌های مختلف بود؛ عمدتاً عرصه‌ی اقتصاد و عرصه‌ی سیاست بود. در عرصه‌ی اقتصاد، گفتند و تصریح کردند که میخواهند ملت ایران را به‌وسیله‌ی تحریم فلج کنند؛ اما نتوانستند ملت ایران را فلج کنند و ما در میدانهای مختلف، به توفیق الهی و به فضل پروردگار، به پیشرفتهای زیادی دست پیدا کردیم. ۱۳۹۱/۱۲/۳۰

* جهاد اقتصادی
به نظر صاحبنظران، امروز در این برهه‌ی از زمان، مسئله‌ی اقتصادی از همه‌ی مسائل کشور فوریت و اولویت بیشتری دارد. اگر کشور عزیز ما بتواند در زمینه‌ی مسائل اقتصادی، یک حرکت جهادگونه‌ای انجام بدهد، این گام بلندی را که برداشته است، با گامهای بلند بعدی همراه کند، بلاشک برای کشور و پیشرفت کشور و عزت ملت ایران تأثیرات بسیار زیادی خواهد داشت. ما باید بتوانیم قدرت نظام اسلامی را در زمینه‌ی حل مشکلات اقتصادی به همه‌ی دنیا نشان دهیم؛ الگو را بر سر دست بگیریم تا ملتها بتوانند ببینند که یک ملت در سایه‌ی اسلام و با تعالیم اسلام چگونه میتواند پیشرفت کند. ۱۳۹۰/۰۱/۰۱
آنچه که در عرصه‌ی مجموعه‌ی مسائل کشور انسان مشاهده میکند، که در سال ۹۰ باید ما آن را وجهه‌ی همت خودمان قرار بدهیم، این است که از جمله‌ی اساسی‌ترین کارهای دشمنان ملت ما و کشور ما در مقابله‌ی با کشور ما، مسائل اقتصادی است. البته در عرصه‌ی فرهنگی هم فعالند، در عرصه‌ی سیاسی هم فعالند، در عرصه‌ی انحصارات علمی هم فعالند، اما در عرصه‌ی اقتصادی فعالیت بسیار زیادی دارند. همین تحریمهائی که دشمنان ملت ایران زمینه‌سازی کردند یا آن را بر علیه ملت ایران اعمال کردند، به قصد این بود که یک ضربه‌ای بر پیشرفت کشور ما وارد کنند و آن را از این حرکت شتابنده باز بدارند. البته خواسته‌ی آنها برآورده نشد و نتوانستند از تحریمها آن نتیجه‌ای را که انتظار داشتند، بگیرند و تدابیر مسئولان و همراهی ملت بر ترفند دشمنان فائق آمد؛ اما دنبال میکنند. لذا این سال جاری را که از این لحظه آغاز میشود، ما بایستی متوجه کنیم به اساسی‌ترین مسائل کشور، و محور همه‌ی اینها به نظر من مسائل اقتصادی است. لذا من این سال را «سال جهاد اقتصادی» نامگذاری میکنم و از مسئولان کشور، چه در دولت، چه در مجلس، چه در بخشهای دیگری که مربوط به مسائل اقتصادی میشوند و همچنین از ملت عزیزمان انتظار دارم که در عرصه‌ی اقتصادی با حرکتِ جهادگونه کار کنند، مجاهدت کنند. حرکت طبیعی کافی نیست؛ باید در این میدان، حرکت جهشی و مجاهدانه داشته باشیم. ۱۳۹۰/۰۱/۰۱

* فرهنگ و روحیه جهادی
روحیّه‌ی جهادی لازم است. ملّت ما از اوّل انقلاب تا امروز در هر جایی که با روحیّه‌ی جهادی وارد میدان شده، پیش رفته؛ این را ما در دفاع مقدّس دیدیم، در جهاد سازندگی دیدیم، در حرکت علمی داریم مشاهده میکنیم. اگر ما در بخشهای گوناگون، روحیّه‌ی جهادی داشته باشیم؛ یعنی کار را برای خدا، با جدّیّت و به صورت خستگی‌ناپذیر انجام دهیم - نه فقط به عنوان اسقاط تکلیف - بلاشک این حرکت پیش خواهد رفت. ۱۳۹۰/۰۱/۰۱

* حمایت از تولید ملّی
یک بخش مهم از مسائل اقتصادی برمیگردد به مسئله‌ی تولید داخلی. اگر به توفیق الهی و با اراده و عزم راسخِ ملت و با تلاش مسئولان، ما بتوانیم مسئله‌ی تولید داخلی را، آنچنان که شایسته‌ی آن است، رونق ببخشیم و پیش ببریم، بدون تردید بخش عمده‌ای از تلاشهای دشمن ناکام خواهد ماند. پس بخش مهمی از جهاد اقتصادی، مسئله‌ی تولید ملی است. اگر ملت ایران با همت خود، با عزم خود، با آگاهی و هوشمندی خود، با همراهی و کمک مسئولان، با برنامه‌ریزیِ درست بتواند مشکل تولید داخلی را حل کند و در این میدان پیش برود، بدون تردید بر چالشهائی که دشمن آن را فراهم کرده است، غلبه‌ی کامل و جدی پیدا خواهد کرد. بنابراین مسئله‌ی تولید ملی، مسئله‌ی مهمی است.
اگر ما توانستیم تولید داخلی را رونق ببخشیم، مسئله‌ی تورم حل خواهد شد؛ مسئله‌ی اشتغال حل خواهد شد؛ اقتصاد داخلی به معنای حقیقی کلمه استحکام پیدا خواهد کرد. اینجاست که دشمن با مشاهده‌ی این وضعیت، مأیوس و ناامید خواهد شد. وقتی دشمن مأیوس شد، تلاش دشمن، توطئه‌ی دشمن، کید دشمن هم تمام خواهد شد.
سهم دولت در این کار، پشتیبانی از تولیدات داخلیِ صنعتی و کشاورزی است. سهم سرمایه‌داران و کارگران، تقویت چرخه‌ی تولید و اتقان در کار تولید است. و سهم مردم - که به نظر من از همه‌ی اینها مهمتر است - مصرف تولیدات داخلی است. ۱۳۹۱/۰۱/۰۱

* مدیریت مصرف
مسئله‌ی مدیریت مصرف، یکی از ارکان اقتصاد مقاومتی است؛ یعنی مصرف متعادل و پرهیز از اسراف و تبذیر. هم دستگاه‌های دولتی، هم دستگاه‌های غیر دولتی، هم آحاد مردم و خانواده‌ها باید به این مسئله توجه کنند؛ که این واقعاً جهاد است. ۱۳۹۱/۰۵/۰۳
مصرف هم باید مدیریت شود. این قضیه‌‌ی اسراف و زیاده‌‌روی، قضیه‌‌ی مهمی در کشور است. خب، حالا چگونه باید جلوی اسراف را گرفت؟ فرهنگ‌‌سازی هم لازم است، اقدام عملی هم لازم است. فرهنگ‌‌سازی‌‌اش بیشتر به عهده‌‌ی رسانه‌‌هاست. واقعاً در این زمینه، هم صدا و سیما در درجه‌‌ی اول و بیش از همه مسئولیت دارد، هم دستگاه‌‌های دیگر مسئولیت دارند. باید فرهنگ‌‌سازی کنید. ما یک ملت مسلمانِ علاقه‌‌مند به مفاهیم اسلامی هستیم، اینقدر در اسلام اسراف منع شده، و ما متأسفانه در زندگی‌‌مان اهل اسرافیم! بخش عملیاتی‌‌اش هم به نظر من از خود دولت باید آغاز شود. در گزارشهای شماها من خواندم، حالا هم بعضی از دوستان اظهار کردند که دولت درصدد صرفه‌‌جوئی است و میخواهد صرفه‌‌جوئی کند؛ بسیار خوب، این لازم است؛ این را جدی بگیرید. دولت خودش یک مصرف‌‌کننده‌‌ی بسیار بزرگی است. شما از بنزین بگیرید تا وسائل گوناگون، یک مصرف‌‌کننده‌‌ی بزرگ، دولت است. حقیقتاً در کار مصرف، صرفه‌‌جوئی کنید. صرفه‌‌جوئی، چیز بسیار لازم و مهمی است. ۱۳۹۱/۰۶/۰۲

* مبارزه­ با مفاسد اقتصادی
امروز کشور ما تشنه‌ی فعالیّت اقتصادی سالم و ایجاد اشتغال برای جوانان و سرمایه‌گذاری مطمئن است. و این همه به فضائی نیازمند است که در آن، سرمایه‌گذار و صنعتگر و عنصر فعال در کشاورزی و مبتکر علمی و جوینده‌ی کار و همه‌ی قشرها، از صحّت و سلامت ارتباطات حکومتی و امانت و صداقت متصدیان امور مالی و اقتصادی مطمئن بوده و احساس امنیت و آرامش کنند. اگر دست مفسدان و سوءاستفاده‌کنندگان از امکانات حکومتی، قطع نشود، و اگر امتیازطلبان و زیاده‌خواهان پرمدّعا و انحصارجو، طرد نشوند، سرمایه‌گذار و تولید کننده و اشتغال‌طلب، همه احساس ناامنی و نومیدی خواهند کرد و کسانی از آنان به استفاده از راههای نامشروع و غیرقانونی تشویق خواهند شد. ۱۳۸۰/۰۲/۱۰

* شفاف‌سازی
بایستی فعالان بخش خصوصی بدانند فرصتهای سرمایه‌گذاری کجاهاست، کدامهاست؛ همه مطلع باشند، استفاده‌های ویژه‌خوارانه نشود. محصور بودن اطلاعات، محدود بودن اطلاعات به بعضی از افراد، دون بعضی، موجب ویژه‌خواری‌های عجیبی میشود؛ که گاهی ثروتهای بادآورده‌ی یکشبه را برای افرادی که سوء استفاده‌چی هستند، فراهم میکند؛ به خاطر اینکه اطلاع دارند که بناست فلان کالا بیاید، فلان کالا تولید بشود، فلان کالا جلویش گرفته بشود، قیمت فلان کالا بالا برود یا پائین بیاید، یا فلان قانون تصویب بشود. اینهائی که مطلعند، سوءاستفاده میکنند. اطلاعات باید عمومی بشود. باید شفاف‌سازی اطلاعات صورت بگیرد. البته این در دولتهای قبل مطرح بود، در دولت نهم و دهم هم فعالیتهائی انجام گرفته؛ لیکن کافی نیست. بایستی در این زمینه کار بیشتری انجام بگیرد. ۱۳۹۰/۰۵/۲۶

* هدفمندی یارانه‌ها
اهداف مهم این کار، در درجه‌ی اول، توزیع عادلانه‌ی یارانه‌هاست. دستگاه مدیریت کشور یارانه‌هائی را بین مردم تقسیم میکند. با شکل قبلی، این یارانه‌ها به کسانی که بیشتر پول داشتند، بیشتر مصرف میکردند، بیشتر میرسید؛ اما به کسانی که کمتر پول داشتند، کمتر مصرف میکردند، این یارانه‌ها کمتر میرسید. با هدفمند کردن یارانه‌ها، توزیعِ عادلانه انجام میگیرد؛ یعنی به همه، به نسبت واحدی میرسد. این، یک گام بلند در جهت ایجاد عدالت اجتماعی است. ۱۳۹۰/۰۱/۰۱

* خودکفایی
کشور در مسائل حیاتی و اساسی باید خودکفا باشد. نه اینکه از دیگران به‌کلّی بی‌نیاز باشد، نه؛ امّا اگر به کسی یا کشوری، در چیزی احتیاج دارد، طوری روابطش را تنظیم کند که اگر خواست آن را به دست آورد، دچار مشکل نشود؛ او هم چیزی داشته باشد که مورد نیاز آن کشور است؛ خودکفایی یعنی این. ۱۳۸۵/۰۸/۱۸

* استقلال اقتصادی
استقلال اقتصادی، یعنی ملّت و کشور، در تلاش اقتصادی خود روی پای خود بایستد و به کسی احتیاج نداشته باشد. معنایش این نیست که ملّتی که استقلال اقتصادی دارد، با هیچ‌‌کس در دنیا داد و ستد نمیکند؛ نه. داد و ستد، دلیل ضعف نیست. چیزی را خریدن، چیزی را فروختن، معامله کردن، گفتگوی تجاری کردن، این‌ها دلیل ضعف نیست. امّا باید طوری باشد که یک ملّت، اوّلاً نیازهای اصلی خودش را بتواند خودش فراهم کند. ثانیاً، در معادلات اقتصادی دنیا و مبادلات جهانی، وزنه‌ای باشد. نتوانند او را به آسانی کنار بگذارند؛ نتوانند او را به آسانی محاصره کنند؛ نتوانند او را به آسانی فرو دهند و هر چه میخواهند به او املا کنند. ۱۳۷۲/۰۲/۱۵

* امنیت غذایی
این ملت عزیز و سربلند، در امر تغذیه و تهیه مواد غذایی اصلی خود، نباید به بیرون مرزها هیچ احتیاجی داشته باشد. از اوّل انقلاب تا امروز، تکیه بر مسأله کشت و زرع، برای تأمین این منظور بوده است.
ما برای گندم و برنج و روغن و لبنیات و خوراک دام و بقیه مصارف عمده و اصلی کشورمان نباید نیازمند دیگران باشیم. ۱۳۸۰/۱۰/۱۲
امنیت غذایی برای کشوری بزرگ، پُرجمعیت و دارای هدفهای بلند، بسیار مهم است؛ لذا بخش کشاورزی و دامداریِ ما یک بخش ویژه و استثنایی است و همه باید برای آن تلاش کنند. ۱۳۸۲/۱۰/۱۴

* ارتباط صنعت و دانشگاه
با توجه به نیاز مبرم صنایع به فنآوری روز و رفع نیازهای کشور در زمینه‌های مختلف، متأسفانه هنوز شاهدیم ارتباط سازمان‌یافته‌ای میان صنعت و دانشگاه برقرار نشده است. برقراری نظام صحیح میان صنعت و دانشگاه، علاوه بر حل معضل بیکاری و ایجاد اشتغال، باعث صرفه‌جویی ارزی و استقلال صنعتی خواهد شد. ۱۳۸۲/۰۲/۲۲
ارتباط مؤثر بین دانشگاهها و مراکز پژوهشی با صنعت و بخشهای مربوط جامعه. ۱۳۸۷/۱۰/۲۱

* نقشه جامع علمی
ما باید بدانیم نقشه‌ی جامع علمی کشور چیست. کدام علم، به چه اندازه، در کجای این نقشه جا دارد. اینجور نباشد که مثل یک ورزشکاری که فقط روزی بازو کار میکند و بازوهایش میشود اینقدر، در حالیکه پا و سینه و شانه‌اش مثل یک آدم لاغر است، باشیم! این، فایده‌ای ندارد.
نقشه‌ی جامع علمی، چیزِ لازمی است: جایگاه علوم گوناگون، هرکدام؛ مقدار دانشجو، نوع دانشجو، جنس دانشجویان - دختر، پسر - مناطق گوناگون؛ اینها باید روشن بشود؛ ما بدانیم چه‌کار میخواهیم بکنیم. این کارها البته شروع شده، لکن باید جدیت بکنید دنبال بشود. ۱۳۸۶/۰۶/۱۲
بعد از آنکه نقشه‌ی جامع علمی تهیه و فراهم شد، کارهای دیگری هم بایستی انجام بگیرد؛ از جمله: ایجاد نظام مهندسی این نقشه، تبدیل نقشه‌ی جامع علمی به صدها پروژه‌ی علمی، و سپردن این پروژه‌ها به پیمانکاران امینی که عبارتند از همین دانشگاه‌ها و اساتید و مراکز تحقیقاتی دانشگاه‌ها. بعد، ایجاد شبکه‌ی نظارت بر این پیشرفت علمی؛ حسن اجراء. و درگیر کردن استاد، دانشجو، محقق، این‌ها حتما باید در این طرح مهندسی نقشه‌ی جامع علمی دیده شود. ۱۳۸۷/۰۹/۲۴

* نظام ملی نوآوری
یک خلأیی وجود دارد - و همین خلأ موجب شده نقشه‌ی جامع علمی هم آنچنان که باید و شاید عملیاتی نشود - و آن عبارت است از همین خلأ نظام ملیِ نوآوری، که عبارت است از یک شبکه‌ای از فعالیتها، تعاملهای زنجیره‌ای، در سطحهای کلان و میانی و خرد، بین دستگاه‌های علمی کشور؛ چه در درون محیط علمی، چه بیرون محیط علمی. یک تعامل اینچنینی باید به وجود بیاید، که این به عنوان نظام ملیِ نوآوری شناخته شود؛ کارش هم عبارت است از این که جریان دانش و نوآوری را مدیریت کند، رصد کند، ارزیابی کند، هدایت کند. این امروز یک چیز لازمی است و به نظر من مسئولان و مدیران باید به این مسئله فکر کنند. ۱۳۹۱/۰۵/۲۲

* تجارت جهانی و جهانی شدن
جهانی‌شدن، اسم خیلی قشنگی است و هر کشوری فکر میکند بازارهای جهانی به رویش باز میشود. امّا جهانی شدن به معنای تبدیل شدن به یک پیچ و مهره‌ای در ماشین سرمایه‌داری غرب، نباید مورد قبول هیچ ملّت مستقلی باشد. اگر قرار است جهانی شدن به معنای درست کلمه تحقّق پیدا بکند، باید کشورها استقلال خودشان - استقلال اقتصادی و استقلال سیاسی - و قدرت تصمیم‌گیری خودشان را حفظ کنند؛ والّا جهانی شدنی که دهها سال پیش از طریق بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول و سازمان تجارت جهانی و امثال اینها - که همه ابزارهای امریکایی و استکباری بودند - به وجود آمده، ارزشی ندارد؛بنابراین، یک اصل مهم، مسئله‌ی استقلال است؛ که اگر این نباشد پیشرفت نیست، سرابِ پیشرفت است. ۱۳۸۸/۰۲/۲۷

* مدیریت واردات
من نسبت به مسئله‌ی مدیریت واردات به دولتی‌ها سفارش کردم؛ الان هم تأکید میکنم. من نمیگویم واردات متوقف بشود؛ چون یک جاهائی لازم است که واردات انجام بگیرد؛ اما واردات باید مدیریت بشود. یک جائی واردات مطلقاً نباید بشود؛ یک جاهائی باید انجام بگیرد. با مدیریت، واردات انجام بگیرد. البته مسئولین محترم دولتی به من گفتند که قوانینی که مجلس تصویب کرده، به ما اجازه نمیدهد جلوی واردات را بگیریم؛ من خواهش میکنم این قضیه را حل کنند. اگر واقعاً قانونی وجود دارد که دولت را ممنوع میکند از جلوگیری از واردات، این قانون را اصلاح کنند؛ جوری باشد که مدیریت بشود. باید تولید ملی بالا برود. ۱۳۸۹/۰۵/۲۷

* سرمایه‌های انسانی
این ملت، ملتی با شصت میلیون نیروی انسانی و با ذخیره بسیار باارزشی از تجربه‌ها و سرمایه‌ها - سرمایه‌های مادّی، سرمایه‌های انسانی، سرمایه‌های معنوی و دانش و تجربه است. این ملت، خیلی چیزها را در درون خود دارد. ما اگر همه‌ی دروازه‌هایمان را هم ببندیم، از پا نخواهیم افتاد. ۱۳۷۶/۰۱/۲۷
مسأله اشتغال، مسأله جوانها، مسأله این همه سرمایه انسانی انباشته بر روی هم، یکی از مسائل بسیار مهمّ است. مسؤولان کشور باید به فکر این باشند. ۱۳۸۰/۰۲/۱۱

* توانمندسازی نیروی کار
باید کاری کنیم که کالای ایرانی به عنوان یک کالای محکم، مطلوب، زیبا، همراه با سلیقه و بادوام در ذهن مصرف کننده‌ی ایرانی و غیر ایرانی باقی بماند. این باید همت مجموعه‌ی کارآفرینی و کارگری و متصدیان این امر باشد. البته این کار، پیش‌نیازهائی دارد. ممکن است آموزش مهارتهای لازم، دوره‌های ایجاد مهارت لازم باشد - که اینها کار دستگاه‌های دولتی و امثال دولتی است - لیکن باید هدف این باشد. ۱۳۹۰/۰۲/۰۷
به تربیت نیرو، بخصوص در صنایع دانش‌بنیان - همان طور که دوستان گفتند - بایست خیلی اهمیت داد. در بعضی از بخشها خوشبختانه این کار شده است. در بخش انرژی هسته‌ای ما اطلاع داریم، در بخش رویان از نزدیک اطلاع داریم که تربیت نیروی ماهر، نیروی کارآمد، نیروی دانشمند و محقق انجام گرفته. بایست به این در بخشهای مختلف توجه کرد. ۱۳۸۹/۰۶/۱۶

* کیفیت کالای داخلی
یک نکته‌ی اساسی‌ای که در باب کار وجود دارد و کارآفرینان باید به او توجه کنند، مسئله‌ی مرغوبیت تولید داخلی است؛ کیفیت تولید داخلی است؛ این خیلی مهم است. البته بخشی از این، ارتباط پیدا میکند به همان قضایای مالی و نمیدانم مقررات و غیرذلک، و پشتیبانی‌های دولت؛ اما بخشی هم ارتباط پیدا میکند به عزم و اراده‌ی مسئولین، کارآفرین و کننده‌ی کار. فرمود: «رحم اللَّه امرا عمل عملا فاتقنه‌»؛ رحمت خدا بر آن انسانی که کاری را انجام بدهد و آن را متقن انجام بدهد، درست انجام بدهد. این آینده‌نگری است، غیر از امروز. شما امروز ببینید در دنیا کمپانی‌هائی هستند صد سال است اینها دارند کار میکنند، صد و پنجاه سال است دارند کار میکنند و محصولاتشان در دنیا فروش میرود. اسم اینها کافی است که جنس را تو بازار رائج کند؛ به خاطر اینکه درست کار کردند، خوب کار کردند، مشتری مطمئن است به اینها. شما میگوئید که ما سفارش کنیم به مردم که تولیدات داخلی را مصرف کنند. من که خب چند سال است دارم سفارش میکنم؛ بنده که بارها گفته‌ام، منتها این با شعار درست نمیشود. خب، بله یک مقداری مردم حالا یک اعتمادی بکنند، یک اعتنائی بکنند به حرف ما، به خاطری که مثلًا ما گفتیم، بروند یک مقداری چه کنند؛ این یک بخشی از قضیه است. یک بخش دیگر هم مربوط به کیفیت است. خب کیفیت را باید بالا برد؛ کیفیتها را باید بالا برد. ۱۳۸۹/۰۶/۱۶

* رقابت‌پذیری
ما باید به ایجاد مزیتهای رقابتی توجه کنیم. ما میگوئیم تولید داخلی. البته امروز خوشبختانه در زمینه‌ی تولید داخلی پیشرفتهای زیادی به وجود آمده. مطمئناً آن مقداری که در ذاکره‌ی عمومی مردم هست، کمتر است از آن مقداری که کار انجام گرفته... در خصوص برجسته کردن تولید ملی، مسئله‌ی کیفیت خیلی مهم است؛ که مدیریتهای تولیدی و کارگرهای عزیز باید به این مسئله توجه کنند. مسئله‌ی قابل رقابت بودن قیمت تمام‌شده مهم است و باید به آن توجه کنند؛ که این البته کمک دولت را میخواهد. اینها کارهای فراوانی است که باید انجام بگیرد. این کارها فقط بر عهده‌ی دولت هم نیست؛ دولت، مجلس شورای اسلامی، دستگاه‌های گوناگون مدیریتی، بخش خصوصی، آحاد مردم، فرهنگ‌سازان جامعه - آن کسانی که با بیاناتِ خودشان برای مردم فرهنگ میسازند - تبلیغات صدا و سیما، همه‌ی اینها باید در خدمت تولید ملی قرار بگیرد. ۱۳۹۱/۰۲/۱۰

* صندوق توسعه ملی
براساس قانون برنامه پنجم باید حداقل ۲۰ درصد درآمد نفتی هر سال به این صندوق واریز و صرف تولید و صنعت شود که خوشبختانه این کار، شروع شده و باید ادامه یابد. ۱۳۹۰/۱۲/۲۲
تغییر نگاه به نفت و گاز و درآمدهای حاصل از آن، از منبع تأمین بودجه عمومی به «منابع و سرمایه‌های زاینده اقتصادی» و ایجاد صندوق توسعه ملی با تصویب اساسنامه آن در مجلس شورای اسلامی در سال اول برنامه پنجم و برنامه ریزی برای استفاده از مزیت نسبی نفت و گاز در زنجیره صنعتی و خدماتی و پایین دستی وابسته بدان با رعایت:
ـ واریز سالانه حداقل ۲۰ درصد از منابع حاصل از صادرات نفت و گاز و فرآورده‌های نفتی به صندوق توسعه ملی.
ـ ارائه تسهیلات از منابع صندوق توسعه ملی به بخش‌های خصوصی، تعاونی و عمومی غیردولتی با هدف تولید و توسعه سرمایه گذاری در داخل و خارج کشور با در نظر گرفتن شرایط رقابتی و بازدهی مناسب اقتصادی. ۱۳۸۷/۱۰/۲۱

* اشتغالزایی
مسئله‌ی اشتغال هم مسئله‌ی مهمی است. طرحهائی که از چند سال پیش به این طرف برای اشتغال پیش‌بینی شده، آنچنان که انسان انتظار داشت، نشد. اگرچه حالا کارهائی انجام گرفت و خوب بود، بد نیست؛ لیکن ما را مستغنی نمیکند از اینکه نسبت به مسئله‌ی اشتغال یک اهتمام ویژه‌ای داشته باشیم. ۱۳۸۹/۰۶/۰۸
وقتی اشتغال بود، مفاسد ناشی از بیکاری هم به خودی خود جمع خواهد شد؛ چون بیکاری به دنبال خود مفاسدی را می‌آورد - مفاسد اخلاقی، مفاسد اجتماعی، مفاسد امنیتی؛ انواع و اقسام مفاسد - اشتغال که به وجود آمد، همه‌ی اینها به خودی خود جمع میشود؛ هزینه‌ها از دوش دولت برداشته میشود. خب، اگر بخواهیم این اشتغال با همین شکلی که مسئولین محترم تصمیم‌گیری کردند، تحقق پیدا کند، کار لازم دارد. ۱۳۹۰/۰۷/۲۸

* کاهش تورم
بخشی از این مشکلات، ناشی از تورم است. ما در کشور کمبود کالا نداریم؛ خوشبختانه کالاهای گوناگونِ مورد نیاز مردم در کشور فراوان یافت میشود؛ لیکن مسئله‌‌ی گرانی و کاهش قدرت خرید وجود دارد؛ این را باید علاج کنید؛ این به عهده‌‌ی بخشهای مختلف اقتصادی است؛ یعنی هم بخشهای ستادیِ اقتصادی، هم بخشهای عملیاتیِ اقتصادی - مثل وزارت صنعت و معدن و تجارت، وزارت جهاد کشاورزی، بخشهای دیگر - که باید به طور جد ان‌‌شاءالله این را دنبال کنند.
باید راهی پیدا کنید که نقدینگیِ افزایش‌‌یافته کنترل شود. خب، این روشن است؛ اگر در مقابل نقدینگی تولید وجود داشته باشد، کالا وجود داشته باشد، کمبود وجود نداشته باشد، مشکلی را ایجاد نمیکند؛ اگر چنانچه نه، نقدینگی بیش از تولید کالا در داخل یا به شکل درستِ واردات بود، طبعاً مشکل ایجاد میکند. ۱۳۹۱/۰۶/۰۲
اگر ما توانستیم تولید داخلی را رونق ببخشیم، مسئله‌ی تورم حل خواهد شد؛ مسئله‌ی اشتغال حل خواهد شد؛ اقتصاد داخلی به معنای حقیقی کلمه استحکام پیدا خواهد کرد. ۱۳۹۱/۰۱/۰۱

* طرح‌های اقتصاد مقاومتی
به نظر ما طرحهای «اقتصاد مقاومتی» جواب میدهد. همین مسئله‌ی سهمیه‌بندی بنزین که اشاره کردند، جواب داد. اگر چنانچه بنزین سهمیه‌بندی نمیشد، امروز مصرف بنزین ما از صد میلیون لیتر در روز بالاتر میرفت. توانستند این را کنترل کنند؛ که خب، امروز در یک حد خیلی خوبی هست. حتّی باید جوری باشد که هیچ به بیرون نیازی نباشد، که الحمدللّه‌ نیست. تحریم بنزین را در برنامه داشتند؛ اقتصاد مقاومتی تحریم بنزین را خنثی کرد. و بقیه‌ی چیزهائی که مورد نیاز کشور است. ۱۳۹۱/۰۵/۰۳

* ایجاد ثبات در اقتصاد ملی
حرکت بر اساس برنامه، یکی از کارهای اساسی است. تصمیمهای خلق‌الساعه و تغییر مقررات، جزو ضربه‌هائی است که به «اقتصاد مقاومتی» وارد میشود و به مقاومت ملت ضربه میزند. این را، هم دولت محترم، هم مجلس محترم باید توجه داشته باشند؛ نگذارند سیاستهای اقتصادی کشور در هر زمانی دچار تذبذب و تغییرهای بی‌مورد شود. ۱۳۹۱/۰۵/۰۳
ثبات و شفافیت و انسجام سیاستها و مقررات اقتصادی انجام بشود - مقررات اقتصادی‌ای که امروز یک چیزی بگوییم، فردا عوضش بکنیم، فایده‌ای ندارد - مقررات اقتصادی و قوانین ما باید هم ثبات داشته باشند که مردم بتوانند روی آن برنامه‌ریزی کنند، هم باید منسجم باشد و با هم بخواند و شفاف باشد.۱۳۸۵/۰۳/۲۹

* تقویت همکاری‌های دوجانبه و منطقه‌ای و سازمان‌های بین‌المللی
من بارها - یعنی از زمان ریاست‌جمهوری - این مسأله را دائماً به وزارت‌خارجه گفته‌ام و تکرار کرده‌ام که ما باید در ارتباطات دوجانبه، ارتباطات منطقه‌یی و در مجامع جهانی حضور فعال داشته باشیم و نباید هیچ مجمع جهانی را که در آن عضو هستیم، دست کم بگیریم. این‌که ما مأیوس بشویم و بگوییم فایده‌یی ندارد، گوش نمی‌کنند؛ غلط است. همه چیز فایده دارد؛ همه‌ی تلاشها فایده دارد... شماها می‌توانید تغییرات محیطی را کاملاً رصد کنید؛ ظرفیتهای ممکن، فرصتهای ممکن و تهدیدها را منعکس کنید؛ باید هم بکنید. البته این‌طور هم نباشد که همه‌اش تهدیدها منعکس شود؛ بعضی‌ها کارشان فقط منعکس کردن تهدیدهاست، که نتیجه‌اش - نمی‌گویم آنها قصدشان این است - مرعوب کردن مسؤولان بالاست؛ اگر قابل مرعوب شدن باشند. ۱۳۸۳/۰۵/۲۵
پرداختن به همکاریهای منطقه‌ای - همین کارهایی که الان انجام می‌گیرد؛ اکو، شانگهای و... - چیزهای لازمی است. ما این چیزها را باید با جدیت دنبال کنیم و همت بگماریم. ۱۳۸۵/۰۳/۲۹

* تقویت صادرات
این پنجاه، شصت میلیاردی که ما از طریق فروش نفت به دست می‌آوریم، با نهصد میلیارد دلار صادرات و معامله و تجارت به دست می‌آید؛ این خیلی مهم است. ۱۳۸۵/۰۳/۲۹
دولت وظیفه دارد به صادرات و صادرکننده کمک کند. خوشبختانه - همان طور که یکی از آقایان گزارش دادند - صادرات غیرنفتی رشد خیلی خوبی داشته؛ بعد از این هم رشد بیشتری خواهد داشت؛ انتظار هم داریم که در آینده بتواند رشد متناسب خودش را داشته باشد؛ به طوری که معادله‌ی صادرات و واردات حتماً مثبت باشد. ما باید به اینجا برسیم و بتوانیم خودمان را از درآمد نفت واقعاً بی‌نیاز کنیم.
از آن طرف هم خود بخش صادرکنندگان و مسئولین این کار وظائفی دارند. همین کشورهائی که اشاره کردند صادرات عمده‌ی ما به این کشورهاست، بازخورد سوء عمل بعضی از صادرکنندگان، اینجا به ما میرسد. ارسال جنس نامرغوب، جنس بد، بسته‌بندی نامطلوب، تأخیر در رساندن، اینها بد است. آن شرکتهائی در دنیا موفقند که صد سال است، صد و پنجاه سال است دارند محصول تولید میکنند و توانسته‌اند مشتری را راضی نگه دارند. فرض بفرمائید یک شرکت آلمانی یا یک شرکت سوئیسی از صد و پنجاه سال، صد و شصت سال قبل دارد یک جنسی را تولید میکند و میفرستد و همچنان در کشور ما و کشورهای دیگر مشتری دارد. چرا؟ چون از جنس راضی هستند؛ به وقت میرسد، استحکام لازم را دارد، دوام لازم را دارد، زیبائی لازم را دارد، تنوع و تطور لازم را به تناسب پیشرفت زمان دارد. صادر کننده باید اینها را ملاحظه کند. این احتیاج به یک فرهنگ دارد؛ فرهنگ حسن عمل در تولیدی که میخواهد به خارج از کشور و خارج از مرزها برود. ۱۳۹۰/۰۵/۲۶

* تحول نظام اداری
ما واقعاً در زمینه‌ی مسائل اداری و نظام اداری دچار مشکلات و آسیبهای دیرپا و مزمن هستیم. این سیاستها مطرح شده، در مجمع تشخیص مورد بررسی قرار گرفته و ابلاغ شده، به نظر من سیاستهای بسیار خوبی است، باید برای اینها برنامه‌ی اجرایی گذاشت و عملیاتی کرد که از جمله‌ی چیزهای بسیار مهم است که متأسّفانه مانده، تأخیر هم شده است و به جریان نیفتاده. ۱۳۹۲/۰۶/۰۶
از جمله زمینه‌هایی که بعد از انقلاب تا امروز، با همه تلاشی که شده است، نتوانسته‌ایم در آن پیشرفت شایسته‌ای را به‌دست آوریم، زمینه نظام اداری متناسب با هدفهای جمهوری اسلامی است.
ما نمی‌توانیم بگوییم در این زمینه کم‌کاری داشته‌ایم - شاید هم خیلی کار کرده‌اند - اما به هر حال کم پیشرفت داشته‌ایم. الان هم با این که مکرّر گفته می‌شود و همه هم می‌گویند، اما انسان عمل و تلاشِ بایسته را مشاهده نمی‌کند. این از نقایص ماست؛ مسؤولان ذی‌ربط باید در این زمینه کار کنند. آن مقداری که به نصیحت و تذکّر ارتباط پیدا می‌کند، این چیزی است که من حالا عرض می‌کنم؛ که البته این کافی هم نیست؛ این فقط نصحیت و تذکّر به خودم و به شماست. ۱۳۷۸/۱۰/۰۴

* گفتمان‌سازی
گفتمان یک جامعه مثل هواست، همه تنفسش میکنند؛ چه بدانند، چه ندانند؛ چه بخواهند، چه نخواهند. باید این گفتمان‌سازی انجام بگیرد؛ که البته نقش رسانه‌ها و بالخصوص نقش روحانیون و نقش بزرگان و اساتید دانشگاهی حتماً نقش بارز و مهمی است. ۱۳۹۰/۱۰/۱۴
یکی از مهمترین تأثیرات همین فکر کردنها این است که شما فضاسازی میکنید، گفتمان‌سازی میکنید. در نتیجه، در یک فضای معتقد به یک مبنای فکری یا عملی، رئیس جمهور هم همان جور فکر میکند، وزیر هم همان جور فکر میکند، مدیرکل هم همان جور فکر میکند، کارکنان هم همه همان جور فکر میکنند؛ این خوب است. و شما این کار را انجام میدهید. فکر کنید، بگوئید، بنویسید، در مجامعِ خودتان منعکس کنید؛ آن کرسی‌های آزاداندیشی را که من صد بار - با کم و زیادش - تأکید کردم، راه بیندازید و اینها را هی آنجا بگوئید؛ این میشود یک فضا. وقتی یک فضای گفتمانی به وجود آمد، همه در آن فضا فکر میکنند، همه در آن فضا جهتگیری پیدا میکنند، همه در آن فضا کار میکنند؛ این همان چیزی است که شما میخواهید. بنابراین اگر چنانچه این کاری که شما مثلاً در فلان نشستتان، در فلان مجموعه‌ی دانشجوئی‌تان کردید، فکری که کردید، ترجمه‌ی عملیاتی نشد، به صورت یک قانون یا به صورت یک دستورالعمل اجرائی درنیامد، شما مأیوس نشوید؛ نگوئید پس کار ما بی‌فایده بود؛ نخیر.

  • بسیج دانش آموزی شال

إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصَادِ

منافقین عملیات خود را، "فروغ جاویدان" نام نهادند اما رزمندگان اسلام، در عملیاتی متقابل با عنوان "مرصاد"، عناصر گروهک نفاق را در کمین خود گرفتار کرده و با وارد کردن ضربات سهمگین بر آنها غروب جاویدان منافقین را رقم زدند.

"عملیات مرصاد" آخرین عملیات رزمى ایران در جنگ تحمیلى هشت ساله است، با این تفاوت که این بار نیروهای دشمن تنها جناح عراقی نبود، بلکه منافقینی بودند که در قالب نیروهاى شبه نظامى، تحت رهبرى مسعود رجوی و با حمایت رژیم بعث عراق به مرزهاى ایران حمله کرده بودند. "عملیات فروغ جاویدان" توسط گروهک تروریستی منافقین مستقر در عراق طراحى و اجرا و از پشتیبانى کامل صدام برخوردار بود که با هدف فتح "تهران" طى یک برنامه زمان‌بندى شده ۳۳ ساعته طراحی و تدارک یافته بود.

لازم به ذکر است که پیش از "عملیات فروغ جاویدان"، منافقین دو عملیات به نام‌هاى "آفتاب" و "چلچراغ" را نیز در مرزهای ایران انجام داده بودند.

"عملیات آفتاب" در نیمه شب هفتم فروردین ۱۳۶۷ در مرزهاى جنوبى کشور، در چهل کیلومترى شهر شوش و "عملیات چلچراغ" هم در ساعت ۱۲ شب ۲۸ خرداد ۱۳۶۷ در غرب کشور انجام شد که این دو عملیات نیز برای منافقین هیچگونه موفقیتی را در پی نداشت.


"عملیات فروغ جاویدان" به غروب جاویدان منافقین انجامید

زمینه این عملیات را می‌توان در تصور و تحلیل نادرست گروهک منافقین از اوضاع سیاسی نظامی جمهوری اسلامی ایران جست.

تحلیل آنان بر این پایه بود که پذیرش قطعنامه 598 از سوی ایران و برتری نظامی نیروهای عراقی،‌ نشان از ضعف و عقب‌نشینی رزمندگان اسلام و سرخوردگی مردم از جنگ و جدایی ملت از دولت است.

آنان بر این اعتقاد بودند که پذیرش قطعنامه از سوی ایران امری غیرممکن بوده و تنها در صورتى جمهورى اسلامى قطعنامه را خواهد پذیرفت که به لحاظ سیاسى- نظامى و اقتصادى به بن‌بست کامل برسد.

به عقیده آنان اقدام به پذیرش قطعنامه از سوی ایران به منزله فروپاشى نظام خواهد بود و با سرنگونى قطعى نظام حاکم، زمینه براى انتقال قدرت به منافقین فراهم خواهد شد.

با توجه به این تحلیل، منافقین فرصت را غنیمت شمرده و برای تحقق اهداف خود عملیاتی را که برای شهریور67 پیش بینی کرده بودند، دو ماه به جلو انداخته و اواخر تیر ماه 1367 با یورش به مرزهای غربی عملیات خود را آغاز کردند.

منافقین بر اساس یک برنامه زمان‌بندی شده 33 ساعته، در طرح‌ریزی خود قصد رسیدن به تهران را داشتند و امیدوار بودند با بهره‌گیری از 25 تیپ طی پنج مرحله، از شهرهای "سر پل سرذهاب"، "اسلام آباد"، "همدان" و "قزوین" عبور کرده و خود را به تهران برسانند و نظام جمهوری اسلامی را سرنگون کنند.

ادوات گروهک تروریستی منافقین

در این عملیات، منافقین با در اختیار داشتن 25 تیپ که مجموعاً چهار الی پنج هزار نفر را در بر می‌گرفت و همچنین با بهره‌گیری از مساعدت رژیم بعثی، 120 دستگاه تانک،‌ 400 دستگاه نفربر، 90 قبضه خمپاره انداز 80 میلی‌متری، 30 قبضه توپ 122 میلی‌متری، 150 قبضه خمپاره 400 میلی‌متری، هزار قبضه تیربار کلاشینکف، 30 قبضه توپ 106 میلی‌متری و 1000 دستگاه کامیون و خودرو به مرزهای غربی کشور حمله کردند.

نحوه هجوم منافقین

ستون نظامى منافقین در ساعت 15 و سی دقیقه روز 3 مرداد ماه سال 67 با حمایت کامل ارتش عراق و با عبور از مرز در محور "سرپل ذهاب"، حمله خود را از "گردنه پاتاق" به سوى "کرند" آغاز کرده و با پیشروى به سمت "اسلام آباد" برای ساعاتی کنترل این شهر را به دست گرفتند،
منافقین در ادامه تا "گردنه حسن‌آباد" در شرق شهر "اسلام آباد"، پیش رفتند و براى تجدیدقوا در آنجا مستقر و منتظر شکست مقاومت بازدارنده رزمندگان اسلام در "تنگه چهارزبر" شدند تا به سمت "کرمانشاه" پیشروى کنند.

پس از ورود نیروهاى منافقین به "کرند" و "اسلام‌آباد"، درگیرى‌ها تا چندین ساعت در شهر ادامه داشت و شمارى از نیروهاى مردمى و سپاه با منافقین درگیر شدند که به دلیل غافلگیر شدن و عدم آمادگى تلاش نیروهای مردمی راه به جایی نبرد.

منافقین که از پیروزی مقدماتی خود خرسند بودند، راهی "باختران" شده و به خیال خام خود به سمت "تهران" حرکت کردند.

رادیو منافقین نیز با ارسال پیام به مردم "باختران" از آنها خواست که زمینه را برای ورود ارتش منافقین مهیا کرده و آماده جذب در گردان‌ها و لشکرها باشند.

منافقین که با عنوان ارتش آزادی‌بخش پا به خاک ایران گذاشته بودند بارها با رفتارهای وحشیانه خود دروغ بودن ادعاهایشان را به اثبات رساندند. کشتار غیرنظامیان بویژه کشتار دسته جمعی بیماران و پرسنل بیمارستان اسلام‌آباد از جمله اقدامات جنایتکارانه این گروهک تروریستی در این راستا است.



آغاز "عملیات مرصاد"

"عملیات مرصاد" در روز پنجشنبه، 6 مرداد 1367 با رمز مبارک "یا علی‌ابن‌ابی‌طالب(ع)" به‌منظور مقابله با منافقین در منطقه "اسلام آباد" و "کرند" در غرب استان کرمانشاه آغاز شد.

 رزمندگان اسلام ناگهان در 34 کیلومتری باختران، راه را بر ستون‏های منافقین بستند و واحدهای زرهی رزمندگان، طی اقدامی متهورانه، تعداد زیادی از ادوات سنگین زرهی منافقین را هدف قرار داده و به آتش کشاندند.

جاده باختران - اسلام‏آباد در همان لحظات اولیه، انباشته از ادوات سوخته شده و عکس‏العمل سریع رزمندگان، منافقین را به فراری مفتضحانه وادار کرد. این عملیات در روز بعد نیز با حمله هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران با سرکوب شدید منافقان ادامه یافت و دشمن را دچار شکست سنگینی کرد.

در این عملیات سه گردان از تیپ نبی‌اکرم(ص) و تیپ مسلم‌بن عقیل(ع) و یک گردان از ایلام در اسلام‌آباد به منافقین حمله کردند.

منافقین تصور می‌کردند که مثل روزهای قبل، نیروهای عراقی در این مناطق حضور دارند، حال آنکه عراقی‌ها در برابر رزمندگان اسلام عقب‌نشینی کرده و منطقه در دست نیروهای ایرانی بود. به همین دلیل، رزمندگان اسلام توانستند به راحتی از این محور وارد "اسلام آباد" شده و سازماندهی منافقین را بر هم بزنند.

پس از آزادسازی "اسلام آباد" و قبل از رسیدن قوای کمکی رزمندگان اسلام به این شهر در ساعت سه نیمه شب، 3 فروند بالگرد ترابری در "کرند" به زمین نشسته و "مسعود رجوی" رهبر گروهک، همسرش و تعدادی از کادر منافقین را از شهر خارج کردند.

بدین‌ترتیب، با انجام عملیات مرصاد از سوی رزمندگان اسلام، عملیات فروغ جاویدان منافقین به غروب جاویدان آنها بدل شد.



در عملیات مرصاد، علاوه بر اینکه بسیاری از ادوات منافقین، منهدم شد ده‌‏ها دستگاه تانک، نفربر، خودرو و نیز صدها قبضه سلاح سبک و نیز مقادیری تجهیزات پیشرفته الکترونیکی و مخابراتی به غنیمت رزمندگان اسلام درآمد.

در این عملیات، 4800 نفر از منافقان نیز کشته و زخمی شدند که در میان کشته شدگان و اسرا تعداد زیادی از کادرهای این گروهک و فرماندهان تیپ¬ها دیده می¬شدند.

بدین‌ترتیب،‌منافقین پس از تحمل شکستی سنگین در پشت تنگه «پاتاق» روز جمعه 7 مرداد 1367 رسما اعلام کردند که از شهرهای "اسلام آباد" و "کرند" عقب نشینی کرده‌اند.

عملیات مرصاد را می‌توان نمادی جاوید و به یادماندنی از وحدت و یکپارچگی تمامی اقشار مردم و نیروهای مسلح در دفاع از تمامیت ارضی کشور و پاسداری از ارزش‌های والای انقلاب و آرمان‌های بلند دینی ـ ملی از یک طرف و همچنین نماد نفرت و انزجار از خیانتکاران و کسانی که نقش ستون پنجم دشمن را در هشت سال دفاع مقدس برعهده گرفته بودند، دانست.

نقش امیر سرافراز ارتش اسلام سپهبد صیاد شیرازی در عملیات مرصاد

در پیروزی عملیات مرصاد افراد زیادی اعم از نیروهای مردمی غرب کشور، بسیجیان،ارتش،سپاه و فرماندهان نظامی نقش داشتند اما نقش شهید سپهبد علی صیاد شیرازی در این میان نقشی ویژه و بی‌بدیل بود.



شهید صیاد شیرازی در این عملیات با طراحی استراتژی‌های خاص خود در کمترین زمان و با کمترین هزینه، شرایط پیروزی رزمندگان اسلام را فراهم آورد.

صیاد در مرصاد همچون یک شکارچی در کمینگاه، منافقین را در دام نیروهای مسلح کشورمان انداخت. او همچنین علاوه ‌بر ایفای نقش فرماندهی به بهترین نحو، برای ارتقای روحیه رزمندگان به نبرد مستقیم علیه دشمن روی آورد و همواره مهره‌ای ارزنده در روند پیروزی رزمندگان اسلام در جبهه نبرد حق علیه باطل بود.
گردآوری از: مرضیه ارجمند
  • بسیج دانش آموزی شال


برگزاری جشن میلاد هشتمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت به همراه مولودی خوانی اقای محمدرضایی در نمازخانه اداره آموزش و پرورش شال برگزار گردید



  • بسیج دانش آموزی شال



دلم خوش ، حال و روزم خوش ، که مهمان شما هستم 
سعادت شد نصیبم تا که بر خوان شما هستم
 
محبت کرده ای پلک اجابت را تکان دادی 
تو چون آئینه مه آئینه گردان شما هستم 

سلامت می کنم هر روز و پیدا می کنم خود را 
چه شور و لذتی دارد که دربان شما هستم

تمام لحظه ها لبریزم از شوق تمنایت 
چه غوغائیست وقتی که غزل خوان شما هستم 

شبیه تشنگی های بیابانی ترک خورده 
همیشه ، تشنه ی یک جرعه احسان شما هستم 

زلال جاری اشک و ضریحت خوب می دانند 
اسیر مهربانی های چشمان شما هستم 

گوارا می شود روز و شبم گاهی که می بینم 
ادب پرورده ی فُلک خراسان شما هستم
  • بسیج دانش آموزی شال

ولادت پر سعادت ثامن الحجج


حضرت امام رضا (ع)


برتمام شیعیان جهان


مبارک باد



  • بسیج دانش آموزی شال

بانوان اسوه

لزوم پوشیدگی زن در مقابل مرد، یکی از مسایل مهم اسلامی است که قرآن کریم نیز به آن اشاره کرده است. البته حجاب، قبل از اسلام در میان اقوام دیگر چون یهود، هندو، ایرانی و ... وجود داشته و اختصاص به اسلام ندارد. این دین مبین، تنها برای آن مرز معین کرده است. اقوام گوناگون از گذشته‏های دور نظرات مختلفی پیرامون مساله حجاب داشته‏اند. گروهی زن را به شدت محصور کرده و بعضی نیز، حجاب را مایه اسارتش دانسته‏اند. کتاب تاریخ تمدن در این‏باره می‏گوید: «اگر زنی با هر گروه از مردان سخن می‏گفت و درددل‏می‏کرد; یا صدایش آن‏قدر بلند بود که چون در خانه سخن می‏گفت همسایگان می‏شنیدند; شوهرش حق داشت‏بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد».
در ایران باستان، زنان نسبت‏به پدر و برادر خود نامحرم بودند. شاید در اینجا این سؤال مطرح شود که پوشش و حجاب از کجا آمده؟ آیا مردان آن را بر زنان تحمیل کرده‏اند یا اینکه زنان با میل خودشان انتخاب کرده‏اند؟ نظر دوم منطقی‏تر است. زیرا زنان با وجود اینکه خود را در مقابل مردان ضعیف می‏دیدند; اما جمال و زنانگی، قوت و قدرت دیگری به آنها بخشید. لذا فهمیدند اگر بدون حجاب باشند طعمه اقویا خواهند شد و تنها با حجاب است که می‏توانند از چنگال ایشان رهایی یابند و تنها آنها را عاشق خود نموده اما نگذارند به راحتی به عشق خود برسند; مگر با رسوم خاص و این خود باعث عزت بیشتر زن و محدود نگه داشتن قدرت مرد بود. پس با حجاب خود را از مهلکه شهوترانی مردان دور نگه داشتند. اما چرا اسلام بر مساله حجاب مهر تایید زد؟ در پاسخ باید به چند علت اشاره کرد:

1 - آرامش روانی:

وقتی بین زن و مرد حریم نباشد; میل و غریزه‏ای که در طرفین است افزایش می‏یابد. غریزه جنسی به‏گونه‏ای است که هر چه بیشتر از آن استفاده شود; سرکش‏تر می‏شود و هر چه بر روی آن مهر زده شود مهار می‏گردد; به همین علت مردانی که زنان متعدد می‏گیرند نه تنها آتش هوس آنها خاموش نمی‏شود; بلکه شعله‏ورتر شده و آماده ازدواجهای مجدد می‏شوند. اگر به تاریخ نظری بیفکنیم; پادشاهانی را خواهیم دید که با وجود داشتن هزاران زن در حرمسراهایشان، باز هم در آرزوی به دست آوردن زنان جدید بودند.

2 - پایداری خانواده:

اگر حجاب با کیفیت‏خاص خود در خانواده برقرار باشد و زن به جز مرد خود به کسی نگاه نکند و تمام توجهش به مردش باشد; عشق و محبت‏خود را در او خلاصه خواهد کرد و مرد هم اگر این طور باشد; زندگیشان بسیار شیرین و با صفا خواهدشد.

3 - استواری جامعه:

اگر زن و مرد هر یک به آنچه وظیفه اسلامی آنان است عمل کنند. یعنی زنان با حجاب کامل وارد اجتماع شوند; چشم طماع مردان هوسباز را از خود دور نگه داشته و بدون دغدغه کار خود را به نحو احسن انجام می‏دهند. مردان هم به کارها و فعالیتهای اجتماعی خود ادامه می‏دهند. اما بر عکس اگر زنان با لباسهای نامناسب و آرایش بیرون روند; نیروی مردان کم شده و به جای کار و فعالیت، نیروی شهوانی در وجود ایشان فعال می‏شود. زنان هم به جای کار در اجتماع مشغول خودنمایی و هوسبازی می‏شوند. در این جاست که می‏بینیم کار اجتماعی پیشرفت نکرده و رو به تنزل می‏گذارد. به عنوان مثال منشی یک پزشک را در نظر می‏گیریم. اگر وی زنی پاکدامن و دارای حجاب اسلامی باشد; مراجعان بدون چشم‏چرانی و به چشم یک خواهر محجبه به او نگاه می‏کنند. اما اگر بدون پوشش کامل اسلامی و دارای ادا و اطوارهای زنانه باشد; مردانی که در اتاق انتظار مطب حضور دارند; زیر چشمی هیکل او را برانداز کرده و سعی می‏کنند سر صحبت را با وی باز کنند.

4 - حفظ ارزش و مقام زن:

چون مردان خود را نسبت‏به زنان نیازمند می‏بینند; اگر زن خود را از نظرهای شهوانی آنان دور نگه دارد موجب ارزش او می‏شود. زیرا مردان با مشاهده مرز میان خواهش و رسیدن به زن، وی را به چشم مروارید گرانبهایی می‏بینند که به علت قرار گرفتن در صدف حجاب، به آسانی نمی‏توان به آن دست‏یافت. از نظر اسلام نیز زن هر اندازه عفیف‏تر باشد; ارزش و احترامش بهتر محفوظمی‏ماند.
به مساله حجاب و پوشش زنان اشکالاتی گرفته شده است. یکی از این اشکالات، مغایرت حجاب با آزادی زن است. مغرضانی که این اشکال را طرح کرده‏اند عقیده دارند، آزادی حقی است که هر انسانی باید از آن بهره‏مند شود و حجاب مخالف اصل آزادی زن است.
در پاسخ ایشان باید گفت: بر مردان واجب نیست اعضای بدن خود را غیر از عورتین بپوشانند. اما مردان از جهت اخلاقی تمام بدن خود را در معابر می‏پوشانند. آیا آنها به خاطر رعایت این حکم اخلاقی، در خانه و اجتماعی آزادی خود را از دست داده‏اند؟ باید از رسانه‏های تبلیغاتی و جنجالی غرب سؤال کرد: چرا اگر در کشورهای شما، مردان با لباسهای زیر از خانه بیرون بیایند مجازات می‏شوند ولی حضور زنان برهنه در معابر عمومی منعی ندارد؟ این جاست که باید بگوییم آنها برای رسیدن به مقاصد شوم خود، چنین سخنان دلفریبی را مطرح می‏کنند و قصد دارند از آب گل‏آلود ماهی بگیرند.
آیا اسلام زنان را در خانه‏ها زندانی کرده یا از ایشان خواسته وقتی بیرون می‏روند; لباس مناسب بپوشند، درست راه بروند و هنگام مواجه شدن با مردان، برای حفظ موقعیت‏خود و اجتماع برخوردی مناسب داشته باشند؟ چنین زنانی از میان گروه زیادی از مردان هم عبور کنند; کسی به آنها توجه نمی‏کند. آیا این اسارت است‏یا عین آزادی؟ و آیا زنی که با رعایت‏حجاب، موجب بر هم زدن آرامش خود و اجتماع نشود; آزادیش را از دست داده است؟ باید از این منادیان به اصطلاح آزادی سؤال کرد چگونه است که شما زن مسلمان محجبه را زندانی و زن بی‏حجاب را آزاد می‏دانید؟ آیا غیر از این است که می‏خواهید زنان را بازیچه دست مردان هوسباز قرار داده و در لجنزار فساد و تباهی غرق کنید؟ زن محجبه خیلی بهتر از یک زن بی‏حجاب می‏تواند در اجتماع کار کند چون برخلاف او که تمام فکرش معطوف جلب توجه مردان است; با هدفی والاقدم در صحنه اجتماعی می‏گذارد و بدون توجه به هوسبازیهای مردان، به آمال و اهداف بلند خود اندیشیده و فعالیت‏خود را ادامه می‏دهد. ممکن است گفته شود خیلی از زنان آرایش کرده نیز، در اجتماع مشغول کار هستند. بله ما منکر این مساله نیستیم. اما کار زمانی خوب انجام می‏شود که با آرامش فکری همراه باشد. آنها که می‏گویند حجاب نوعی محروم ماندن زنان از فعالیتهای اجتماعی است; سخنشان لغو و بیهوده است. زنان با حجاب نه تنها محروم نماندند بلکه با پشتکار بیشتر، در اجتماع مشغول شده و بازدهی کارشان را نیز بالا بردند.
گروهی از منتقدان، حجاب را موجب التهابات روحی دانسته و معتقدند اگر زنان خود را بپوشانند; موجب حرص بیشتر مردان می‏شوند. برتراند راسل یکی از مادی‏گرایان در این زمینه می‏گوید: «اگر عکسهای منافی عفت در سطح جامعه پخش شود; مردم پس از مدتی نگاه کردن به این عکسها از آنها زده می‏شوند. زنان نیز اگر مدتی در معرض دید باشند; رغبت مردان به مرور زمان نسبت‏به آنها کم خواهد شد.» در پاسخ باید گفت: غریزه شهوانی به گونه‏ای است که هر چه انسان آن را سرکوب کند، ضعیف‏تر می‏شود. بر عکس اگر رها و آزاد شود شعله‏ورتر می‏شود. بر خلاف نظر راسل اگر به یک عکس بی‏توجه شود; دوباره به عکس دیگری علاقه‏مند می‏شود. اگر از معاشقه کردن با زنی زده شود با زن دیگری ارتباط برقرار می‏کند. به همین علت است که می‏بینیم بی‏بند و باری در غرب ادامه پیدا می‏کند و زنان و دختران، به صورتی زشت و زننده در کوچه و خیابان ظاهر می‏شوند.
در اینجا به تشریح دیدگاه قرآن می‏پردازیم. خداوند در قرآن کریم می‏فرماید: «قل للمؤمنین یغضوا من ابصارهم و ...» منظور از غض بصر در این آیات این است که نگاه خیره نکنند. نگاه دوگونه است: 1- آلی 2- استقلالی. نگاه آلی آن نگاهی است که چون ما با یک زن در حال صحبت کردن هستیم; به او نگاه می‏کنیم. اما نگاه استقلالی یعنی مو، لباس و طرز آرایش او مدنظرمان باشد. منظور قرآن از نگاه نکردن، نوع استقلالی آن است. «و یحفظوا فروجهم‏»، منظور وجوب ستر عورت و خودداری از زنا است. چون در عصر جاهلیت، ستر عورت در میان اعراب معمول نبود. همچنان که بعضی دانشمندان غرب نیز، این عقیده را در کتابهای خود مطرح کرده‏اند. «ذلک ازکی لهم‏»، این حفظ برای ایشان پاکیزه‏تر است از اینکه خود را مکشوف العوره کنند.
«ان الله خبیر ... خدا به آنچه می‏کنند آگاه است‏».
خداوند در ادامه می‏فرماید: «و قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهن و ...» در این آیه می‏بینیم فرقی بین زن و مرد از جهت ترک نظر و حفظ فرج نیست. پوشش فقط برای زن است چون مظهر جمال است. گرچه نحوه پوشش زن بر مردان واجب نیست; در عمل می‏بینیم مردان پوششی کاملتر از بعضی زنان دارند.
«و لا یبدین زینتهن الا ما ظهر منها»، باید زیور خود را اعم از آرایش و زیورآلات آشکار نسازند مگر زینتهایی که آشکار است. زینت دو نوع است: 1-زینت آشکار 2- زینت مخفی (در تفسیر مجمع‏البیان سه قول آمده) زینت آشکار مثل جامه‏های رو و زینت مخفی مثل گوشواره و دست‏بند. قول دوم زینت آشکار مثل سرمه، انگشتر و خضاب دست. قول سوم چهره و دو دست تا مچ.
و لیضربن بخمرهن علی جیوبهن، باید مقنعه‏هایشان را بر سینه‏هایشان بیندازید تا گردن، گوش، سینه و زیرگلو معلوم نشود. و لا یبدین زینتهن الا لبعولتهن او ... او ما ملکت ایمانهن، زینت‏خود را آشکار نکنند مگر برای شوهران یا پدران یا پدرشوهران یا پسران یا پسر شوهران یا برادران یا پسر برادران یا پسر خواهران یا زنان یا مملوکان. البته منظور از زنان در اینجا، زنان مسلمان است و زنان غیر مسلمان نامحرم هستند. چون زنان غیر مسلمان هیچ تعهدی ندارند که محاسن و زیبایی زن مسلمان را برای شوهرانشان توصیف نکنند. لذا زنان مسلمان نیز از توصیف خواهران خود برای مردان خودداری کنند. «او التابعین غیر اولی الاربة‏»، طفیلیانی که کاری با زن ندارند. او الطفل الذین... کودکانی که از امور جنسی بی‏خبرند یا توانایی زناشویی ندارند. او ما ملکت ... دو احتمال است: 1 - مخصوص کنیزان است 2 - مطلق مملوک منظور است. التابعین... شامل دیوانگان و افراد ابلهی است که دارای شهوت نیستند. و لایضربن بارجلهن ... یعنی زنان به منظور آشکار ساختن زینتهای پنهان خود، پای بر زمین نکوبند. (چون زنان عرب خلخال به پا می‏کردند.)توبو الی الله... ای مردم توبه کنید به سوی پروردگار. رسول خدا فرمود: «من روزی صد بار توبه می‏کنم.»
و منظور از توبه انقطاع به سوی پروردگار است./

بانوان اسوه

لزوم پوشیدگی زن در مقابل مرد، یکی از مسایل مهم اسلامی است که قرآن کریم نیز به آن اشاره کرده است. البته حجاب، قبل از اسلام در میان اقوام دیگر چون یهود، هندو، ایرانی و ... وجود داشته و اختصاص به اسلام ندارد. این دین مبین، تنها برای آن مرز معین کرده است. اقوام گوناگون از گذشته‏های دور نظرات مختلفی پیرامون مساله حجاب داشته‏اند. گروهی زن را به شدت محصور کرده و بعضی نیز، حجاب را مایه اسارتش دانسته‏اند. کتاب تاریخ تمدن در این‏باره می‏گوید: «اگر زنی با هر گروه از مردان سخن می‏گفت و درددل‏می‏کرد; یا صدایش آن‏قدر بلند بود که چون در خانه سخن می‏گفت همسایگان می‏شنیدند; شوهرش حق داشت‏بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد».
در ایران باستان، زنان نسبت‏به پدر و برادر خود نامحرم بودند. شاید در اینجا این سؤال مطرح شود که پوشش و حجاب از کجا آمده؟ آیا مردان آن را بر زنان تحمیل کرده‏اند یا اینکه زنان با میل خودشان انتخاب کرده‏اند؟ نظر دوم منطقی‏تر است. زیرا زنان با وجود اینکه خود را در مقابل مردان ضعیف می‏دیدند; اما جمال و زنانگی، قوت و قدرت دیگری به آنها بخشید. لذا فهمیدند اگر بدون حجاب باشند طعمه اقویا خواهند شد و تنها با حجاب است که می‏توانند از چنگال ایشان رهایی یابند و تنها آنها را عاشق خود نموده اما نگذارند به راحتی به عشق خود برسند; مگر با رسوم خاص و این خود باعث عزت بیشتر زن و محدود نگه داشتن قدرت مرد بود. پس با حجاب خود را از مهلکه شهوترانی مردان دور نگه داشتند. اما چرا اسلام بر مساله حجاب مهر تایید زد؟ در پاسخ باید به چند علت اشاره کرد:

1 - آرامش روانی:

وقتی بین زن و مرد حریم نباشد; میل و غریزه‏ای که در طرفین است افزایش می‏یابد. غریزه جنسی به‏گونه‏ای است که هر چه بیشتر از آن استفاده شود; سرکش‏تر می‏شود و هر چه بر روی آن مهر زده شود مهار می‏گردد; به همین علت مردانی که زنان متعدد می‏گیرند نه تنها آتش هوس آنها خاموش نمی‏شود; بلکه شعله‏ورتر شده و آماده ازدواجهای مجدد می‏شوند. اگر به تاریخ نظری بیفکنیم; پادشاهانی را خواهیم دید که با وجود داشتن هزاران زن در حرمسراهایشان، باز هم در آرزوی به دست آوردن زنان جدید بودند.

2 - پایداری خانواده:

اگر حجاب با کیفیت‏خاص خود در خانواده برقرار باشد و زن به جز مرد خود به کسی نگاه نکند و تمام توجهش به مردش باشد; عشق و محبت‏خود را در او خلاصه خواهد کرد و مرد هم اگر این طور باشد; زندگیشان بسیار شیرین و با صفا خواهدشد.

3 - استواری جامعه:

اگر زن و مرد هر یک به آنچه وظیفه اسلامی آنان است عمل کنند. یعنی زنان با حجاب کامل وارد اجتماع شوند; چشم طماع مردان هوسباز را از خود دور نگه داشته و بدون دغدغه کار خود را به نحو احسن انجام می‏دهند. مردان هم به کارها و فعالیتهای اجتماعی خود ادامه می‏دهند. اما بر عکس اگر زنان با لباسهای نامناسب و آرایش بیرون روند; نیروی مردان کم شده و به جای کار و فعالیت، نیروی شهوانی در وجود ایشان فعال می‏شود. زنان هم به جای کار در اجتماع مشغول خودنمایی و هوسبازی می‏شوند. در این جاست که می‏بینیم کار اجتماعی پیشرفت نکرده و رو به تنزل می‏گذارد. به عنوان مثال منشی یک پزشک را در نظر می‏گیریم. اگر وی زنی پاکدامن و دارای حجاب اسلامی باشد; مراجعان بدون چشم‏چرانی و به چشم یک خواهر محجبه به او نگاه می‏کنند. اما اگر بدون پوشش کامل اسلامی و دارای ادا و اطوارهای زنانه باشد; مردانی که در اتاق انتظار مطب حضور دارند; زیر چشمی هیکل او را برانداز کرده و سعی می‏کنند سر صحبت را با وی باز کنند.

4 - حفظ ارزش و مقام زن:

چون مردان خود را نسبت‏به زنان نیازمند می‏بینند; اگر زن خود را از نظرهای شهوانی آنان دور نگه دارد موجب ارزش او می‏شود. زیرا مردان با مشاهده مرز میان خواهش و رسیدن به زن، وی را به چشم مروارید گرانبهایی می‏بینند که به علت قرار گرفتن در صدف حجاب، به آسانی نمی‏توان به آن دست‏یافت. از نظر اسلام نیز زن هر اندازه عفیف‏تر باشد; ارزش و احترامش بهتر محفوظمی‏ماند.
به مساله حجاب و پوشش زنان اشکالاتی گرفته شده است. یکی از این اشکالات، مغایرت حجاب با آزادی زن است. مغرضانی که این اشکال را طرح کرده‏اند عقیده دارند، آزادی حقی است که هر انسانی باید از آن بهره‏مند شود و حجاب مخالف اصل آزادی زن است.
در پاسخ ایشان باید گفت: بر مردان واجب نیست اعضای بدن خود را غیر از عورتین بپوشانند. اما مردان از جهت اخلاقی تمام بدن خود را در معابر می‏پوشانند. آیا آنها به خاطر رعایت این حکم اخلاقی، در خانه و اجتماعی آزادی خود را از دست داده‏اند؟ باید از رسانه‏های تبلیغاتی و جنجالی غرب سؤال کرد: چرا اگر در کشورهای شما، مردان با لباسهای زیر از خانه بیرون بیایند مجازات می‏شوند ولی حضور زنان برهنه در معابر عمومی منعی ندارد؟ این جاست که باید بگوییم آنها برای رسیدن به مقاصد شوم خود، چنین سخنان دلفریبی را مطرح می‏کنند و قصد دارند از آب گل‏آلود ماهی بگیرند.
آیا اسلام زنان را در خانه‏ها زندانی کرده یا از ایشان خواسته وقتی بیرون می‏روند; لباس مناسب بپوشند، درست راه بروند و هنگام مواجه شدن با مردان، برای حفظ موقعیت‏خود و اجتماع برخوردی مناسب داشته باشند؟ چنین زنانی از میان گروه زیادی از مردان هم عبور کنند; کسی به آنها توجه نمی‏کند. آیا این اسارت است‏یا عین آزادی؟ و آیا زنی که با رعایت‏حجاب، موجب بر هم زدن آرامش خود و اجتماع نشود; آزادیش را از دست داده است؟ باید از این منادیان به اصطلاح آزادی سؤال کرد چگونه است که شما زن مسلمان محجبه را زندانی و زن بی‏حجاب را آزاد می‏دانید؟ آیا غیر از این است که می‏خواهید زنان را بازیچه دست مردان هوسباز قرار داده و در لجنزار فساد و تباهی غرق کنید؟ زن محجبه خیلی بهتر از یک زن بی‏حجاب می‏تواند در اجتماع کار کند چون برخلاف او که تمام فکرش معطوف جلب توجه مردان است; با هدفی والاقدم در صحنه اجتماعی می‏گذارد و بدون توجه به هوسبازیهای مردان، به آمال و اهداف بلند خود اندیشیده و فعالیت‏خود را ادامه می‏دهد. ممکن است گفته شود خیلی از زنان آرایش کرده نیز، در اجتماع مشغول کار هستند. بله ما منکر این مساله نیستیم. اما کار زمانی خوب انجام می‏شود که با آرامش فکری همراه باشد. آنها که می‏گویند حجاب نوعی محروم ماندن زنان از فعالیتهای اجتماعی است; سخنشان لغو و بیهوده است. زنان با حجاب نه تنها محروم نماندند بلکه با پشتکار بیشتر، در اجتماع مشغول شده و بازدهی کارشان را نیز بالا بردند.
گروهی از منتقدان، حجاب را موجب التهابات روحی دانسته و معتقدند اگر زنان خود را بپوشانند; موجب حرص بیشتر مردان می‏شوند. برتراند راسل یکی از مادی‏گرایان در این زمینه می‏گوید: «اگر عکسهای منافی عفت در سطح جامعه پخش شود; مردم پس از مدتی نگاه کردن به این عکسها از آنها زده می‏شوند. زنان نیز اگر مدتی در معرض دید باشند; رغبت مردان به مرور زمان نسبت‏به آنها کم خواهد شد.» در پاسخ باید گفت: غریزه شهوانی به گونه‏ای است که هر چه انسان آن را سرکوب کند، ضعیف‏تر می‏شود. بر عکس اگر رها و آزاد شود شعله‏ورتر می‏شود. بر خلاف نظر راسل اگر به یک عکس بی‏توجه شود; دوباره به عکس دیگری علاقه‏مند می‏شود. اگر از معاشقه کردن با زنی زده شود با زن دیگری ارتباط برقرار می‏کند. به همین علت است که می‏بینیم بی‏بند و باری در غرب ادامه پیدا می‏کند و زنان و دختران، به صورتی زشت و زننده در کوچه و خیابان ظاهر می‏شوند.
در اینجا به تشریح دیدگاه قرآن می‏پردازیم. خداوند در قرآن کریم می‏فرماید: «قل للمؤمنین یغضوا من ابصارهم و ...» منظور از غض بصر در این آیات این است که نگاه خیره نکنند. نگاه دوگونه است: 1- آلی 2- استقلالی. نگاه آلی آن نگاهی است که چون ما با یک زن در حال صحبت کردن هستیم; به او نگاه می‏کنیم. اما نگاه استقلالی یعنی مو، لباس و طرز آرایش او مدنظرمان باشد. منظور قرآن از نگاه نکردن، نوع استقلالی آن است. «و یحفظوا فروجهم‏»، منظور وجوب ستر عورت و خودداری از زنا است. چون در عصر جاهلیت، ستر عورت در میان اعراب معمول نبود. همچنان که بعضی دانشمندان غرب نیز، این عقیده را در کتابهای خود مطرح کرده‏اند. «ذلک ازکی لهم‏»، این حفظ برای ایشان پاکیزه‏تر است از اینکه خود را مکشوف العوره کنند.
«ان الله خبیر ... خدا به آنچه می‏کنند آگاه است‏».
خداوند در ادامه می‏فرماید: «و قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهن و ...» در این آیه می‏بینیم فرقی بین زن و مرد از جهت ترک نظر و حفظ فرج نیست. پوشش فقط برای زن است چون مظهر جمال است. گرچه نحوه پوشش زن بر مردان واجب نیست; در عمل می‏بینیم مردان پوششی کاملتر از بعضی زنان دارند.
«و لا یبدین زینتهن الا ما ظهر منها»، باید زیور خود را اعم از آرایش و زیورآلات آشکار نسازند مگر زینتهایی که آشکار است. زینت دو نوع است: 1-زینت آشکار 2- زینت مخفی (در تفسیر مجمع‏البیان سه قول آمده) زینت آشکار مثل جامه‏های رو و زینت مخفی مثل گوشواره و دست‏بند. قول دوم زینت آشکار مثل سرمه، انگشتر و خضاب دست. قول سوم چهره و دو دست تا مچ.
و لیضربن بخمرهن علی جیوبهن، باید مقنعه‏هایشان را بر سینه‏هایشان بیندازید تا گردن، گوش، سینه و زیرگلو معلوم نشود. و لا یبدین زینتهن الا لبعولتهن او ... او ما ملکت ایمانهن، زینت‏خود را آشکار نکنند مگر برای شوهران یا پدران یا پدرشوهران یا پسران یا پسر شوهران یا برادران یا پسر برادران یا پسر خواهران یا زنان یا مملوکان. البته منظور از زنان در اینجا، زنان مسلمان است و زنان غیر مسلمان نامحرم هستند. چون زنان غیر مسلمان هیچ تعهدی ندارند که محاسن و زیبایی زن مسلمان را برای شوهرانشان توصیف نکنند. لذا زنان مسلمان نیز از توصیف خواهران خود برای مردان خودداری کنند. «او التابعین غیر اولی الاربة‏»، طفیلیانی که کاری با زن ندارند. او الطفل الذین... کودکانی که از امور جنسی بی‏خبرند یا توانایی زناشویی ندارند. او ما ملکت ... دو احتمال است: 1 - مخصوص کنیزان است 2 - مطلق مملوک منظور است. التابعین... شامل دیوانگان و افراد ابلهی است که دارای شهوت نیستند. و لایضربن بارجلهن ... یعنی زنان به منظور آشکار ساختن زینتهای پنهان خود، پای بر زمین نکوبند. (چون زنان عرب خلخال به پا می‏کردند.)توبو الی الله... ای مردم توبه کنید به سوی پروردگار. رسول خدا فرمود: «من روزی صد بار توبه می‏کنم.»
و منظور از توبه انقطاع به سوی پروردگار است./

بانوان اسوه

لزوم پوشیدگی زن در مقابل مرد، یکی از مسایل مهم اسلامی است که قرآن کریم نیز به آن اشاره کرده است. البته حجاب، قبل از اسلام در میان اقوام دیگر چون یهود، هندو، ایرانی و ... وجود داشته و اختصاص به اسلام ندارد. این دین مبین، تنها برای آن مرز معین کرده است. اقوام گوناگون از گذشته‏های دور نظرات مختلفی پیرامون مساله حجاب داشته‏اند. گروهی زن را به شدت محصور کرده و بعضی نیز، حجاب را مایه اسارتش دانسته‏اند. کتاب تاریخ تمدن در این‏باره می‏گوید: «اگر زنی با هر گروه از مردان سخن می‏گفت و درددل‏می‏کرد; یا صدایش آن‏قدر بلند بود که چون در خانه سخن می‏گفت همسایگان می‏شنیدند; شوهرش حق داشت‏بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد».
در ایران باستان، زنان نسبت‏به پدر و برادر خود نامحرم بودند. شاید در اینجا این سؤال مطرح شود که پوشش و حجاب از کجا آمده؟ آیا مردان آن را بر زنان تحمیل کرده‏اند یا اینکه زنان با میل خودشان انتخاب کرده‏اند؟ نظر دوم منطقی‏تر است. زیرا زنان با وجود اینکه خود را در مقابل مردان ضعیف می‏دیدند; اما جمال و زنانگی، قوت و قدرت دیگری به آنها بخشید. لذا فهمیدند اگر بدون حجاب باشند طعمه اقویا خواهند شد و تنها با حجاب است که می‏توانند از چنگال ایشان رهایی یابند و تنها آنها را عاشق خود نموده اما نگذارند به راحتی به عشق خود برسند; مگر با رسوم خاص و این خود باعث عزت بیشتر زن و محدود نگه داشتن قدرت مرد بود. پس با حجاب خود را از مهلکه شهوترانی مردان دور نگه داشتند. اما چرا اسلام بر مساله حجاب مهر تایید زد؟ در پاسخ باید به چند علت اشاره کرد:

1 - آرامش روانی:

وقتی بین زن و مرد حریم نباشد; میل و غریزه‏ای که در طرفین است افزایش می‏یابد. غریزه جنسی به‏گونه‏ای است که هر چه بیشتر از آن استفاده شود; سرکش‏تر می‏شود و هر چه بر روی آن مهر زده شود مهار می‏گردد; به همین علت مردانی که زنان متعدد می‏گیرند نه تنها آتش هوس آنها خاموش نمی‏شود; بلکه شعله‏ورتر شده و آماده ازدواجهای مجدد می‏شوند. اگر به تاریخ نظری بیفکنیم; پادشاهانی را خواهیم دید که با وجود داشتن هزاران زن در حرمسراهایشان، باز هم در آرزوی به دست آوردن زنان جدید بودند.

2 - پایداری خانواده:

اگر حجاب با کیفیت‏خاص خود در خانواده برقرار باشد و زن به جز مرد خود به کسی نگاه نکند و تمام توجهش به مردش باشد; عشق و محبت‏خود را در او خلاصه خواهد کرد و مرد هم اگر این طور باشد; زندگیشان بسیار شیرین و با صفا خواهدشد.

3 - استواری جامعه:

اگر زن و مرد هر یک به آنچه وظیفه اسلامی آنان است عمل کنند. یعنی زنان با حجاب کامل وارد اجتماع شوند; چشم طماع مردان هوسباز را از خود دور نگه داشته و بدون دغدغه کار خود را به نحو احسن انجام می‏دهند. مردان هم به کارها و فعالیتهای اجتماعی خود ادامه می‏دهند. اما بر عکس اگر زنان با لباسهای نامناسب و آرایش بیرون روند; نیروی مردان کم شده و به جای کار و فعالیت، نیروی شهوانی در وجود ایشان فعال می‏شود. زنان هم به جای کار در اجتماع مشغول خودنمایی و هوسبازی می‏شوند. در این جاست که می‏بینیم کار اجتماعی پیشرفت نکرده و رو به تنزل می‏گذارد. به عنوان مثال منشی یک پزشک را در نظر می‏گیریم. اگر وی زنی پاکدامن و دارای حجاب اسلامی باشد; مراجعان بدون چشم‏چرانی و به چشم یک خواهر محجبه به او نگاه می‏کنند. اما اگر بدون پوشش کامل اسلامی و دارای ادا و اطوارهای زنانه باشد; مردانی که در اتاق انتظار مطب حضور دارند; زیر چشمی هیکل او را برانداز کرده و سعی می‏کنند سر صحبت را با وی باز کنند.

4 - حفظ ارزش و مقام زن:

چون مردان خود را نسبت‏به زنان نیازمند می‏بینند; اگر زن خود را از نظرهای شهوانی آنان دور نگه دارد موجب ارزش او می‏شود. زیرا مردان با مشاهده مرز میان خواهش و رسیدن به زن، وی را به چشم مروارید گرانبهایی می‏بینند که به علت قرار گرفتن در صدف حجاب، به آسانی نمی‏توان به آن دست‏یافت. از نظر اسلام نیز زن هر اندازه عفیف‏تر باشد; ارزش و احترامش بهتر محفوظمی‏ماند.
به مساله حجاب و پوشش زنان اشکالاتی گرفته شده است. یکی از این اشکالات، مغایرت حجاب با آزادی زن است. مغرضانی که این اشکال را طرح کرده‏اند عقیده دارند، آزادی حقی است که هر انسانی باید از آن بهره‏مند شود و حجاب مخالف اصل آزادی زن است.
در پاسخ ایشان باید گفت: بر مردان واجب نیست اعضای بدن خود را غیر از عورتین بپوشانند. اما مردان از جهت اخلاقی تمام بدن خود را در معابر می‏پوشانند. آیا آنها به خاطر رعایت این حکم اخلاقی، در خانه و اجتماعی آزادی خود را از دست داده‏اند؟ باید از رسانه‏های تبلیغاتی و جنجالی غرب سؤال کرد: چرا اگر در کشورهای شما، مردان با لباسهای زیر از خانه بیرون بیایند مجازات می‏شوند ولی حضور زنان برهنه در معابر عمومی منعی ندارد؟ این جاست که باید بگوییم آنها برای رسیدن به مقاصد شوم خود، چنین سخنان دلفریبی را مطرح می‏کنند و قصد دارند از آب گل‏آلود ماهی بگیرند.
آیا اسلام زنان را در خانه‏ها زندانی کرده یا از ایشان خواسته وقتی بیرون می‏روند; لباس مناسب بپوشند، درست راه بروند و هنگام مواجه شدن با مردان، برای حفظ موقعیت‏خود و اجتماع برخوردی مناسب داشته باشند؟ چنین زنانی از میان گروه زیادی از مردان هم عبور کنند; کسی به آنها توجه نمی‏کند. آیا این اسارت است‏یا عین آزادی؟ و آیا زنی که با رعایت‏حجاب، موجب بر هم زدن آرامش خود و اجتماع نشود; آزادیش را از دست داده است؟ باید از این منادیان به اصطلاح آزادی سؤال کرد چگونه است که شما زن مسلمان محجبه را زندانی و زن بی‏حجاب را آزاد می‏دانید؟ آیا غیر از این است که می‏خواهید زنان را بازیچه دست مردان هوسباز قرار داده و در لجنزار فساد و تباهی غرق کنید؟ زن محجبه خیلی بهتر از یک زن بی‏حجاب می‏تواند در اجتماع کار کند چون برخلاف او که تمام فکرش معطوف جلب توجه مردان است; با هدفی والاقدم در صحنه اجتماعی می‏گذارد و بدون توجه به هوسبازیهای مردان، به آمال و اهداف بلند خود اندیشیده و فعالیت‏خود را ادامه می‏دهد. ممکن است گفته شود خیلی از زنان آرایش کرده نیز، در اجتماع مشغول کار هستند. بله ما منکر این مساله نیستیم. اما کار زمانی خوب انجام می‏شود که با آرامش فکری همراه باشد. آنها که می‏گویند حجاب نوعی محروم ماندن زنان از فعالیتهای اجتماعی است; سخنشان لغو و بیهوده است. زنان با حجاب نه تنها محروم نماندند بلکه با پشتکار بیشتر، در اجتماع مشغول شده و بازدهی کارشان را نیز بالا بردند.
گروهی از منتقدان، حجاب را موجب التهابات روحی دانسته و معتقدند اگر زنان خود را بپوشانند; موجب حرص بیشتر مردان می‏شوند. برتراند راسل یکی از مادی‏گرایان در این زمینه می‏گوید: «اگر عکسهای منافی عفت در سطح جامعه پخش شود; مردم پس از مدتی نگاه کردن به این عکسها از آنها زده می‏شوند. زنان نیز اگر مدتی در معرض دید باشند; رغبت مردان به مرور زمان نسبت‏به آنها کم خواهد شد.» در پاسخ باید گفت: غریزه شهوانی به گونه‏ای است که هر چه انسان آن را سرکوب کند، ضعیف‏تر می‏شود. بر عکس اگر رها و آزاد شود شعله‏ورتر می‏شود. بر خلاف نظر راسل اگر به یک عکس بی‏توجه شود; دوباره به عکس دیگری علاقه‏مند می‏شود. اگر از معاشقه کردن با زنی زده شود با زن دیگری ارتباط برقرار می‏کند. به همین علت است که می‏بینیم بی‏بند و باری در غرب ادامه پیدا می‏کند و زنان و دختران، به صورتی زشت و زننده در کوچه و خیابان ظاهر می‏شوند.
در اینجا به تشریح دیدگاه قرآن می‏پردازیم. خداوند در قرآن کریم می‏فرماید: «قل للمؤمنین یغضوا من ابصارهم و ...» منظور از غض بصر در این آیات این است که نگاه خیره نکنند. نگاه دوگونه است: 1- آلی 2- استقلالی. نگاه آلی آن نگاهی است که چون ما با یک زن در حال صحبت کردن هستیم; به او نگاه می‏کنیم. اما نگاه استقلالی یعنی مو، لباس و طرز آرایش او مدنظرمان باشد. منظور قرآن از نگاه نکردن، نوع استقلالی آن است. «و یحفظوا فروجهم‏»، منظور وجوب ستر عورت و خودداری از زنا است. چون در عصر جاهلیت، ستر عورت در میان اعراب معمول نبود. همچنان که بعضی دانشمندان غرب نیز، این عقیده را در کتابهای خود مطرح کرده‏اند. «ذلک ازکی لهم‏»، این حفظ برای ایشان پاکیزه‏تر است از اینکه خود را مکشوف العوره کنند.
«ان الله خبیر ... خدا به آنچه می‏کنند آگاه است‏».
خداوند در ادامه می‏فرماید: «و قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهن و ...» در این آیه می‏بینیم فرقی بین زن و مرد از جهت ترک نظر و حفظ فرج نیست. پوشش فقط برای زن است چون مظهر جمال است. گرچه نحوه پوشش زن بر مردان واجب نیست; در عمل می‏بینیم مردان پوششی کاملتر از بعضی زنان دارند.
«و لا یبدین زینتهن الا ما ظهر منها»، باید زیور خود را اعم از آرایش و زیورآلات آشکار نسازند مگر زینتهایی که آشکار است. زینت دو نوع است: 1-زینت آشکار 2- زینت مخفی (در تفسیر مجمع‏البیان سه قول آمده) زینت آشکار مثل جامه‏های رو و زینت مخفی مثل گوشواره و دست‏بند. قول دوم زینت آشکار مثل سرمه، انگشتر و خضاب دست. قول سوم چهره و دو دست تا مچ.
و لیضربن بخمرهن علی جیوبهن، باید مقنعه‏هایشان را بر سینه‏هایشان بیندازید تا گردن، گوش، سینه و زیرگلو معلوم نشود. و لا یبدین زینتهن الا لبعولتهن او ... او ما ملکت ایمانهن، زینت‏خود را آشکار نکنند مگر برای شوهران یا پدران یا پدرشوهران یا پسران یا پسر شوهران یا برادران یا پسر برادران یا پسر خواهران یا زنان یا مملوکان. البته منظور از زنان در اینجا، زنان مسلمان است و زنان غیر مسلمان نامحرم هستند. چون زنان غیر مسلمان هیچ تعهدی ندارند که محاسن و زیبایی زن مسلمان را برای شوهرانشان توصیف نکنند. لذا زنان مسلمان نیز از توصیف خواهران خود برای مردان خودداری کنند. «او التابعین غیر اولی الاربة‏»، طفیلیانی که کاری با زن ندارند. او الطفل الذین... کودکانی که از امور جنسی بی‏خبرند یا توانایی زناشویی ندارند. او ما ملکت ... دو احتمال است: 1 - مخصوص کنیزان است 2 - مطلق مملوک منظور است. التابعین... شامل دیوانگان و افراد ابلهی است که دارای شهوت نیستند. و لایضربن بارجلهن ... یعنی زنان به منظور آشکار ساختن زینتهای پنهان خود، پای بر زمین نکوبند. (چون زنان عرب خلخال به پا می‏کردند.)توبو الی الله... ای مردم توبه کنید به سوی پروردگار. رسول خدا فرمود: «من روزی صد بار توبه می‏کنم.»
و منظور از توبه انقطاع به سوی پروردگار است.

بانوان اسوه

لزوم پوشیدگی زن در مقابل مرد، یکی از مسایل مهم اسلامی است که قرآن کریم نیز به آن اشاره کرده است. البته حجاب، قبل از اسلام در میان اقوام دیگر چون یهود، هندو، ایرانی و ... وجود داشته و اختصاص به اسلام ندارد. این دین مبین، تنها برای آن مرز معین کرده است. اقوام گوناگون از گذشته‏های دور نظرات مختلفی پیرامون مساله حجاب داشته‏اند. گروهی زن را به شدت محصور کرده و بعضی نیز، حجاب را مایه اسارتش دانسته‏اند. کتاب تاریخ تمدن در این‏باره می‏گوید: «اگر زنی با هر گروه از مردان سخن می‏گفت و درددل‏می‏کرد; یا صدایش آن‏قدر بلند بود که چون در خانه سخن می‏گفت همسایگان می‏شنیدند; شوهرش حق داشت‏بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد».
در ایران باستان، زنان نسبت‏به پدر و برادر خود نامحرم بودند. شاید در اینجا این سؤال مطرح شود که پوشش و حجاب از کجا آمده؟ آیا مردان آن را بر زنان تحمیل کرده‏اند یا اینکه زنان با میل خودشان انتخاب کرده‏اند؟ نظر دوم منطقی‏تر است. زیرا زنان با وجود اینکه خود را در مقابل مردان ضعیف می‏دیدند; اما جمال و زنانگی، قوت و قدرت دیگری به آنها بخشید. لذا فهمیدند اگر بدون حجاب باشند طعمه اقویا خواهند شد و تنها با حجاب است که می‏توانند از چنگال ایشان رهایی یابند و تنها آنها را عاشق خود نموده اما نگذارند به راحتی به عشق خود برسند; مگر با رسوم خاص و این خود باعث عزت بیشتر زن و محدود نگه داشتن قدرت مرد بود. پس با حجاب خود را از مهلکه شهوترانی مردان دور نگه داشتند. اما چرا اسلام بر مساله حجاب مهر تایید زد؟ در پاسخ باید به چند علت اشاره کرد:

1 - آرامش روانی:

وقتی بین زن و مرد حریم نباشد; میل و غریزه‏ای که در طرفین است افزایش می‏یابد. غریزه جنسی به‏گونه‏ای است که هر چه بیشتر از آن استفاده شود; سرکش‏تر می‏شود و هر چه بر روی آن مهر زده شود مهار می‏گردد; به همین علت مردانی که زنان متعدد می‏گیرند نه تنها آتش هوس آنها خاموش نمی‏شود; بلکه شعله‏ورتر شده و آماده ازدواجهای مجدد می‏شوند. اگر به تاریخ نظری بیفکنیم; پادشاهانی را خواهیم دید که با وجود داشتن هزاران زن در حرمسراهایشان، باز هم در آرزوی به دست آوردن زنان جدید بودند.

2 - پایداری خانواده:

اگر حجاب با کیفیت‏خاص خود در خانواده برقرار باشد و زن به جز مرد خود به کسی نگاه نکند و تمام توجهش به مردش باشد; عشق و محبت‏خود را در او خلاصه خواهد کرد و مرد هم اگر این طور باشد; زندگیشان بسیار شیرین و با صفا خواهدشد.

3 - استواری جامعه:

اگر زن و مرد هر یک به آنچه وظیفه اسلامی آنان است عمل کنند. یعنی زنان با حجاب کامل وارد اجتماع شوند; چشم طماع مردان هوسباز را از خود دور نگه داشته و بدون دغدغه کار خود را به نحو احسن انجام می‏دهند. مردان هم به کارها و فعالیتهای اجتماعی خود ادامه می‏دهند. اما بر عکس اگر زنان با لباسهای نامناسب و آرایش بیرون روند; نیروی مردان کم شده و به جای کار و فعالیت، نیروی شهوانی در وجود ایشان فعال می‏شود. زنان هم به جای کار در اجتماع مشغول خودنمایی و هوسبازی می‏شوند. در این جاست که می‏بینیم کار اجتماعی پیشرفت نکرده و رو به تنزل می‏گذارد. به عنوان مثال منشی یک پزشک را در نظر می‏گیریم. اگر وی زنی پاکدامن و دارای حجاب اسلامی باشد; مراجعان بدون چشم‏چرانی و به چشم یک خواهر محجبه به او نگاه می‏کنند. اما اگر بدون پوشش کامل اسلامی و دارای ادا و اطوارهای زنانه باشد; مردانی که در اتاق انتظار مطب حضور دارند; زیر چشمی هیکل او را برانداز کرده و سعی می‏کنند سر صحبت را با وی باز کنند.

4 - حفظ ارزش و مقام زن:

چون مردان خود را نسبت‏به زنان نیازمند می‏بینند; اگر زن خود را از نظرهای شهوانی آنان دور نگه دارد موجب ارزش او می‏شود. زیرا مردان با مشاهده مرز میان خواهش و رسیدن به زن، وی را به چشم مروارید گرانبهایی می‏بینند که به علت قرار گرفتن در صدف حجاب، به آسانی نمی‏توان به آن دست‏یافت. از نظر اسلام نیز زن هر اندازه عفیف‏تر باشد; ارزش و احترامش بهتر محفوظمی‏ماند.
به مساله حجاب و پوشش زنان اشکالاتی گرفته شده است. یکی از این اشکالات، مغایرت حجاب با آزادی زن است. مغرضانی که این اشکال را طرح کرده‏اند عقیده دارند، آزادی حقی است که هر انسانی باید از آن بهره‏مند شود و حجاب مخالف اصل آزادی زن است.
در پاسخ ایشان باید گفت: بر مردان واجب نیست اعضای بدن خود را غیر از عورتین بپوشانند. اما مردان از جهت اخلاقی تمام بدن خود را در معابر می‏پوشانند. آیا آنها به خاطر رعایت این حکم اخلاقی، در خانه و اجتماعی آزادی خود را از دست داده‏اند؟ باید از رسانه‏های تبلیغاتی و جنجالی غرب سؤال کرد: چرا اگر در کشورهای شما، مردان با لباسهای زیر از خانه بیرون بیایند مجازات می‏شوند ولی حضور زنان برهنه در معابر عمومی منعی ندارد؟ این جاست که باید بگوییم آنها برای رسیدن به مقاصد شوم خود، چنین سخنان دلفریبی را مطرح می‏کنند و قصد دارند از آب گل‏آلود ماهی بگیرند.
آیا اسلام زنان را در خانه‏ها زندانی کرده یا از ایشان خواسته وقتی بیرون می‏روند; لباس مناسب بپوشند، درست راه بروند و هنگام مواجه شدن با مردان، برای حفظ موقعیت‏خود و اجتماع برخوردی مناسب داشته باشند؟ چنین زنانی از میان گروه زیادی از مردان هم عبور کنند; کسی به آنها توجه نمی‏کند. آیا این اسارت است‏یا عین آزادی؟ و آیا زنی که با رعایت‏حجاب، موجب بر هم زدن آرامش خود و اجتماع نشود; آزادیش را از دست داده است؟ باید از این منادیان به اصطلاح آزادی سؤال کرد چگونه است که شما زن مسلمان محجبه را زندانی و زن بی‏حجاب را آزاد می‏دانید؟ آیا غیر از این است که می‏خواهید زنان را بازیچه دست مردان هوسباز قرار داده و در لجنزار فساد و تباهی غرق کنید؟ زن محجبه خیلی بهتر از یک زن بی‏حجاب می‏تواند در اجتماع کار کند چون برخلاف او که تمام فکرش معطوف جلب توجه مردان است; با هدفی والاقدم در صحنه اجتماعی می‏گذارد و بدون توجه به هوسبازیهای مردان، به آمال و اهداف بلند خود اندیشیده و فعالیت‏خود را ادامه می‏دهد. ممکن است گفته شود خیلی از زنان آرایش کرده نیز، در اجتماع مشغول کار هستند. بله ما منکر این مساله نیستیم. اما کار زمانی خوب انجام می‏شود که با آرامش فکری همراه باشد. آنها که می‏گویند حجاب نوعی محروم ماندن زنان از فعالیتهای اجتماعی است; سخنشان لغو و بیهوده است. زنان با حجاب نه تنها محروم نماندند بلکه با پشتکار بیشتر، در اجتماع مشغول شده و بازدهی کارشان را نیز بالا بردند.
گروهی از منتقدان، حجاب را موجب التهابات روحی دانسته و معتقدند اگر زنان خود را بپوشانند; موجب حرص بیشتر مردان می‏شوند. برتراند راسل یکی از مادی‏گرایان در این زمینه می‏گوید: «اگر عکسهای منافی عفت در سطح جامعه پخش شود; مردم پس از مدتی نگاه کردن به این عکسها از آنها زده می‏شوند. زنان نیز اگر مدتی در معرض دید باشند; رغبت مردان به مرور زمان نسبت‏به آنها کم خواهد شد.» در پاسخ باید گفت: غریزه شهوانی به گونه‏ای است که هر چه انسان آن را سرکوب کند، ضعیف‏تر می‏شود. بر عکس اگر رها و آزاد شود شعله‏ورتر می‏شود. بر خلاف نظر راسل اگر به یک عکس بی‏توجه شود; دوباره به عکس دیگری علاقه‏مند می‏شود. اگر از معاشقه کردن با زنی زده شود با زن دیگری ارتباط برقرار می‏کند. به همین علت است که می‏بینیم بی‏بند و باری در غرب ادامه پیدا می‏کند و زنان و دختران، به صورتی زشت و زننده در کوچه و خیابان ظاهر می‏شوند.
در اینجا به تشریح دیدگاه قرآن می‏پردازیم. خداوند در قرآن کریم می‏فرماید: «قل للمؤمنین یغضوا من ابصارهم و ...» منظور از غض بصر در این آیات این است که نگاه خیره نکنند. نگاه دوگونه است: 1- آلی 2- استقلالی. نگاه آلی آن نگاهی است که چون ما با یک زن در حال صحبت کردن هستیم; به او نگاه می‏کنیم. اما نگاه استقلالی یعنی مو، لباس و طرز آرایش او مدنظرمان باشد. منظور قرآن از نگاه نکردن، نوع استقلالی آن است. «و یحفظوا فروجهم‏»، منظور وجوب ستر عورت و خودداری از زنا است. چون در عصر جاهلیت، ستر عورت در میان اعراب معمول نبود. همچنان که بعضی دانشمندان غرب نیز، این عقیده را در کتابهای خود مطرح کرده‏اند. «ذلک ازکی لهم‏»، این حفظ برای ایشان پاکیزه‏تر است از اینکه خود را مکشوف العوره کنند.
«ان الله خبیر ... خدا به آنچه می‏کنند آگاه است‏».
خداوند در ادامه می‏فرماید: «و قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهن و ...» در این آیه می‏بینیم فرقی بین زن و مرد از جهت ترک نظر و حفظ فرج نیست. پوشش فقط برای زن است چون مظهر جمال است. گرچه نحوه پوشش زن بر مردان واجب نیست; در عمل می‏بینیم مردان پوششی کاملتر از بعضی زنان دارند.
«و لا یبدین زینتهن الا ما ظهر منها»، باید زیور خود را اعم از آرایش و زیورآلات آشکار نسازند مگر زینتهایی که آشکار است. زینت دو نوع است: 1-زینت آشکار 2- زینت مخفی (در تفسیر مجمع‏البیان سه قول آمده) زینت آشکار مثل جامه‏های رو و زینت مخفی مثل گوشواره و دست‏بند. قول دوم زینت آشکار مثل سرمه، انگشتر و خضاب دست. قول سوم چهره و دو دست تا مچ.
و لیضربن بخمرهن علی جیوبهن، باید مقنعه‏هایشان را بر سینه‏هایشان بیندازید تا گردن، گوش، سینه و زیرگلو معلوم نشود. و لا یبدین زینتهن الا لبعولتهن او ... او ما ملکت ایمانهن، زینت‏خود را آشکار نکنند مگر برای شوهران یا پدران یا پدرشوهران یا پسران یا پسر شوهران یا برادران یا پسر برادران یا پسر خواهران یا زنان یا مملوکان. البته منظور از زنان در اینجا، زنان مسلمان است و زنان غیر مسلمان نامحرم هستند. چون زنان غیر مسلمان هیچ تعهدی ندارند که محاسن و زیبایی زن مسلمان را برای شوهرانشان توصیف نکنند. لذا زنان مسلمان نیز از توصیف خواهران خود برای مردان خودداری کنند. «او التابعین غیر اولی الاربة‏»، طفیلیانی که کاری با زن ندارند. او الطفل الذین... کودکانی که از امور جنسی بی‏خبرند یا توانایی زناشویی ندارند. او ما ملکت ... دو احتمال است: 1 - مخصوص کنیزان است 2 - مطلق مملوک منظور است. التابعین... شامل دیوانگان و افراد ابلهی است که دارای شهوت نیستند. و لایضربن بارجلهن ... یعنی زنان به منظور آشکار ساختن زینتهای پنهان خود، پای بر زمین نکوبند. (چون زنان عرب خلخال به پا می‏کردند.)توبو الی الله... ای مردم توبه کنید به سوی پروردگار. رسول خدا فرمود: «من روزی صد بار توبه می‏کنم.»
و منظور از توبه انقطاع به سوی پروردگار است.

بانوان اسوه

لزوم پوشیدگی زن در مقابل مرد، یکی از مسایل مهم اسلامی است که قرآن کریم نیز به آن اشاره کرده است. البته حجاب، قبل از اسلام در میان اقوام دیگر چون یهود، هندو، ایرانی و ... وجود داشته و اختصاص به اسلام ندارد. این دین مبین، تنها برای آن مرز معین کرده است. اقوام گوناگون از گذشته‏های دور نظرات مختلفی پیرامون مساله حجاب داشته‏اند. گروهی زن را به شدت محصور کرده و بعضی نیز، حجاب را مایه اسارتش دانسته‏اند. کتاب تاریخ تمدن در این‏باره می‏گوید: «اگر زنی با هر گروه از مردان سخن می‏گفت و درددل‏می‏کرد; یا صدایش آن‏قدر بلند بود که چون در خانه سخن می‏گفت همسایگان می‏شنیدند; شوهرش حق داشت‏بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد».
در ایران باستان، زنان نسبت‏به پدر و برادر خود نامحرم بودند. شاید در اینجا این سؤال مطرح شود که پوشش و حجاب از کجا آمده؟ آیا مردان آن را بر زنان تحمیل کرده‏اند یا اینکه زنان با میل خودشان انتخاب کرده‏اند؟ نظر دوم منطقی‏تر است. زیرا زنان با وجود اینکه خود را در مقابل مردان ضعیف می‏دیدند; اما جمال و زنانگی، قوت و قدرت دیگری به آنها بخشید. لذا فهمیدند اگر بدون حجاب باشند طعمه اقویا خواهند شد و تنها با حجاب است که می‏توانند از چنگال ایشان رهایی یابند و تنها آنها را عاشق خود نموده اما نگذارند به راحتی به عشق خود برسند; مگر با رسوم خاص و این خود باعث عزت بیشتر زن و محدود نگه داشتن قدرت مرد بود. پس با حجاب خود را از مهلکه شهوترانی مردان دور نگه داشتند. اما چرا اسلام بر مساله حجاب مهر تایید زد؟ در پاسخ باید به چند علت اشاره کرد:

1 - آرامش روانی:

وقتی بین زن و مرد حریم نباشد; میل و غریزه‏ای که در طرفین است افزایش می‏یابد. غریزه جنسی به‏گونه‏ای است که هر چه بیشتر از آن استفاده شود; سرکش‏تر می‏شود و هر چه بر روی آن مهر زده شود مهار می‏گردد; به همین علت مردانی که زنان متعدد می‏گیرند نه تنها آتش هوس آنها خاموش نمی‏شود; بلکه شعله‏ورتر شده و آماده ازدواجهای مجدد می‏شوند. اگر به تاریخ نظری بیفکنیم; پادشاهانی را خواهیم دید که با وجود داشتن هزاران زن در حرمسراهایشان، باز هم در آرزوی به دست آوردن زنان جدید بودند.

2 - پایداری خانواده:

اگر حجاب با کیفیت‏خاص خود در خانواده برقرار باشد و زن به جز مرد خود به کسی نگاه نکند و تمام توجهش به مردش باشد; عشق و محبت‏خود را در او خلاصه خواهد کرد و مرد هم اگر این طور باشد; زندگیشان بسیار شیرین و با صفا خواهدشد.

3 - استواری جامعه:

اگر زن و مرد هر یک به آنچه وظیفه اسلامی آنان است عمل کنند. یعنی زنان با حجاب کامل وارد اجتماع شوند; چشم طماع مردان هوسباز را از خود دور نگه داشته و بدون دغدغه کار خود را به نحو احسن انجام می‏دهند. مردان هم به کارها و فعالیتهای اجتماعی خود ادامه می‏دهند. اما بر عکس اگر زنان با لباسهای نامناسب و آرایش بیرون روند; نیروی مردان کم شده و به جای کار و فعالیت، نیروی شهوانی در وجود ایشان فعال می‏شود. زنان هم به جای کار در اجتماع مشغول خودنمایی و هوسبازی می‏شوند. در این جاست که می‏بینیم کار اجتماعی پیشرفت نکرده و رو به تنزل می‏گذارد. به عنوان مثال منشی یک پزشک را در نظر می‏گیریم. اگر وی زنی پاکدامن و دارای حجاب اسلامی باشد; مراجعان بدون چشم‏چرانی و به چشم یک خواهر محجبه به او نگاه می‏کنند. اما اگر بدون پوشش کامل اسلامی و دارای ادا و اطوارهای زنانه باشد; مردانی که در اتاق انتظار مطب حضور دارند; زیر چشمی هیکل او را برانداز کرده و سعی می‏کنند سر صحبت را با وی باز کنند.

4 - حفظ ارزش و مقام زن:

چون مردان خود را نسبت‏به زنان نیازمند می‏بینند; اگر زن خود را از نظرهای شهوانی آنان دور نگه دارد موجب ارزش او می‏شود. زیرا مردان با مشاهده مرز میان خواهش و رسیدن به زن، وی را به چشم مروارید گرانبهایی می‏بینند که به علت قرار گرفتن در صدف حجاب، به آسانی نمی‏توان به آن دست‏یافت. از نظر اسلام نیز زن هر اندازه عفیف‏تر باشد; ارزش و احترامش بهتر محفوظمی‏ماند.
به مساله حجاب و پوشش زنان اشکالاتی گرفته شده است. یکی از این اشکالات، مغایرت حجاب با آزادی زن است. مغرضانی که این اشکال را طرح کرده‏اند عقیده دارند، آزادی حقی است که هر انسانی باید از آن بهره‏مند شود و حجاب مخالف اصل آزادی زن است.
در پاسخ ایشان باید گفت: بر مردان واجب نیست اعضای بدن خود را غیر از عورتین بپوشانند. اما مردان از جهت اخلاقی تمام بدن خود را در معابر می‏پوشانند. آیا آنها به خاطر رعایت این حکم اخلاقی، در خانه و اجتماعی آزادی خود را از دست داده‏اند؟ باید از رسانه‏های تبلیغاتی و جنجالی غرب سؤال کرد: چرا اگر در کشورهای شما، مردان با لباسهای زیر از خانه بیرون بیایند مجازات می‏شوند ولی حضور زنان برهنه در معابر عمومی منعی ندارد؟ این جاست که باید بگوییم آنها برای رسیدن به مقاصد شوم خود، چنین سخنان دلفریبی را مطرح می‏کنند و قصد دارند از آب گل‏آلود ماهی بگیرند.
آیا اسلام زنان را در خانه‏ها زندانی کرده یا از ایشان خواسته وقتی بیرون می‏روند; لباس مناسب بپوشند، درست راه بروند و هنگام مواجه شدن با مردان، برای حفظ موقعیت‏خود و اجتماع برخوردی مناسب داشته باشند؟ چنین زنانی از میان گروه زیادی از مردان هم عبور کنند; کسی به آنها توجه نمی‏کند. آیا این اسارت است‏یا عین آزادی؟ و آیا زنی که با رعایت‏حجاب، موجب بر هم زدن آرامش خود و اجتماع نشود; آزادیش را از دست داده است؟ باید از این منادیان به اصطلاح آزادی سؤال کرد چگونه است که شما زن مسلمان محجبه را زندانی و زن بی‏حجاب را آزاد می‏دانید؟ آیا غیر از این است که می‏خواهید زنان را بازیچه دست مردان هوسباز قرار داده و در لجنزار فساد و تباهی غرق کنید؟ زن محجبه خیلی بهتر از یک زن بی‏حجاب می‏تواند در اجتماع کار کند چون برخلاف او که تمام فکرش معطوف جلب توجه مردان است; با هدفی والاقدم در صحنه اجتماعی می‏گذارد و بدون توجه به هوسبازیهای مردان، به آمال و اهداف بلند خود اندیشیده و فعالیت‏خود را ادامه می‏دهد. ممکن است گفته شود خیلی از زنان آرایش کرده نیز، در اجتماع مشغول کار هستند. بله ما منکر این مساله نیستیم. اما کار زمانی خوب انجام می‏شود که با آرامش فکری همراه باشد. آنها که می‏گویند حجاب نوعی محروم ماندن زنان از فعالیتهای اجتماعی است; سخنشان لغو و بیهوده است. زنان با حجاب نه تنها محروم نماندند بلکه با پشتکار بیشتر، در اجتماع مشغول شده و بازدهی کارشان را نیز بالا بردند.
گروهی از منتقدان، حجاب را موجب التهابات روحی دانسته و معتقدند اگر زنان خود را بپوشانند; موجب حرص بیشتر مردان می‏شوند. برتراند راسل یکی از مادی‏گرایان در این زمینه می‏گوید: «اگر عکسهای منافی عفت در سطح جامعه پخش شود; مردم پس از مدتی نگاه کردن به این عکسها از آنها زده می‏شوند. زنان نیز اگر مدتی در معرض دید باشند; رغبت مردان به مرور زمان نسبت‏به آنها کم خواهد شد.» در پاسخ باید گفت: غریزه شهوانی به گونه‏ای است که هر چه انسان آن را سرکوب کند، ضعیف‏تر می‏شود. بر عکس اگر رها و آزاد شود شعله‏ورتر می‏شود. بر خلاف نظر راسل اگر به یک عکس بی‏توجه شود; دوباره به عکس دیگری علاقه‏مند می‏شود. اگر از معاشقه کردن با زنی زده شود با زن دیگری ارتباط برقرار می‏کند. به همین علت است که می‏بینیم بی‏بند و باری در غرب ادامه پیدا می‏کند و زنان و دختران، به صورتی زشت و زننده در کوچه و خیابان ظاهر می‏شوند.
در اینجا به تشریح دیدگاه قرآن می‏پردازیم. خداوند در قرآن کریم می‏فرماید: «قل للمؤمنین یغضوا من ابصارهم و ...» منظور از غض بصر در این آیات این است که نگاه خیره نکنند. نگاه دوگونه است: 1- آلی 2- استقلالی. نگاه آلی آن نگاهی است که چون ما با یک زن در حال صحبت کردن هستیم; به او نگاه می‏کنیم. اما نگاه استقلالی یعنی مو، لباس و طرز آرایش او مدنظرمان باشد. منظور قرآن از نگاه نکردن، نوع استقلالی آن است. «و یحفظوا فروجهم‏»، منظور وجوب ستر عورت و خودداری از زنا است. چون در عصر جاهلیت، ستر عورت در میان اعراب معمول نبود. همچنان که بعضی دانشمندان غرب نیز، این عقیده را در کتابهای خود مطرح کرده‏اند. «ذلک ازکی لهم‏»، این حفظ برای ایشان پاکیزه‏تر است از اینکه خود را مکشوف العوره کنند.
«ان الله خبیر ... خدا به آنچه می‏کنند آگاه است‏».
خداوند در ادامه می‏فرماید: «و قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهن و ...» در این آیه می‏بینیم فرقی بین زن و مرد از جهت ترک نظر و حفظ فرج نیست. پوشش فقط برای زن است چون مظهر جمال است. گرچه نحوه پوشش زن بر مردان واجب نیست; در عمل می‏بینیم مردان پوششی کاملتر از بعضی زنان دارند.
«و لا یبدین زینتهن الا ما ظهر منها»، باید زیور خود را اعم از آرایش و زیورآلات آشکار نسازند مگر زینتهایی که آشکار است. زینت دو نوع است: 1-زینت آشکار 2- زینت مخفی (در تفسیر مجمع‏البیان سه قول آمده) زینت آشکار مثل جامه‏های رو و زینت مخفی مثل گوشواره و دست‏بند. قول دوم زینت آشکار مثل سرمه، انگشتر و خضاب دست. قول سوم چهره و دو دست تا مچ.
و لیضربن بخمرهن علی جیوبهن، باید مقنعه‏هایشان را بر سینه‏هایشان بیندازید تا گردن، گوش، سینه و زیرگلو معلوم نشود. و لا یبدین زینتهن الا لبعولتهن او ... او ما ملکت ایمانهن، زینت‏خود را آشکار نکنند مگر برای شوهران یا پدران یا پدرشوهران یا پسران یا پسر شوهران یا برادران یا پسر برادران یا پسر خواهران یا زنان یا مملوکان. البته منظور از زنان در اینجا، زنان مسلمان است و زنان غیر مسلمان نامحرم هستند. چون زنان غیر مسلمان هیچ تعهدی ندارند که محاسن و زیبایی زن مسلمان را برای شوهرانشان توصیف نکنند. لذا زنان مسلمان نیز از توصیف خواهران خود برای مردان خودداری کنند. «او التابعین غیر اولی الاربة‏»، طفیلیانی که کاری با زن ندارند. او الطفل الذین... کودکانی که از امور جنسی بی‏خبرند یا توانایی زناشویی ندارند. او ما ملکت ... دو احتمال است: 1 - مخصوص کنیزان است 2 - مطلق مملوک منظور است. التابعین... شامل دیوانگان و افراد ابلهی است که دارای شهوت نیستند. و لایضربن بارجلهن ... یعنی زنان به منظور آشکار ساختن زینتهای پنهان خود، پای بر زمین نکوبند. (چون زنان عرب خلخال به پا می‏کردند.)توبو الی الله... ای مردم توبه کنید به سوی پروردگار. رسول خدا فرمود: «من روزی صد بار توبه می‏کنم.»
و منظور از توبه انقطاع به سوی پروردگار است.

بانوان اسوه

لزوم پوشیدگی زن در مقابل مرد، یکی از مسایل مهم اسلامی است که قرآن کریم نیز به آن اشاره کرده است. البته حجاب، قبل از اسلام در میان اقوام دیگر چون یهود، هندو، ایرانی و ... وجود داشته و اختصاص به اسلام ندارد. این دین مبین، تنها برای آن مرز معین کرده است. اقوام گوناگون از گذشته‏های دور نظرات مختلفی پیرامون مساله حجاب داشته‏اند. گروهی زن را به شدت محصور کرده و بعضی نیز، حجاب را مایه اسارتش دانسته‏اند. کتاب تاریخ تمدن در این‏باره می‏گوید: «اگر زنی با هر گروه از مردان سخن می‏گفت و درددل‏می‏کرد; یا صدایش آن‏قدر بلند بود که چون در خانه سخن می‏گفت همسایگان می‏شنیدند; شوهرش حق داشت‏بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد».
در ایران باستان، زنان نسبت‏به پدر و برادر خود نامحرم بودند. شاید در اینجا این سؤال مطرح شود که پوشش و حجاب از کجا آمده؟ آیا مردان آن را بر زنان تحمیل کرده‏اند یا اینکه زنان با میل خودشان انتخاب کرده‏اند؟ نظر دوم منطقی‏تر است. زیرا زنان با وجود اینکه خود را در مقابل مردان ضعیف می‏دیدند; اما جمال و زنانگی، قوت و قدرت دیگری به آنها بخشید. لذا فهمیدند اگر بدون حجاب باشند طعمه اقویا خواهند شد و تنها با حجاب است که می‏توانند از چنگال ایشان رهایی یابند و تنها آنها را عاشق خود نموده اما نگذارند به راحتی به عشق خود برسند; مگر با رسوم خاص و این خود باعث عزت بیشتر زن و محدود نگه داشتن قدرت مرد بود. پس با حجاب خود را از مهلکه شهوترانی مردان دور نگه داشتند. اما چرا اسلام بر مساله حجاب مهر تایید زد؟ در پاسخ باید به چند علت اشاره کرد:

1 - آرامش روانی:

وقتی بین زن و مرد حریم نباشد; میل و غریزه‏ای که در طرفین است افزایش می‏یابد. غریزه جنسی به‏گونه‏ای است که هر چه بیشتر از آن استفاده شود; سرکش‏تر می‏شود و هر چه بر روی آن مهر زده شود مهار می‏گردد; به همین علت مردانی که زنان متعدد می‏گیرند نه تنها آتش هوس آنها خاموش نمی‏شود; بلکه شعله‏ورتر شده و آماده ازدواجهای مجدد می‏شوند. اگر به تاریخ نظری بیفکنیم; پادشاهانی را خواهیم دید که با وجود داشتن هزاران زن در حرمسراهایشان، باز هم در آرزوی به دست آوردن زنان جدید بودند.

2 - پایداری خانواده:

اگر حجاب با کیفیت‏خاص خود در خانواده برقرار باشد و زن به جز مرد خود به کسی نگاه نکند و تمام توجهش به مردش باشد; عشق و محبت‏خود را در او خلاصه خواهد کرد و مرد هم اگر این طور باشد; زندگیشان بسیار شیرین و با صفا خواهدشد.

3 - استواری جامعه:

اگر زن و مرد هر یک به آنچه وظیفه اسلامی آنان است عمل کنند. یعنی زنان با حجاب کامل وارد اجتماع شوند; چشم طماع مردان هوسباز را از خود دور نگه داشته و بدون دغدغه کار خود را به نحو احسن انجام می‏دهند. مردان هم به کارها و فعالیتهای اجتماعی خود ادامه می‏دهند. اما بر عکس اگر زنان با لباسهای نامناسب و آرایش بیرون روند; نیروی مردان کم شده و به جای کار و فعالیت، نیروی شهوانی در وجود ایشان فعال می‏شود. زنان هم به جای کار در اجتماع مشغول خودنمایی و هوسبازی می‏شوند. در این جاست که می‏بینیم کار اجتماعی پیشرفت نکرده و رو به تنزل می‏گذارد. به عنوان مثال منشی یک پزشک را در نظر می‏گیریم. اگر وی زنی پاکدامن و دارای حجاب اسلامی باشد; مراجعان بدون چشم‏چرانی و به چشم یک خواهر محجبه به او نگاه می‏کنند. اما اگر بدون پوشش کامل اسلامی و دارای ادا و اطوارهای زنانه باشد; مردانی که در اتاق انتظار مطب حضور دارند; زیر چشمی هیکل او را برانداز کرده و سعی می‏کنند سر صحبت را با وی باز کنند.

4 - حفظ ارزش و مقام زن:

چون مردان خود را نسبت‏به زنان نیازمند می‏بینند; اگر زن خود را از نظرهای شهوانی آنان دور نگه دارد موجب ارزش او می‏شود. زیرا مردان با مشاهده مرز میان خواهش و رسیدن به زن، وی را به چشم مروارید گرانبهایی می‏بینند که به علت قرار گرفتن در صدف حجاب، به آسانی نمی‏توان به آن دست‏یافت. از نظر اسلام نیز زن هر اندازه عفیف‏تر باشد; ارزش و احترامش بهتر محفوظمی‏ماند.
به مساله حجاب و پوشش زنان اشکالاتی گرفته شده است. یکی از این اشکالات، مغایرت حجاب با آزادی زن است. مغرضانی که این اشکال را طرح کرده‏اند عقیده دارند، آزادی حقی است که هر انسانی باید از آن بهره‏مند شود و حجاب مخالف اصل آزادی زن است.
در پاسخ ایشان باید گفت: بر مردان واجب نیست اعضای بدن خود را غیر از عورتین بپوشانند. اما مردان از جهت اخلاقی تمام بدن خود را در معابر می‏پوشانند. آیا آنها به خاطر رعایت این حکم اخلاقی، در خانه و اجتماعی آزادی خود را از دست داده‏اند؟ باید از رسانه‏های تبلیغاتی و جنجالی غرب سؤال کرد: چرا اگر در کشورهای شما، مردان با لباسهای زیر از خانه بیرون بیایند مجازات می‏شوند ولی حضور زنان برهنه در معابر عمومی منعی ندارد؟ این جاست که باید بگوییم آنها برای رسیدن به مقاصد شوم خود، چنین سخنان دلفریبی را مطرح می‏کنند و قصد دارند از آب گل‏آلود ماهی بگیرند.
آیا اسلام زنان را در خانه‏ها زندانی کرده یا از ایشان خواسته وقتی بیرون می‏روند; لباس مناسب بپوشند، درست راه بروند و هنگام مواجه شدن با مردان، برای حفظ موقعیت‏خود و اجتماع برخوردی مناسب داشته باشند؟ چنین زنانی از میان گروه زیادی از مردان هم عبور کنند; کسی به آنها توجه نمی‏کند. آیا این اسارت است‏یا عین آزادی؟ و آیا زنی که با رعایت‏حجاب، موجب بر هم زدن آرامش خود و اجتماع نشود; آزادیش را از دست داده است؟ باید از این منادیان به اصطلاح آزادی سؤال کرد چگونه است که شما زن مسلمان محجبه را زندانی و زن بی‏حجاب را آزاد می‏دانید؟ آیا غیر از این است که می‏خواهید زنان را بازیچه دست مردان هوسباز قرار داده و در لجنزار فساد و تباهی غرق کنید؟ زن محجبه خیلی بهتر از یک زن بی‏حجاب می‏تواند در اجتماع کار کند چون برخلاف او که تمام فکرش معطوف جلب توجه مردان است; با هدفی والاقدم در صحنه اجتماعی می‏گذارد و بدون توجه به هوسبازیهای مردان، به آمال و اهداف بلند خود اندیشیده و فعالیت‏خود را ادامه می‏دهد. ممکن است گفته شود خیلی از زنان آرایش کرده نیز، در اجتماع مشغول کار هستند. بله ما منکر این مساله نیستیم. اما کار زمانی خوب انجام می‏شود که با آرامش فکری همراه باشد. آنها که می‏گویند حجاب نوعی محروم ماندن زنان از فعالیتهای اجتماعی است; سخنشان لغو و بیهوده است. زنان با حجاب نه تنها محروم نماندند بلکه با پشتکار بیشتر، در اجتماع مشغول شده و بازدهی کارشان را نیز بالا بردند.
گروهی از منتقدان، حجاب را موجب التهابات روحی دانسته و معتقدند اگر زنان خود را بپوشانند; موجب حرص بیشتر مردان می‏شوند. برتراند راسل یکی از مادی‏گرایان در این زمینه می‏گوید: «اگر عکسهای منافی عفت در سطح جامعه پخش شود; مردم پس از مدتی نگاه کردن به این عکسها از آنها زده می‏شوند. زنان نیز اگر مدتی در معرض دید باشند; رغبت مردان به مرور زمان نسبت‏به آنها کم خواهد شد.» در پاسخ باید گفت: غریزه شهوانی به گونه‏ای است که هر چه انسان آن را سرکوب کند، ضعیف‏تر می‏شود. بر عکس اگر رها و آزاد شود شعله‏ورتر می‏شود. بر خلاف نظر راسل اگر به یک عکس بی‏توجه شود; دوباره به عکس دیگری علاقه‏مند می‏شود. اگر از معاشقه کردن با زنی زده شود با زن دیگری ارتباط برقرار می‏کند. به همین علت است که می‏بینیم بی‏بند و باری در غرب ادامه پیدا می‏کند و زنان و دختران، به صورتی زشت و زننده در کوچه و خیابان ظاهر می‏شوند.
در اینجا به تشریح دیدگاه قرآن می‏پردازیم. خداوند در قرآن کریم می‏فرماید: «قل للمؤمنین یغضوا من ابصارهم و ...» منظور از غض بصر در این آیات این است که نگاه خیره نکنند. نگاه دوگونه است: 1- آلی 2- استقلالی. نگاه آلی آن نگاهی است که چون ما با یک زن در حال صحبت کردن هستیم; به او نگاه می‏کنیم. اما نگاه استقلالی یعنی مو، لباس و طرز آرایش او مدنظرمان باشد. منظور قرآن از نگاه نکردن، نوع استقلالی آن است. «و یحفظوا فروجهم‏»، منظور وجوب ستر عورت و خودداری از زنا است. چون در عصر جاهلیت، ستر عورت در میان اعراب معمول نبود. همچنان که بعضی دانشمندان غرب نیز، این عقیده را در کتابهای خود مطرح کرده‏اند. «ذلک ازکی لهم‏»، این حفظ برای ایشان پاکیزه‏تر است از اینکه خود را مکشوف العوره کنند.
«ان الله خبیر ... خدا به آنچه می‏کنند آگاه است‏».
خداوند در ادامه می‏فرماید: «و قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهن و ...» در این آیه می‏بینیم فرقی بین زن و مرد از جهت ترک نظر و حفظ فرج نیست. پوشش فقط برای زن است چون مظهر جمال است. گرچه نحوه پوشش زن بر مردان واجب نیست; در عمل می‏بینیم مردان پوششی کاملتر از بعضی زنان دارند.
«و لا یبدین زینتهن الا ما ظهر منها»، باید زیور خود را اعم از آرایش و زیورآلات آشکار نسازند مگر زینتهایی که آشکار است. زینت دو نوع است: 1-زینت آشکار 2- زینت مخفی (در تفسیر مجمع‏البیان سه قول آمده) زینت آشکار مثل جامه‏های رو و زینت مخفی مثل گوشواره و دست‏بند. قول دوم زینت آشکار مثل سرمه، انگشتر و خضاب دست. قول سوم چهره و دو دست تا مچ.
و لیضربن بخمرهن علی جیوبهن، باید مقنعه‏هایشان را بر سینه‏هایشان بیندازید تا گردن، گوش، سینه و زیرگلو معلوم نشود. و لا یبدین زینتهن الا لبعولتهن او ... او ما ملکت ایمانهن، زینت‏خود را آشکار نکنند مگر برای شوهران یا پدران یا پدرشوهران یا پسران یا پسر شوهران یا برادران یا پسر برادران یا پسر خواهران یا زنان یا مملوکان. البته منظور از زنان در اینجا، زنان مسلمان است و زنان غیر مسلمان نامحرم هستند. چون زنان غیر مسلمان هیچ تعهدی ندارند که محاسن و زیبایی زن مسلمان را برای شوهرانشان توصیف نکنند. لذا زنان مسلمان نیز از توصیف خواهران خود برای مردان خودداری کنند. «او التابعین غیر اولی الاربة‏»، طفیلیانی که کاری با زن ندارند. او الطفل الذین... کودکانی که از امور جنسی بی‏خبرند یا توانایی زناشویی ندارند. او ما ملکت ... دو احتمال است: 1 - مخصوص کنیزان است 2 - مطلق مملوک منظور است. التابعین... شامل دیوانگان و افراد ابلهی است که دارای شهوت نیستند. و لایضربن بارجلهن ... یعنی زنان به منظور آشکار ساختن زینتهای پنهان خود، پای بر زمین نکوبند. (چون زنان عرب خلخال به پا می‏کردند.)توبو الی الله... ای مردم توبه کنید به سوی پروردگار. رسول خدا فرمود: «من روزی صد بار توبه می‏کنم.»
و منظور از توبه انقطاع به سوی پروردگار است./
مرضیه موسویان




  • بسیج دانش آموزی شال



نکته ای قابل تامل

کارت بانکی ام را به فروشنده دادم و باخیال راحت منتظر شدم تا کارت بکشه، ولى در کمال تعجب، دستگاه پیام داد:
"موجودى کافى نمی باشد!"

امکان نداشت، خودم می دونستم که اقلاً سه برابر مبلغى که خرید کردم در کارتم پول دارم، با بیحوصلگى از فروشنده خواستم که دوباره کارت بکشه و این بار پیام آمد:
"رمز نا معتبر است"

این بار فروشنده با بیحوصلگى گفت:
لطفاً نقداً پرداخت کنید، پول نقد همراهتون هست؟ فکر کنم کارتتون رو پیش موبایلتون گذاشتین کلاً سوخته،

در راه برگشت به خانه مرتب این جمله ى فروشنده در سرم صدا می کرد
"پول نقد همراهتون هست؟"

خدایا ما در کارت اعمالمان کارهاى بسیارى داریم که به امید آنها هستیم مثلا عبادت هایى که کردیم، دستگیرى ها و انفاق هایى که انجام دادیم و ...

نکند در روز حساب و کتاب بگویند موجودى کافى نیست، ما متعجبانه بگوییم:
مگر می شود؟ این همه اعمالى که فکر می کردیم نیک هستند و انجام دادیم چى شد؟

و بگویند اعمالتان را در کنار چیزهایى قرار دادید که کلاً سوخته و از بین رفته است ...، کنار بخل، کنار حسد، کنار  ریا، کنار بى اعتمادى به خدا، کنار دنیا پرستی و ...

نکند از ما بپرسند نقد با خودت چه آورده اى؟ و کیسه مان تهى باشد و دستمان خالى ...

خدایا از تمام چیزهایى که باعث از بین رفتن اعمال نیک مان می شود به تو پناه می بریم.

  • بسیج دانش آموزی شال

بازدید فرمانده حوزه بسیج دانش آموزی و معاون آموزشی آموزش و پرورش منطقه شال از دوره طرح یاوران ولایت



  • بسیج دانش آموزی شال